تبیین"انقلاب اسلامی"

تبیین تفکر و راهبردهای انقلاب اسلامی

تبیین"انقلاب اسلامی"

تبیین تفکر و راهبردهای انقلاب اسلامی

تبیین"انقلاب اسلامی"

هوالحکیم
اهمیت تبیین
من این را به شما جوانانى که احساس مسئولیت میکنید، توى پرانتز عرض میکنم که تبیین خیلى اهمیت دارد. در مبارزات اسلامى، در همه حال تبیین - بیان واقعیت و رساندن واقعیت؛ تبلیغ، بلاغ - خیلى اهمیت دارد و این را نباید از دست داد...
بله، روش اسلامى همین است. روش اسلامى تبیین است و همین تبیین‌ها موجب شد که انقلاب اسلامى بر بسیارى از این پیش‌زمینه‌هاى تاریخى و تربیتهاى غلط فائق بیاید و فائق آمد.
"امام خامنه ای"۸۷/۲/۱۴

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

آخرین نظرات
  • ۹ بهمن ۹۳، ۱۶:۲۱ - سید علی روح الامین
    عالی بود

اسلام گرایی در بیانات رهبری/رفع شبهه اسلام گرایی

تبیین | چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

وب نوشت تبیین:عزیزان توجه داشته باشید در مقاله های:

تفاوت 'اسلام' با 'Islamism' به روایت دکتر جباری/در پاسخ به شبهه اسلام گرایی جناب مهندس مشایی

و

مشایی؛ آنگونه که هست/مصاحبه منتشر نشده حجة الاسلام والمسلمین بهمن شریف زاده

تفاوت اسلام با اسلام گرایی و فرق معنای لغوی اسلام گرایی و معنای اصطلاحی آن مورد بحث قرار گرفت و اکنون به این تفاوت در بیانات رهبری اشاره می کنیم.

1-اسلام گرایی به معنای لغوی و حقیقی:

در این قسمت رهبری یک سری صفات را برای این نوع اسلام گرایی مطرح میکنند، اگر اسلام گرایی فقط به یک معنا و با یک سری از صفات نیک در دنیا مطرح بود شاید دیگر نیازی نبود که رهبری اسلام گرایی را شرح دهند و توجه داشته باشید که این بیانات مربوط به خطبه های عربی نماز جمعه در تاریخ 1390/11/14 خطاب به مسلمانان سرتاسر دنیا عرض میکنند:

"یک سال پُرماجرا گذشت. در تونس و مصر، رأى ملتها براى نخستین‌بار محترم شمرده شد و در هر دو کشور به جریانهاى اسلامگرا تعلق گرفت. در لیبى نیز چنین خواهد شد و این اسلامگرائى با صفاتى چون ضد صهیونیستى بودن، ضد دیکتاتورى بودن، استقلال‌طلبى، آزادیخواهى و پیشرفت‌طلبى در سایه‌ى قرآن، مسیر محتوم و اراده‌ى قاطع همه‌ى ملتهاى مسلمان خواهد بود. این موج که سه دهه پیش سرنوشت ایران اسلامى را نیز در چنین ایامى (مصادف با 22 بهمن) رقم زد و نخستین ضربه‌ى سنگین را بر جبهه‌ى آمریکا، ناتو و صهیونیزم فرود آورد و بزرگترین دیکتاتورى سکولار و دست‌نشانده‌ى منطقه را فروپاشاند، در همین ایام و با همان سبک و همان مطالبات، کل خاورمیانه‌ى اسلامى و عربى را در برگرفته است."


2- اسلام گرایی به معنای اصطلاحی:

رهبری در ادامه بیانات نوعی از رفتارها را بیان میکنند  و در آخر می فرمایندکه به اینگونه رفتار ها برچسب اسلام گرایی می زنند، و این همان معنای اصطلاحی هست که در دنیا جا افتاده و اسلام گرایی را بدان می شناسند یعنی: افراطى‌گرى، خشونت مذهبى، بازگشت به عقب، تعصبات فرقه‌اى و قشریگرى.

"حساسترین بخشهاى جهان اسلام را نهضت بازگشت به اسلام و اعاده عزت و هویت و رهائى فراگرفته است و همه جا شعار «اللّه اکبر» به گوش میرسد. ملتهاى عرب، دیکتاتورهایشان را نمیخواهند؛ سیطره دست‌نشاندگان و طواغیت را بر خود، دیگر تاب نمى‌آورند؛ از فقر و عقب‌ماندگى و تحقیر و وابستگى به ستوه آمده‌اند؛ سکولاریزم را در سایه‌ى سوسیالیزم و لیبرالیزم و ناسیونالیزم قومى آزمودند و همگى را بن‌بست یافتند؛ و البته ملتهاى عرب به دنبال افراطى‌گرى، خشونت مذهبى، بازگشت به عقب، تعصبات فرقه‌اى و قشریگرى با برچسب اسلامگرائى نیز نیستند."

3-در بحث دیگری که همراه اسلام گرایی جناب مشایی میکنند،به جذب انسانها به سمت اسلام به روش دیگری غیر از اسلام گرایی اصطلاحی است و می گویند:


"دوره اسلام‌گرایی هم به پایان رسیده است؛ انقلاب کردیم در سال 57 که انقلاب اسلامی را صادر کنیم اما من اینجا عرض می‌کنم که دوره اسلام‌گرایی هم به پایان رسیده است؛ معنایش این نیست که اسلام‌گرایی وجود ندارد یا رو به نزج نیست، نه‌، دورش تمام شده وگر‌نه الان دوره‌ اسب‌سواری تمام شده ولی اسب هست و سواریش هم هست، داره دوره ماشین‌سواری هم تموم میشه اما ماشین هم هست و سواریش هم هست.


معناش این است که بشر داره، یعنی الان که دوره اسلام‌گرایی تموم شده؛ اشتباه برداشت نشه، معناش اینه که روند توسعه در دنیا به این سمت داره می‌ره که این آینده و "ان الدین عندالله الاسلام" این تردیدی توش نیست اما روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد؛ این دوره رو به پایان است، تمام نشده، رو به پایان است.

بشر سرعتش بالا رفته، فهمش تیز شده‌، به یک حقایقی می‌رسد که اون‌رو لازم نیست دیگه از پوسته اسلام طی کنه، یعنی داره به یک عصاره اصلی می‌رسه که اون عصاره اصلی یک فهم بزرگی درش اتفاق میوفته، می‌فهمه که برای اون نظام بسیار بزرگ.


جالبه که بدانید رهبری در میان شرح این دو نوع اسلام گرایی می فرمایند:

"اراده‌ى خداوند به بیدارى ملتها تعلق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسیده و در آینده، سرنوشت کل بشریت را تحت تأثیر قرار خواهد داد. و مگر جوانان و روشنفکران در واشنگتن و لندن و مادرید و رُم و آتن، با الهام از میدان تحریر، به خیابانها نیامدند؟"


آیا کل بشریت مسلمان هستند که تحت تاثیر قرار بگیرند و یا آیا جوانان و روشنفکران در واشنگتن و لندن و مادرید و رُم و آتن مسلمان بودند که به خیابان ها آمدند؟!


4- در ادامه بحث جناب مشایی در باره او نظمی که غربی ها ازش سخن میگفتند می فرمایند:

"نظم نوین یادتونه؟نظم نوین جهانی، چه قدر می‌شنیدیم،‌ چه قدر الان می‌شنویم؟ اصلا کسی دیگه از نظم نوین جهانی حرف می‌زنه،‌ نه راستی می‌شنویم؟! چی شد؟ داشت برای سال‌های آینده از نظم نوین جهانی حرف می‌زد،‌ حالا اصلا فراموش کرده نظم نوین جهانی‌رو، چرا؟ برای اینکه تحولات اونقدر سریعه که اصلا دیگه نمی‌کشه بفهمه که چه اتفاقی می‌افته.

مقاله‌ای را می‌خوندم که در فناوری اطلاعات، پیشروان فناوری اطلاعات در تحلیلشان از آینده اینه که جهان آینده جهان به شدت مذهبیست‌، در حالی که 100 سال چیز دیگه می‌گفتند،‌ جهان از این مسیر دیگه قرار نیست ما حرکت کنیم؛ مسیحی، یهودی، زردتشتی، بودایی،‌ برهمایی‌، نمی‌دونم هندو، چی‌، فلان‌، اینا همه باید بیان مسلمان شوند، بروند؛ سوال می‌کرد که آقا امام زمان بیاد، این همه آدم رو چی کار می‌خواد کنه؟ شیعه که این قد نیست که، اصلا که توی دنیا کسی از امام زمان اسم نمی‌بره که، اون فکر می‌کرد که باید این سلسلهه طی شه، ولی اصلا این جوری نیست بشریت داره به این جا می‌رسه که نظم اصلا دیگه متحول شده، مفهوم نظم دیگه اصلا قابل تعریف نیست.»"


قابل ذکر است که رهبری در تاریخ: نیز می فرمایند:

شرائط گیتى حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخىِ بسیار مهم است. انتظار میرود که نظمى نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعه‌ى غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعه‌ى جهانى را در خود جاى داده است و میتواند در شکل‌دهى آینده نقشى بزرگ ایفاء کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثه‌اى پرمعنا است که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضاء این جنبش با هم‌افزائى امکانات و ظرفیتهاى گسترده‌ى خود میتوانیم براى نجات جهان از ناامنى و جنگ و سلطه‌گرى، نقشى تاریخى و ماندگار بیافرینیم.


من میخواهم حقیقت دیگرى را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند که آنها را به پاکى و عدالت و نیکوکارى و همدردى و همکارى فرا میخواند و همین سرشت همگانى است که اگر از انگیزه‌هاى گمراه‌کننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون میگردد.

این حقیقت تابناک داراى چنان ظرفیتى است که قادر است پایه و پشتوانه‌ى تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همه‌ى فعالیتهاى مادّى و دنیائى انسانها نفوذ دهد و بهشتى دنیائى - پیش از بهشت اخروىِ موعود ادیان الهى - براى آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانى است که میتواند شالوده‌ریز همکاریهاى برادرانه‌ى ملتهائى باشد که از نظر شکل ظاهرى و سابقه‌ى تاریخى و منطقه‌ى جغرافیائى، شباهتى به یکدیگر ندارند.

همکاریهاى بین‌المللى هرگاه بر چنین شالوده‌اى استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزون‌طلبى و منافع یکجانبه یا واسطه‌گرىِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایه‌ى منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهاى خود را از دغدغه‌ها آسوده میسازند.
این نظم آرمانى در نقطه‌ى مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهاى اخیر قدرتهاى سلطه‌گر غربى، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعى و مبلّغ و پیشقراول آن بوده‌ و هستند.


منابع:
سایت های: شبکه ایران/ مشرق نیوز/پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی