پیامی برای همه آنهایی که حرف میزنند و مینویسند
- ۱ نظر
- ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۰
بخشی از دُر فشانیهای صفار هرندی در مراسم گرامیداشت سالروز 9 دی :
۱- « بنی صدر نیز در مقابله با حضرت امام می خواست میزان رای خود را به رخ بکشد اما در نهایت مردم آن گونه که باید جواب او را دادند و متاسفانه امروز نیز این نگاه در میان برخی اطرافیان رئیس جمهور وجود دارد و شیاطین اطراف احمدی نژاد به او القا می کنند که اگر رهبری در کنار احمدی نژاد نبود ، مردم بیشتری به او رای می دادند که رئیس جمهور باید در برابر این حرفها هوشیار باشد . »
پاسخ مرکز ارتباطات ، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری به این اکاذیب در تاریخ ۱۱ خرداد ۹۰ یعنی در اوج توطئه منحرف نمایی عدالت طلبان : ( برهه ای که این قبیل خبرهای کذب با هدف مشروعیت زدایی و ساقط کردن دولت در مراکزی خاص با حجم زیاد تولید و در فضای سیاسی - رسانه ای پمپاژ می شد . ظاهراً کیسه دروغها و تهمتهای به روز!! این جناب ته کشیده و یا اثرش را از دست داده که دوباره سراغ بافته های قدیمی و سوخته رفته است . )
شهریور ۹۱ قسمتم شد و سفری به مشهد داشتم. آنجا با دوستی بسیار عزیز صحبت میکردم درباره مسائل انقلاب و وضعیت دهه آینده. حاصلش شد این بحث. به نظرم برای خیلیهای دیگر هم چون من مفید میباشد.
این مطلب را اسفند سال ۹۰ مدتی قبل از برگزاری دور اول انتخابات مجلس نهم، در تحلیل شرایط پایداری در اختیار برخی رفقا قرار داده بودم. بسیار امیدوار بودم تحلیلهایم غلط در بیاید. اما هر روز افسوس بنده زیادتر میشود. به نظرم به برحهای رسیدهایم که این مطلب انتشار عمومی بیابد. و متاسفانه با عملکرد یکسال اخیر علاوه بر این هم نقدهای دیگری وارد است.
صد البته استفاده از محتوای آن به نفع ۷+۸ (چه برسد به ضد انقلابهای بیآبرو!) قطعا مشکلدار و نامردی است. چرا که این جور نقدها به فهم اینها نمیرسد. بگذار همان نقدهای دمدستی، سطحی و جناحزدهشان را داشته باشند.
*************
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور تصریح کرد: کار کردن در فضای همدلی و همزاد پنداری با مردم در دوره های نهم و دهم یک فرصت ارزشمند تاریخی بود و اگر حداقل با همین شتاب استمرار نیابد، خیلی زود دل مردم برای احمدی نژاد تنگ خواهد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، دکتر غلامحسین الهام در نشست شورای هماهنگی روسای مراکز روابط عمومی و اطلاع رسانی دستگاه های اجرایی "ارتباط" را به جای تبلیغ، ویژگی انتخابات 84 و 88 توصیف کرد و افزود: شاید هر جا رنگ تبلیغ مقداری غلبه کرده، اثر و واکنش آن منفی بوده است ولی همه دیدند که ارتباط در سال 84 و 88 موج و حرکت آفرید.
الهام ادامه داد: قدرت ارتباط دکتر احمدی نژاد که ویژگی منحصر و شخصیتی ایشان است باعث شد حتی تبلیغات عظیم بین المللی خنثی شود.
سخنگوی دولت گفت: آقای احمدی نژاد با قدرت ارتباطات شخصی خود یک حرکت نو در عرصه ملی و بین المللی آفرید و با این حسن ارتباط خود را ماندگار کرده و در عین حال منشاء خدمات واقعی در سطح عالی و برجسته ای شده است اما اشکال کار ما این است که این ارتباطات نهادینه نشده و بر روی یک فرد مانده است.
الهام تصریح کرد: اگر کسانی می خواهند افکار عمومی را نمایندگی کنند و یک قدرت شگرف داخلی و بین المللی به عنوان بازوی آرمان نظام اسلامی و رهبری و نمایندگی ملت بزرگ ایران در عرصه جهانی و تاریخی بیافرینند، باید این توانایی را داشته باشند که این نمایندگی را مدیریت کرده و بدست آورند.
بیش از سه هزار ساعت پرواز هلیکوپتری
سخنگوی دولت، ویژگی بارز دولت را ارتباطات عمیق و گسترده با توده های مردم عنوان کرد و با اشاره به گزارش کاری واحدهای پروازی مربوطه گفت: رئیس جمهور در جریان سفرهای استانی و افتتاح طرحهای مختلف در کشور تا پایان سال 89، 3120 ساعت با هلیکوپتر پرواز کرده است که تاثیر این حد از پرواز بر جسم انسان روشن است ولی استقامت روحی و عشق و علاقه به خدمت هرگز خستگی را نشان نداده است.
الهام تلاش های خالصانه و بی شائبه رئیس جمهور را در تراز ملی و جهانی کاملا بی سابقه عنوان کرد و افزود: تلاش های رئیس جمهور و دولت موجب افتخار و ارتباط عمیق مردم با حاکمیت شد و مهم ترین پایگاه قدرت ملی و بزرگترین سرمایه امنیت ملی در نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
سخنگوی دولت همچنین خاطر نشان کرد: امروز گفته می شود ما رئیس جمهوری می خواهیم که نگوید من اختیار ندارم و نمی گذارند و چوب لای چرخ می گذارند اتفاقاً ویژگی احمدی نژاد این است که چوبهایی که دیگران لای چرخ دولت می گذارند را خارج کرده و پرشتاب کار کرده است و همین اقدامات را برخی خلاف قانون توصیف کرده ند، گویی از نظر آنها قانون پدیده ای است که مانع حرکت و کار است! هیچ وقت از احمدی نژاد نشنیده ام که بگوید "نمی گذارند، نمی شود" اصلا مدیریت احمدی نژاد به این است که هر راهی بن بست می شود یک راه دیگر باز می کند و برای همین هرگز در کوچه بن بست نمی ماند. بله احمدی نژاد مکرر گفته است با همراهی و همدلی قوا و همه نهادها، هم افزایی ها بسیار بیشتر و با سرعت بالاتر می توان به مردم خدمت کرد و هرگز به دلیل مشکلات کار را متوقف نکرده و عذر نیاورده است.
وی افزود: ما در مرحله ای قرار داریم که دائم به دنبال این هستند توانمندی ها و کارهای انجام شده در این دولت را مخدوش نشان بدهند و این در حالی است که همان افراد به ادامه همین مسیر اعتراف می کنند. مثلا می گویند مسکن مهر یا هدفمندی و سهام عدالت و موارد مانند آنها را ادامه می دهیم پس باید از آنها پرسید اگر اینها کارهای غیرکارشناسی و غلط است چرا می خواهید آنها را اجرا و پیگیری کنید؟
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور تاکید کرد: بدون ارتباط عمیق درونی نمی توان نمایندگی کسی را بر عهده داشت. این ویژگی در انقلاب پرورانده شد و جزء خصیصه های انقلاب و مقوّمات نظام اسلامی قرار دارد چرا که این نظام بر پایه زور و تحمیل بنا نشده است بلکه جمهوری اسلامی بر باورها، دلها و در بستر اندیشه ها حکومت می کند.
الهام با اشاره به ویژگی های نظام جمهوری اسلامی اظهار داشت: اسلامیت و اتکای مدیریت کشور بر آرای مردم جزء عناصر ثابت نظام اسلامی است که در قانون اساسی هم مورد تاکید قرار گرفته و قابل انعطاف و تغییر نیستند.
لزوم آموزش تخصصی نیروهای روابط عمومی
سخنگوی دولت در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این دولت با این جایگاه و شاخص ها باید روبط عمومی هایش نیز در این تراز باشند، گفت: عنصر ارتباطی قوی در روابط عمومی می تواند روسای دستگاه ها را متوجه کند که برای اثبات خدمات و نشان دادن عرصه انجام وظیفه اش نیاز به استفاده از توان روابط عمومی دارد.
وی تصریح کرد: فعالیت روابط عمومی ها باید جلوه گری کند تا مدیران سطح بالا به این باور برسند که تنها راه برون رفت از بحران ها و خنثی شدن حملات و تخریب ها، و قبل از آن همراهی و همگرایی عمومی مستلزم استفاده از ظرفیت روابط عمومی هاست.
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور همچنین با تاکید بر جذب نیروی انسانی متخصص در روابط عمومی ها و لزوم تاکید بر لزوم توجه به موضوع آموزش تخصصی روابط عمومی ها گفت: در جذب نیرو باید سراغ بالابردن سطح توانمندی ارتباطی برویم به همین منظور باید مجموعه نیروی روابط عمومی دوره های تخصصی ویژه را ببینند.
سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت تاکید کرد: روابط عمومی ها باید ضرورت وجود و ثمرات حضور خود را برای دستگاه های اجرایی به عینه نمایان کنند و این باور را به وجود بیاورند که بدون ارتباطات دقیق، درست، عالمانه و واقع بینانه نمی توان یک سازمان را مدیریت کرد.
وی زمان باقیمانده از فعالیت دولت دهم را فرصت مناسبی برای اصلاح برخی از مشکلات و کاستی های روابط عمومی ها دانست و تاکید کرد: باید علت تاخیر و کندی حرکت ارتقای روابط عمومی ها شناسایی و درجهت حل و رفع آن تلاش کرد.
الهام همچنین از روابط عمومی ها خواست با ابتکارات و هنر ارتباطی خود خدمات گسترده و گفتمان دولت نهم و دهم را معرفی و تبیین کنند.
انتخابات هم مظهر خداباورى است، هم مظهر مردمباورى است، هم مظهر خودباورى است.
و اما دربارهى انتخابات که مسئلهى حساس و زندهى این روزهاى ما است. برادران و خواهران عزیزم! ملت عزیز ایران! انتخابات مظهر هر سه باورى است که در امام وجود داشت و باید در ما وجود داشته باشد: مظهر خداباورى است، چون تکلیف است. وظیفهى ما است، تکلیف ما است که در سرنوشت کشور دخالت کنیم؛ تکتک آحاد ملت این تکلیف را دارند. مظهر مردمباورى است، چون انتخابات مظهر ارادهى آحاد مردم است؛ مردمند که مسئولان کشور را به این وسیله انتخاب میکنند. و مظهر خودباورى است، چون هر کسى که رأى در صندوق مىاندازد، احساس میکند که به سهم خود در سرنوشت کشور دخالت کرده است، به سهم خود تعیین کرده است؛ این خیلى چیز مهمى است. پس انتخابات هم مظهر خداباورى است، هم مظهر مردمباورى است، هم مظهر خودباورى است.
حماسه / رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛
اصل مطلب در مسئلهى انتخابات، ایجاد حماسهى سیاسى
است؛ حضور حماسى مردم در پاى صندوقها است. حماسه یعنى چه؟ حماسه یعنى آن
کار افتخارآفرینى که با شور و هیجان انجام میگیرد. هر رأیى که شما به یکى
از این نامزدهاى محترم بدهید - این هشت نفر آقایان محترمى که در صحنه هستند
- رأى به جمهورى اسلامى دادهاید. رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛ رأى اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اینکه شما وارد عرصهى
انتخابات میشوید؛ چه آن کسى که نامزد ریاست جمهورى است، چه آن کسى که
انتخاب میکند - مثل من و شما - نفْس ورود در این میدان، به معناى اعتماد به
جمهورى اسلامى و اعتماد به سازوکار انتخابات است؛ در درجهى دوم هم، رأى به کسى است که یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بندهى حقیر تشخیص دادهایم که براى آیندهى کشور مفیدتر از دیگران است.
بیچارهها
دشمنان ما در خارج، بیچارهها در
فکر اینند که از این انتخابات تهدیدى درست کنند علیه نظام اسلامى؛ در حالى
که انتخابات فرصت بزرگ نظام اسلامى است. آنها امید دارند که انتخابات یا
سرد باشد، تا بتوانند بگویند مردم به نظام اسلامى علاقهاى ندارند؛ یا دنبال انتخابات، فتنه به وجود بیاورند؛ کمااینکه در سال ۸۸ به دنبال آن انتخابات پرشور، فتنه درست کردند. دشمنان این ملت، دنبال این چیزهایند. اما آنها اشتباه میکنند، مردم ما را نشناختهاند. دشمنان این ملت، روز نهم دى را فراموش کردهاند. آن کسانى که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتى خاموش و مخالف با نظام جمهورى اسلامىاند، یادشان رفته است که سى و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همهى شهرهاى این کشور، جمعیتهاى عظیم به دفاع از نظام جمهورى اسلامى بیرون مىآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. براى اینکه فضاى انتخابات را سرد کنند، هیئتهاى فکرىشان پشت سر رسانهها و سخنگویان سیاسى مىنشینند، مرتب حرف درست میکنند و تحویل رسانهها میدهند. یک روز میگویند انتخابات مهندسىشده است، یک روز میگویند انتخابات آزاد نیست، یک روز میگویند انتخابات از نظر مردم مشروع نیست. نه مردمِ ما را مىشناسند، نه انتخابات ما را مىشناسند، نه نظام جمهورى اسلامى را مىشناسند؛ آنجائى هم که مىشناسند، بىانصافى میکنند و ابائى هم ندارند از این بىانصافى.
استفاده نامزدها از رسانه های دولتی به صورت رایگان و مساوی
در کجاى دنیا - هر کس سراغ دارد، بیاید بگوید - به نامزدهاى گوناگون، از آن چهرههاى معروف تا چهرههاى گمنام، اجازه داده میشود که به طور مساوى از رسانههاى ملى و دولتى کشور استفاده کنند؟ کجاى دنیا چنین چیزى هست؟ در آمریکا هست؟ در کشورهاى سرمایهدارى هست؟ در کشورهاى سرمایهدارى اگر چنانچه عضو این دو حزب یا سه حزب بودند و پشتیبانى سرمایهدارها و کارخانهدارها
و پولدارها و مافیاهاى ثروت و قدرت را با خودشان داشتند، میتوانند تبلیغات
کنند؛ اما اگر نداشتند، اصلاً نمیتوانند تبلیغات کنند. هر کسى که
انتخابات آمریکا را دنبال کرده باشد - بنده دنبال کردهام - این را تصدیق میکند. افرادى بودهاند که مورد حمایت صهیونیستها نبودهاند، مورد حمایت شبکهى سرمایهدارىِ خونخوارِ بینالمللى نبودهاند، هر کارى کردند، نتوانستند وارد میدان انتخابات شوند؛ نه رسانهاى
در اختیار آنها بوده، نه تلویزیونى در اختیار آنها بوده؛ براى هر ثانیه
باید چقدرها خرج کنند. در کشور ما نامزدهاى نمایندگى به طور مساوى و برابر،
بدون خرج کردن یک ریال، مىنشینند آنجا، ساعتهاى متمادى، با برنامههاى گوناگون، با مردم حرف میزنند؛ کجا چنین چیزى در دنیا وجود دارد؟
قانون
براى وارد شدن در عرصهى انتخابات، تنها چیزى که حاکم است، قانون است؛ بر طبق قانون یک عدهاى میتوانند بیایند، یک عدهاى نمیتوانند بیایند؛ قانون معین کرده شرائط چیست، صلاحیتها چیست؛ کسانى که تشخیص صلاحیت میدهند، چه کسانىاند؛ اینها همهاش بر طبق قانون دارد انجام میگیرد. آن دشمن بیرونى مىنشیند، بر همهى این واقعیتها چشم میبندد، حرفى میزند، و - همان طور که بار دیگرى هم گفتم - متأسفانه حنجرههاى بىتقوا و زبانهاى بىتقوا هم همانها را تکرار میکنند. اما ملت ایران به توفیق الهى، با حضور خود، با ایستادگى و عزم راسخ خود، به همهى این ترفندها پاسخ خواهد گفت؛ و پاسخ ملت ایران، پاسخ کوبنده و قاطعى خواهد بود.
خطاب به نامزدها/چگونگی انتقاد/وعدههاى
نشدنى ندهند
یک جمله هم خطاب به نامزدهاى محترم عرض میکنیم. نامزدهاى محترم در این برنامههاى
عمومى، خب زبان به نقد و انتقاد باز میکنند؛ این حق آنها است؛ میتوانند از
هر چیزى که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد
باید به معنى عزم و نیت براى پیمودن آیندهى پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معناى سیاهنمائى و منفىبافى و بىانصافى؛ به این نکته توجه کنند. من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانههاى بیگانه با غیظ و غرضورزى
خواهند گفت: فلانى نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این،
خلاف واقع است؛ من به هیچ کس نظر ندارم؛ من حقایق را عرض میکنم. من به
برادرانى که میخواهند اطمینان این مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصیحت
میکنم که منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد کنند، لیکن انتقاد به معناى سیاهنمائى نباشد؛ به معناى انکار کارهاى بسیار برجستهاى نباشد که چه در این دولت، چه در دولتهاى قبلى انجام گرفته است و کسانى مثل خود آنها سر کار آمدهاند و شب و روز تلاش کردهاند و آن کارها را انجام دادهاند.
انتقاد به معناى انکار جهات مثبت نیست؛ انتقاد این است که انسان کار مثبت
را بگوید، نقص و ضعف را هم بگوید. امروز در کشور ما اگر کسى سر کار بیاید،
احتیاج ندارد که از صفر شروع کند؛ هزاران کارِ برجسته انجام گرفته است. در
سالهاى طولانى، در دورهى مسئولیتهاى مختلف دولتها،
هزاران زیرساخت اساسى براى این کشور به وجود آمده است؛ علم پیشرفت کرده
است، صنعت پیشرفت کرده است، کارهاى زیربنائى پیشرفت کرده است، امور بسیار
مهم در زمینههاى مختلف برنامهریزى و اجرا شده است؛ اینها را نباید از دست بدهند؛ هر کارى میکنند، باید از اینجا به بعد باشد. این همه کار را نمیشود فقط به بهانهى این که امروز مشکلات اقتصادى داریم، گرانى و تورم داریم، انکار کنیم؛ این که درست نیست. بله، مشکلات اقتصادى هست، تورم هست؛ انشاءالله آن کسى که بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل این مشکلات باشد، این گرهها را هم باز کند؛ این که آرزوى ملت ایران است؛ اما این معنایش این نباشد که اگر ما یک راه حلى براى مشکلات در نظر خودمان داریم، همهى آنچه را که امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انکار کنیم. بعد هم وعدههاى
نشدنى ندهند. من به نامزدهاى گوناگون عرض میکنم جورى حرف بزنید که اگر در
خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوى خودتان گذاشتند یا پخش کردند،
شرمنده نشوید؛ جورى وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما
کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد.
کارى را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.
قانون، هدایتکننده است
رئیس جمهور در کشور ما و طبق قانون اساسى ما، امکانات فوقالعاده زیادى در اختیار دارد. رئیس جمهور امکاناتش در قانون اساسى، امکانات وسیعى است؛ رئیس جمهور بودجهى کشور را در اختیار دارد، همهى ارکان اجرائى کشور را در اختیار دارد، ترتیب اجراى قوانین را در اختیار دارد، توانائى استفاده از همهى افراد صاحبنظر را در سراسر کشور در اختیار دارد؛ رئیس جمهور در همهى
مسائل گوناگون دستش باز است. تنها محدودیتى که براى رئیس جمهور در کشور ما
وجود دارد، محدودیت قانون است؛ قانون فقط به او محدودیت میدهد، که این هم
محدودیت نیست؛ قانون، هدایتکننده است؛ محدودکننده نیست. قانون، راه را نشان میدهد که چگونه حرکت کنیم.
قول بدهند که ...
آن کسانى که امروز با مردم حرف میزنند، آنچه که توانائى
انجام آن را دارند و مردم به آن احتیاج دارند، آن را با مردم در میان
بگذارند؛ قول بدهند با عقل و درایت عمل خواهند کرد؛ اگر برنامهاى
در هر موردى از مسائل دارند، آن برنامه را براى مردم ارائه کنند؛ قول
بدهند که با پشتکار و ثبات قدم در این میدان پیش خواهند رفت؛ قول بدهند که
از همهى ظرفیتهاى قانون اساسى براى اجراى وظیفهى بزرگِ خودشان استفاده خواهند کرد؛ قول بدهند که به مدیریت اوضاع کشور خواهند پرداخت؛ قول بدهند که به مسئلهى اقتصاد - که امروز میدان چالش تحمیلى بر ملت ایران از سوى بیگانگان است - بخوبى خواهند پرداخت؛ قول بدهند حاشیهسازى نمیکنند؛ قول بدهند دست کسان و اطرافیان خود را باز نخواهند گذاشت؛ قول بدهند که به منافع بیگانگان، به بهانههاى گوناگون، بیش از منافع ملت ایران
اهمیت نخواهند داد. بعضى با این تحلیل غلط که به دشمنان امتیاز بدهیم تا
عصبانیت آنها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آنها را بر منافع ملت
ترجیح میدهند؛ این اشتباه است. عصبانیت آنها ناشى از این است که شما
هستید، ناشى از این است که جمهورى اسلامى هست، ناشى از این است که امام در
اذهان مردم و در برنامههاى این کشور زنده است، ناشى از این است که روز ۱۴ خرداد - روز رحلت امام - مردم در سرتاسر کشور به جوش و خروش مىآیند؛ عصبانیت آنها مربوط به این چیزها است. عصبانیت دشمن را باید با اقتدار ملى علاج و جبران کرد.
آنچه که مهم است، عزم و اراده، باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود
اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند، مشکلات خود را برطرف کند، و امروز که مسئلهى اقتصاد مسئلهى اصلى است، بتواند اقتصاد خود را روبهراه کند، دشمن در مقابلهى با ملت ایران بىدفاع خواهد ماند. بههرحال
آنچه که مهم است، عزم و اراده، باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود،
هم براى نامزدهاى انتخابات، هم براى آحاد مردم است. ده روز دیگر برادران
من! عزیزان من! عرصهى یک امتحان بزرگى است و امیدواریم انشاءالله در این امتحان بزرگ، حماسهاى پربرکت و داراى نتائج درخشانى براى این ملت از سوى پروردگار رقم بخورد. «و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلىّ العظیم».
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
مجید امیدی شهرکی- مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا): تحقق برخی از اهداف انقلاب اسلامی پس از روی کار آمدن دولت نهم و افزایش امیدواری مردم به ایجاد عدالت در جامعه سبب شد تا مشارکت مردم در اداره امور کشور به میزان قابل توجهی افزایش یابد. شاهد این مدعا انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال 88 است که با مشارکت گسترده آحاد مردم همراه شد. البته بررسی علل و عوامل مختلف و موثر در این زمینه مجال وسیعتری را میطلبد لکن میتوان گفت یکی از اصلیترین عوامل در ایجاد این مشارکت… و سهیم شدن مردم در اداره امور کشور را باید در به ثمر نشستن برخی خواستههای به حق مردم در عرصههای مختلف جستوجو کرد.
چرا که تحقق این خواستهها به دلیل بروز برخی آفتها در مدیریت کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بیتوجهی به خواستههای مردم در دولتهای قبلی و همچنین سهم طلبی برخی گروهها و جناحهای سیاسی از بیتالمال به تاخیر افتاده بود. تعبیر رهبر معظم انقلاب از اینکه دولت نهم گفتمان امام و انقلاب را احیا کرد و کشور را به حرکت در امتداد این گفتمان بازگرداند نیز حکایت از آن دارد که این امیدواری در مجموعه مسئولان و آحاد مردم اتفاق افتاده است و همین امر عامل اصلی در به صحنه آمدن آحاد ملت در انتخابات دهم ریاست جمهوری بود.
ناگفته پیداست که عامل اصلی این تغییر ذائقه سیاسی و اجتماعی در میان مردم احمدینژاد است. تلاش و همت وی در محقق کردن خواستههای به حق مردم سبب شد تا مردم ضمن برقراری ارتباطی عاطفی و صمیمانه با دولت که علی رغم کاستیها و مشکلات موجود همچنان ادامه دارد، در رسیدن به اهداف و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی با امیدواری بیشتری به حرکت ادامه دهند.
در کنار تلاشهای احمدینژاد در داخل کشور، اقدامات وی در عرصههای بینالمللی نیز به گونهای بود که باعث شد نظام جمهوری اسلامی با اعتماد به نفس بیشتری در عرصههای جهانی حاضر شود و دلهای مردم و ملتهای آزاده در سراسر جهان نیز به حرکتهای دولت جمهوری اسلامی در سطوح مختلف بینالمللی بیش از پیش متمایل گردد. به عبارت دیگر میتوان گفت که احمدینژاد ظرفیتهای اصلی انقلاب اسلامی برای کشور را که عصاره آن در استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی جمع شده است به نحوی موثرتر از گذشته شکوفا کرد.
شکی نیست که این
همگرایی و همافزایی ایجاد شده توسط وی هم در داخل کشور و هم در عرصههای
جهانی ریشه در مردمی بودن وی دارد. اتفاقاً همین نقطه قوت، دلیل اصلی
دشمنیها و مخالفتها با وی در داخل و خارج کشور به شمار میرود.
حرکت
دولت در امتداد خواستههای ملت و همراهی مردم با دولت خدمتگزار نه تنها
زمینهساز تحقق اهداف انقلاب اسلامی در داخل کشور و آشکار شدن آثار آن در
عرصههای بینالمللی شده است بلکه جایگاه و تراز ملت ایران را نیز تا حد
زیادی ارتقا داده است. ملت ایران در گذشته و حال برای رسیدن به این سطح
متحمل سختیها و مرارتهای فراوانی شده است.
این ملت در طول تاریخ
ظلم ظالمان داخلی و ستم ستمگران خارجی را با توسل به ریسمانهای اعتقادی و
تکیه بر ریشههای تمدنی خود از سر گذرانده است و در این راه بهترین زنان و
مردان خود را فدا کرده است و اکنون نیز بدون هیچ تردیدی آماده جانفشانی
برای تحقق آرمانهای بلند و متعالی خود است و به حرکت بالنده خود در این
مسیر ادامه میدهد. اکنون باید پرسید، چگونه عدهای در مقابل چنین ملتی
صحبت از بازگشت و ارتجاع و یا تغییر مسیر حرکت و سرسپردن به ظالمان و
ستمگران داخلی و خارجی را مطرح میکنند و انتظار دارند مردم آنها را حتی
به عنوان نامزد ریاست جمهوری قبول کنند؟
نگاهی به فضای فعلی انتخابات
در کشور نشان میدهد که متاسفانه برخی گروهها و نامزدها بدون توجه به
خواستههای مردم و اهداف انقلاب به راحتی اعلام میکنند که باید استقلال،
آزادی و حتی جمهوریت نظام را قربانی کرد. شنیدن چنین حرفها و تحلیلهای
ذلیلانهای برای مردم در شرایطی که هنوز احمدینژاد رئیس دولت است و تا
لحظه آخر هم دست از کار و تلاش برنمیدارد سخت و غیرقابل باور است.
چرا
که مردم در دولتهای نهم و دهم به این باور رسیدهاند که اهداف انقلاب
اسلامی قابل دستیابی است. به همین دلیل امروز مطالبه مردم همه ظرفیتهای
نظام و انقلاب اسلامی است و افراد و گروههایی که به حداقلها بسنده
میکنند و در پی راضی کردن یک بخش، یک جناح و یک گروه هستند اصولاً
نمیتوانند در جهت تحقق همه ظرفیتهای انقلاب و نظام حرکت کنند.
یکی از
نامزدها در رسانه ملی رسماً اعلام میکند که باید برای حل مشکلاتمان از
شیوخ عرب کمک بگیریم! آیا این در شأن ملت ایران است؟ دیگری میگوید برای
پیشرفت باید کشور را برگردانیم به سالهای قبل و همان مدیران سابق را
بازگردانیم! آیا استفاده از مدیران 30 سال پیش به جای سپردن امور به جوانان
تحصیلکرده و نخبه کشور پیشرفت است یا بازگشت به عقب؟
دیگری در مقابل تصویری از یک معدن مس که مورد بهرهبرداری واقع شده و روش بهرهبرداری آن در همه جای دنیا این گونه است و اتفاقاً آن تصویر حتی مربوط به معادن کشورمان نیز نیست به تمسخر میگوید صاحب این معدن یا زندانی شده یا فراری است! آیا این نوع برخورد با تراز ملت ایران قابل قیاس است؟ یا آن نامزد دیگر در واکنش به تصویر همان معدن میگوید این نمونه بارز تخریب محیط زیست است و در آینده اینجا محل دفن زباله میشود!
آیا این نگاه حقیرانه به ریاست جمهوری یک کشور نیست که همه چیز را به صورت حداقلی مینگرد و هنوز نگاهش به کشور و ملت ایران در حد یک کشور و شهرداری است؟ نامزد دیگری که خود سالها در رأس سیاست خارجی کشور بوده است میگوید ما باید با دنیا آشتی کنیم! آیا ملت ایران امروز پناهگاه مظلومان و رنجکشیدگان عالم نیست؟ محبوب مردم و ملتهای منطقه نیست؟ آیا عکس رهبر و رئیسجمهور ملت ایران نماد اصلی قیامهای مردم منطقه علیه ظالمان نبود؟
شاید در نگاه شما این فقط دولتها هستند که مدنظر باید قرار گیرند و البته شأن ملت ایران بسیار فراتر از زانو زدن در مقابل حکومتهای وابسته و ستمگر است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به اینکه این انتخابات در تراز جهانی مورد توجه است و بسیاری از دولتها و ملتهای جهان به آن چشم دوختهاند بارها حساسیت آن را به مسئولان و نامزدها گوشزد کردهاند. اما نامزدها بدون توجه به این موضوع و به بهانه کسب رأی از مردم اینچنین در حق ملت جفا میکنند اما باید یقین بدانند که مردم توهین به عزت، شرف و آبروی خود را به هیچ وجه نمیپذیرند.
امروز
دغدغه اصلی مردم این است که افرادی که اینچنین حقوق اصلی و اساسی مردم و
کشور را به سخره گرفتهاند و عزت و آبروی مردم را به خارج از مرزها پیشکش
میکنند صلاحیت پاسداری از حقوق ملت ایران و توانایی حفظ و ارتقای جایگاه
جهانی این ملت را علی رغم ادعاهای فراوان ندارند.
متاسفانه ارائه
تحلیلها و استدلالهای نادرست و از موضع پایین توسط این نامزدها و
گروههای حامی آنها برای مردم این نتیجه را حاصل کرده است که از یک طرف
فاصله نامزدهای فعلی انتخابات ریاست جمهوری با احمدینژاد بسیار بیشتر از
آن چیزی است که انتظارش را داشتند و از طرف دیگر تفاوت با معیارهای تبیینی
رهبر معظم انقلاب برای تشخیص اصلح نیز متاسفانه قابل ملاحظه و چشمگیر است.
شاید بتوان گفت مردمی نبودن نامزدهای انتخابات، وابستگی به احزاب، جریانها و حتی نمایندگی برخی تفکرات نامقبول در نزد مردم توسط برخی نامزدها دلیل اصلی سرگردانی بخشی از مردم در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری است. حتی برخی تریبونها با فراموش کردن معیارهای انتخاب اصلح رسماً انتخاب بهتر را به مردم پیشنهاد کرده و میگویند از بین 8 نفر بالاخره یکی بهتر است همان را انتخاب کنید. اما مردم همچنان به دنبال مردی از جنس مردم هستند.
inn.ir
با انتقاد از ادعاهای کاندیداها درباره مسکن مهر؛
شبکه ایران / معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهور از آمادگی وزرای اقتصادی دولت برای مناظره با نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
محمد شیخان در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: وزرای اقتصادی دولت آمادگی دارند تا درباره موضوعات اقتصادی، با همه نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مناظره کنند.
وی با اشاره به برخی انتقادهای و ادعاهای مطرح شده درباره وضعیت اقتصادی کشور و عملکرد دولتهای نهم و دهم از سوی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، بر آمادگی وزرای اقتصادی دولت برای تشریح این مسایل طی مناظرهای با کاندیداها تاکید کرد.
رییس کانون سراسری انبوه سازان مسکن:
'ایرج رهبر' در گفت و گو با ایرنا، ضمن اشاره
به این که طرح مسکن مهر از جمله طرح هایی است که توانست رویای خانه دار
شدن را برای اقشار کم درآمد محقق ساخته و آنان را صاحب خانه کند، در خصوص
انتقاد برخی افراد از این طرح مبنی بر افزایش نقدینگی ، گفت: این سخنان
پایه و اساس علمی ندارد ، چرا که هرچه منابع مالی صرف تولید و اشتغال شود،
هیچ گاه شاهد تورم نخواهیم بود، اما اگر این منابع در مسیر فعالیت های
خدماتی نظیر واردات و امثال آن شود، به تورم دامن زده ایم.
وی با بیان
این که طرح مسکن مهر علاوه بر تولید، اشتغال را به همراه دارد، افزود: به
همین دلیل نمی توان مدعی شد که ورود نقدینگی در این بخش، موجب تورم خواهد
شد ضمن اینکه ساخت مسکن هزینه دارد و در حال حاضر در کشورهای اروپایی تا 95
درصد هزینه ساخت مسکن را بانک ها تسهیلات می دهند هرچند این تسهیلات برای
خرید هم وجود دارد اما هیچ گاه شاهد تورم در این کشورها نیستیم.
وی با
بیان این که مشابه طرح مسکن مهر که با این حجم از ساخت و ساز به اجرا
درآمده، در چند سال اخیر در کشور نظیر نداشته است، گفت: اگر چه این طرح با
برخی از مشکلات مواجه است ، اما علاوه بر ماموریت اصلی اش که همان صاحب
خانه کردن متقاضیان مسکن به ویژه اقشار کم درآمد است، فرصتی را برای انبوه
سازان بوجود آورد تا روش های نوین را وارد ساخت و ساز کنند و صنعتی سازی
را رونق دهند.
رییس کانون انبوه سازان با مثبت ارزیابی کردن طرح مسکن
مهر به لحاظ استفاده از تکنولوژی های روز و صنعتی سازی در ساخت و سازها،
اظهار داشت: در سال های گذشته اگرچه درصد کمی از ساختمان ها به روش صنعتی
ساخته می شد، اما با اجرای این طرح استفاده از این روش گسترش یافته و اکنون
35 درصد ساخت و سازهای این طرح به روش صنعتی سازی صورت می گیرد.
رهبر
با بیان این که اقشار متوسط جامعه از مسکن مهر بهره میبرند، گفت: این طرح
برای آن دسته از متقاضیان مسکن است که قصد خرید خانه دارند اما آوردهشان
کم است ، بنابراین در صورتی که بانک ها محدودیتی برای اعطای تسهیلات در
نظر گرفته شده در طرح مسکن به متقاضیان نداشته باشند، طرح ساخت و ساز و
تولید مسکن رونق میگیرد.
این فعال بخش ساخت و ساز مسکن با اشاره به
ساخت مسکن مهر در خارج شهر تهران تصریح کرد: ساخت مسکن در خارج از شهر
تهران از اهداف اولیه طرح مسکن مهر به شمار می آید، ضمن این که در کشورهای
اروپایی نیز تفکیک محله های سکونت و کار صورت گرفته است چرا که این یک حسن
محسوب می شود.
وی در عین حال اظهار داشت: در تهران هیچ وقت نمی توان
زمین های دولتی را پیدا کرد که به صورت 99 ساله در اختیار این طرح قرار
گیرد. طرح مسکن ویژه تهران مخصوص افرادی است که نه می توانند از تهران خارج
شوند و نه توانایی خرید خانه در این شهر را دارند. چهار نقطه را شناسایی
کردیم اما در نهایت توانستیم در یک نقطه آن را اجرایی کنیم.
رییس کانون
سراسری انبوه سازان در ادامه با بیان این که طرح مسکن مهر یک تجربه خوبی
است که اگر اصلاحاتی در آن صورت گیرد، امکان ادامه آن در دولت های آینده هم
وجود دارد، گفت: باید با اجرای عملیات ساخت و سازها ، بحث احداث زیربناها
را هم به صورت همزمان پیش برد.
وی تاکید کرد که بحث همزمان احداث
زیربناهای مورد نیاز با ساخت و سازها در مسکن از جمله اصلاحاتی است که باید
در طرح مسکن مهر انجام گیرد.
مرکز آمار منتشر کرد
به گزارش شبکه ایران تعداد پروانههای صادر شده در سه دولت گذشته نشان میدهد که بیشترین تعداد واحدهای مسکونی پیشبینی شده برای ساخت مربوط به سال 90 با 765 هزار و 24 واحد و کمترین تعداد پیشبینی ساخت مربوط به سال 69 با 132 هزار و 807 واحد مسکونی بوده است.
بنابراین گزارش، در سه دولت گذشته حدود 3،5 میلیون پروانه ساختمانی صادر شده که 8 میلیون و 103 هزار و 641 واحد مسکونی احداث شده است.
تعداد پروانه های ساختمانی صادر شده در دولت سازندگی 857 هزار، در دولت اصلاحات یک میلیون و 97 هزار و در دولت احمدی نژاد یک میلیون و 570 هزار بوده است.
تعداد واحدهای مسکونی پیش بینی شده ساخت(توسط بخش خصوصی و دولت) در دولت سازندگی یک میلیون و 360 هزار و217 ،در دولت اصلاحات دو میلیون و 276 هزار و 630 و تا 9 ماه سال 91 حدود چهار میلیون و 466 هزار و 794 واحد مسکونی است.
نگاهی به وعده های کپی برداری شده کاندیداها
شبکه ایران / در عین حال که همگی اعضای 2+6 (8 کاندیدای حاضر در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم) خود را به سلاح انتقاد از دولت مسلح کردهاند، اما در مقابل سعی دارند تا با کپیبرداری از برنامهها و طرحهای دولتهای نهم و دهم دکتر محمود احمدینژاد آن را به نفع خویش مصادره نمایند.
محسن رضایی را باید
پرچمدار مصادره طرحهای دولت احمدینژاد نامید. طرح هدفمندی یارانهها که
رؤسای جمهور قبلی جرأت اجرای آن را نداشتند و محمد خاتمی از آن به عنوان
آرزوی اقتصادی دولت خود یاد کرده بود، امروز با نام یارانه سبز، از سوی
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دنبال میشود.
وی در خصوص طرح مدنظر خود
میگوید: «یارانه سبز را که قرار است بدهم، تورمزا نیست، اما آن یارانهای
که دولت پرداخت میکند، تورمزاست.»
از سوی دیگر در حالی که از همان
روزی که طرح سهام عدالت دولت به مردم واگذار شد، بنابراین بود که از طریق
تعاونیهای استانی، شرایط خرید و فروش این سهام در بازار فراهم آید، محسن
رضایی از امکان خرید و فروش سهام عدالت به عنوان طرح جدید خود نام میبرد و
در تحلیل شرایط اقتصادی این روزهای کشور تاکید میکند که اقتصاد کشور صاحب
ندارد!
وقتی مسکن مهر تغییر نام میدهد
محمدرضا
عارف نیز با کپیبرداری از مسکن مهر که آن را به نام مسکن ماندگار تغییر
داده است، به میدان آمده. معاون اول دولت اصلاحات با بیان اینکه هر ایرانی
شایسته سرپناهی است استوار، زیبا و آرامشبخش، تاکید میکند: مسکن باید
محل آرامش خانواده باشد و نه محور اصلی مشکلات!
وی این مطلب را طی یادداشتی در سایت شخصیاش با عنوان «تبدیل مسکن مهر به مسکن ماندگار» مطرح کرده است. طرح واگذاری زمینهای 99 ساله از جمله اقدامات عارف در این حوزه است! این کاندیدای اصلاحطلب انتخابات با تاکید بر این نکته که هدفمندی یک طرح بود که شکی در اجرای آن نیست، میگوید: اما باید فاز اول آن به صورت کامل اجرا شود!
دولت نباید دایناسوری عمل کند
در
میان نامزدها، ادبیات سردار نیز منحصر به فرد است. قالیباف در جمع فعالان
اقتصادی استان آذربایجانغربی با بیان اینکه رئیس جمهور باید ظرف شش ماه
بداند که در کدام حوزهها نباید فضولی کند و در کدام حوزهها ثابتقدم
باشد، تصریح میکند: دولت باید کوچک و چابک باشد و نباید دایناسوری عمل
کند، زیرا به طور حتم منقرض میشود!
وی همچنین در پاسخ به سؤال
ایرانیان خارج از کشور که چه برنامهای برای رفع مشکلات اقتصادی دارید و
راهکار شما چیست، میگوید: هموطنان ما به موضوع مهمی اشاره کردند و چالش
اقتصادی مهمترین چالش امروز کشور ماست. این چالش به قدری وسیع است که
عزیزان خارج از کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. سردار تاکید میکند
که مهمترین برنامه بنده و اولویتم بازگرداندن آرامش و ثبات به اقتصاد کشور
است!
دولت در گرفتن حق مردم نباید زیادهروی کند!
علیاکبر
ولایتی نیز به تشریح دولت متمم خود میپردازد و خاطرنشان میکند:
گرفتاریهایمان به دلیل افراط و تفریط است. دولت برای گرفتن حق مردم نباید
کوتاه بیاید و نه زیادهروی کند، چرا که مردم ما اهل اعتدال هستند و ما
باید جامعهای آرام داشته باشیم.
سفرهای وزارتخانهای راه میاندازم!
به
گزارش ایران سعید جلیلی و حداد عادل نیز به انتقاد از دولت و سیاستهای آن
میپردازند. جلیلی با بیان اینکه در دولت آینده باید کارهای زیادی انجام
گیرد، خاطرنشان میکند: ماشین دولت ضعیف و ناتوان است. وی نیز با
بهرهبرداری از طرح سفرهای استانی رئیس جمهور، با اشاره به اینکه سفرهای
استانی بسیار خوب بود، اما کافی نبود، میگوید: چون ماشین دولت راه
نمیرفت، بنابراین سفرهای استانی پاسخی به این موضوع بود که آنان از این
ماشین پیاده شوند. در حالی که دولت در تمام سفرهای استانی هیات وزیران را
به همراه داشت و گهگاهی جلسه هیات دولت را نیز در استانهای مختلف برپا
میکرد.
جلیلی اضافه میکند: باید در کنار سفرهای استانی، سفرهای
وزارتخانهای هم داشته باشیم و هر وزارتخانهای اشکالاتش رفع شود تا به
حرکت دربیاید!
به وزرا چیزی را تحمیل نمیکنیم
غلامعلی
حداد عادل نیز در تشریح برنامههایش میگوید: از نکات مورد نظر من تاکید
بر ثبات مدیریت است و در مسائل شخصی موضوعی را به وزرا تحمیل نکرده و به
آنها اختیار میدهم تا احساس مسئولیت کنند! وی تصریح میکند: از مشکلات ما
در 8 سال گذشته این بوده که عدهای خواستهاند کشور را با تضاد اداره کنند
که این روشها، روشهایی اسلامی نیست. داستان غرضی و روحانی نیز مشخص
است،گویی کشور چنان در ورطه نابودی قرار گرفته است که اگر اینان نباشند،
خدای ناکرده کشور مساوی خواهد شد با نابودی!
برخی کاندیداها فکر میکنند از آسمان آمدهاند
کار
سیاهنمایی کاندیداها از وضع کشور تا بدانجا پیش رفته که رئیس دیوان عدالت
اداری کشور با بیان اینکه برخی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به
گونهای حرف میزنند که فکر میکنند از آسمان آمدهاند، میگوید: شنیدن
حرفهایی که خدمات نظام و مسئولان در دورههای گذشته را زیر سؤال میبرد،
موجب تاسف و کمال بیانصافی است. حجتالاسلام محمدجعفر منتظری تصریح
میکند: چرا برخی فقط نیمه خالی لیوان را میبینند و با تخریب دستاوردهای
گذشته، خدمات نظام را زیر سؤال میبرند.
وی با بیان اینکه در طول سه دهه از عمر نظام اسلامی، خدمات زیادی ارائه شده است، از کاندیداها خواست جانب انصاف را رعایت کنند.
٭٭٭
محمود
احمدینژاد رئیس جمهوری بوده که جادههای ناهموار و بنبست مدیریتی و
اجرایی کشور را با ارائه طرحها و برنامههای متنوع بازگشایی کرد. طرحها و
برنامههایی که نه تنها دولت بعدی که دولتهای آینده هم مجبور به ادامه آن
هستند.
وقتی پای انتقاد باز میشود، سیل ادعاها درباره عملکرد دولت روانه میشود و برخی طوری میگویند که گویی هیچ کار مثبتی در کشور صورت نگرفته، اما وقتی پای میدان عمل به میان میآید، سقف برنامههای ارائه شده، حداکثر همان چیزی است که دولت انجام داده، چرا که دولت احمدینژاد سقف خدمتگزاری به مردم را تا حدی بالا برده که کاندیداهای حاضر در میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری حرفی برای گفتن در این زمینه ندارند.
عدالت احمدینژاد تحت تأثیر عدالت لیبرالی و مدل چاوز بوده!
حسینالله
کرم در گفتوگوی تفصیلی با یک روزنامه اصلاحطلب نزدیک به خاندان هاشمی در
پاسخ به این پرسش که مگر میشود یک جریان سیاسی سابقهدار و موجه
(اصلاحات! ) را با یک چوب راند و نقد کرد گفته: در گفتمان اصلاحات، دو خرده
گفتمان وجود داشت؛ یکی موسوم به اصلاحات اقتصادی که طی سالهای 68 تا 76
حاکم بود و دیگری خرده گفتمان اصلاحات سیاسی بود که در سالهای 76 تا 84
حاکم بود. اصلاحات اقتصادی در پی سیاست تعدیل اقتصادی برآمده بود که طی آن
شاهد رشد 10 برابری نقدینگی و رشد 17 برابری دلار از 60 تومان به یکهزار و
100 تومان بود.
شما به این گزارهها توجه کنید: 1) اوباما: حمایت از
اصلاحطلبان، یکی از اهداف استراتژیک ماست. 2) شیمون پرز: جنبش سبز به
نمایندگی از اسرائیل با ایران میجنگد. 3) نتانیاهو: اصلاحطلبان بزرگترین
سرمایه اسرائیل در ایران هستند. همین گزاره را در کنار این حرف امام(ره)
بگذارید که فرمودند: «هر وقت دشمن از شما حمایت کرد، بدانید دچار اشکال
هستید.» وی در پایان در پاسخ به این سوال که چه تضمینی وجود دارد نقدهای
وارده به احمدینژاد در دولت دهم را به جلیلی (نامزد مورد حمایت الله کرم)
وارد نکنید نیز گفته: شما چگونه از من تضمین میخواهید در حالی که قبل از
آن باید بگویید که احمدینژاد چه کرده است که دنبال تضمین درباره جلیلی
باشید؟
وی اما روز گذشته در جمع هواداران جلیلی گفته: عدالت احمدینژاد
تحت تأثیر عدالت لیبرالی و مدل چاوز بوده که در نظام اسلامی کارآمد نیست.
تفاوت جلیلی با احمدینژاد تفاوت فرهنگی است و جلیلی چون دارای فرهنگ قرآنی
است هیچگاه دچار فرهنگ لیبرالی نمیشود!
باید از هاشمی و خاتمی برای تقویت روابطمان با غرب استفاده کنیم!
محمدرضا
عارف گفته: باید از افرادی همچون هاشمی و خاتمی که مبتکر گفتوگوی تمدنها
هستند برای تقویت روابطمان با غرب استفاده کنیم. عارف، در یک برنامه
رادیویی با بیان این مطلب درباره ارتباط با کشورهای مختلف گفت: چرا نباید
از اهرمها و پتانسیلهایی که در اختیار داریم برای تقویت روابط با کشورهای
اسلامی استفاده نکنیم! باید برای تقویت روابطمان با غرب از این اهرمها
استفاده کنیم. وی تصریح کرد: ما بر این باوریم که قانون هدفمندی یارانهها
باید اجرا شود اما این امر در صورتی محقق میشود که فاز اول آن به صورت
کامل اجرا شود.
فعالیت بیش از 100 نماینده مجلس برای قالیباف
نماینده
مردم لنگرود و از حامیان قالیباف در مجلس گفت: بیش از 100 نماینده مجلس
بهطور علنی برای قالیباف فعالیت تبلیغی میکنند. مهرداد لاهوتی نماینده
مردم لنگرود و از حامیان قالیباف در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس،
اظهار داشت: تمایل اکثریت نمایندگان مجلس در انتخابات آینده با قالیباف
است. وی افزود: در حال حاضر بیش از 100 نماینده مجلس بهطور علنی برای
قالیباف کار میکنند و تعداد دیگری از نمایندگان به صورت غیرعلنی مشغول
فعالیت برای وی هستند. لاهوتی اظهار داشت: احتمالاً هفته آینده نمایندگان
مجلس دیداری با قالیباف خواهند داشت که کمیت و کیفیت این دیدار در جلسه
هیات رئیسه شورای راهبردی نمایندگان حامی قالیباف مورد رسیدگی قرار
میگیرد.
ضرورتی که براساس آن ائتلاف کردیم دیگر وجود ندارد!
غلامعلی حداد عادل نامزد ریاست جمهوری یازدهم در حاشیه نشست خبری فضای مجازی و دولت یازدهم در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در ائتلاف پیشرفت (ائتلاف آقایان حداد عادل، ولایتی و قالیباف) برخی اختلاف سلایق وجود دارد، نظر شما در این زمینه چیست، اظهار داشت: اختلاف دیدگاههای ما به اندازهای نیست که ما را از دایره اصولگرایی خارج کند ولی در داخل اصولگرایی ما بیان اندیشههای خود را از طریق صدا و سیما به مردم ارائه میکنیم.
وی ادامه داد: ما سه نفر گذشته تحصیلی و مدیریتی متفاوتی
داریم و دیدگاههای خود را بیان خواهیم کرد آنگاه شما ببینید تفاوتها چیست
و هر کدام را که مردم بپسندند انتخاب میشود. حداد عادل همچنین در پاسخ به
سوالی مبنی بر اینکه از ابتدا اعلام شده بود از بین ائتلاف پیشرفت یک نفر
خواهد آمد اما اکنون شما سه نفر در صحنه حضور دارید، این امر را چگونه
ارزیابی میکنید گفت: ما با توافق با یکدیگر در عرصه تبلیغات انتخابات شرکت
کردیم و ضرورتی که ما را دور هم جمع کرد تا ائتلاف تشکیل دهیم درحال حاضر
احساس نمیشود. ما تابع شرایط؛ تغییر روش دادیم و این مسأله باعث شکست
اصولگرایان نمیشود.
براساس خبر دیگری، سیدکمال سجادی، سخنگوی جبهه
پیروان خط امام و رهبری نیز گفته: ائتلاف سهگانه عملاً دیگر وجود ندارد و
ائتلاف را پایان یافته تلقی میکنیم و باید در این برهه به شخصیتها
بپردازیم. وی در ادامه افزود: رفتار هر سه بزرگوار عضو ائتلاف سهگانه حاکی
از آن است که ائتلاف را پایان یافته تلقی میکنند. سخنگوی جبهه پیروان
اظهار داشت: معتقدیم که کار ائتلافها به پایان عمر خود رسیده و دیگر
کارکردی ندارند. سجادی بیان کرد: به ولایتی توصیه کردهایم سازمان مدیریت
بودجه را که به تعلیق درآمده، دوباره احیا کند.
حمایت اکثریت اعضای جامعه مدرسین از ولایتی
عضو
جامعه مدرسین از تمایل اکثریت این تشکل به ولایتی خبر داد و گفت: مقرر شده
که نهاد جامعه مدرسین از کاندیدای خاصی حمایت نکند. آیتالله سید احمد
خاتمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با فارس با اشاره به جلسه
فوقالعاده جامعه مدرسین که شنبه شب برگزار شد، گفت: در جلسه جمعه جامعه
مدرسین، تاکید شد که نهاد جامعه مدرسین از کاندیدای خاصی حمایت نمیکند. وی
افزود: در جلسه فوقالعادهای که شب گذشته برگزار شد تمایل اعضا مشخص شد و
اگر مطلبی در این باره منتشر شود، تمایل اعضا خواهد بود. خاتمی در پاسخ به
این سؤال که آیا تمایل اکثریت اعضای جامعه مدرسین به آقای ولایتی درست
است، تصریح کرد: این موضوع درست است و نمیتوان آنرا انکار کرد اما به این
معنا نیست که نظر نهاد جامعه مدرسین نیز همین باشد چراکه برای اعلام نظر
نهایی جامعه مدرسین به حداقل33 رأی نیاز است. همچنین حسین سبحانینیا، عضو
مجمع نمایندگان روحانیون مجلس نیز از حمایت مجمع نمایندگان روحانی از
ولایتی خبر داد.
رئیس جمهور باید بداند که در کدام حوزه ها فضولی نکند!
محمدباقر قالیباف گفته: دولت باید کوچک و چابک باشد و نباید دایناسوری عمل کند زیرا به طور حتم منقرض خواهد شد.
قالیباف
نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جمع فعالان اقتصادی استان
آذربایجان غربی با بیان این مطلب گفت: رئیسجمهور باید ظرف شش ماه بداند که
در کدام حوزهها نباید فضولی کند و در کدام حوزهها باید ثابتقدم باشد.
البته چابکی، کوچک و هوشمند بودن از مهمترین ویژگیهایی است که دولت آینده
باید داشته باشد. وی افزود: به طور حتم اگر ما نتوانیم تولید را در کشورمان
رونق دهیم شکست خواهیم خورد. قالیباف در ادامه گفت: کشوری که میخواهد
استقلال پیدا کند باید تولید، ثروت و منزلت را سرلوحه کار قرار دهد.
اصلاحطلبان عارف، غرضی و روحانی را نامزد خود نمیدانند
نماینده اصلاحطلب تبریز در مجلس گفت: اگرچه عنوان میشود عارف، روحانی و غرضی نامزدهای اصلاحطلبان هستند اما هیچیک از جریانات اصلاحطلب این افراد را نامزد خود نمیدانند. مسعود پزشکیان در گفتوگو با فارس با اشاره به حضور سه نامزد اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری گفت: اگر چه این نامزدها عنوان کردهاند که ما نامزد اصلاحطلبان هستیم اما هیچیک از جریانات اصلاحطلب این افراد را نامزد خود نمیدانند و در میان این سه نامزد اصلاحطلب تنها محمدرضا عارف است که به دفاع از اصلاحطلبی میپردازد.
وی با ابراز بیاطلاعی از کنار رفتن عارف به نفع روحانی در پاسخ به سوالی در خصوص حضور اصلاحطلبان در عرصه انتخابات اظهار داشت: بعید میدانم که اصلاحطلبان در انتخابات حضور فعال داشته باشند، وضعیت به گونهای است که تنها یک جناح حرف میزند و حضور جناح دیگر برای خالی نبودن عریضه است. این نماینده اصلاحطلب مجلس در پاسخ به سوالی در مورد فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: پس از رد صلاحیت شدن آقای هاشمی رفسنجانی من هم کنار کشیدهام و فعالیتی ندارم، این رد صلاحیت باعث شده تا من در گیجی به سر ببرم.
بسم الله الرحمن الرحیم
بصیرت مردم در زمانه کنونی بیشتر از خواصی است که با قلب مردم همراه نشده اند.
تبیین/ امروز 1392/3/12 حداد عادل حرف هایی را زدند که شاید به دور از آن اخلاقی باشد که اکثر و یا همه ی نامزد ها از آن دم می زنند و هی می گویند از بداخلاقی ها می خواهیم دوری کنیم و ...
آقای حداد در اتاق بازرگانی اینطور که در اخبار نشان دادید خود را تابع کارشناسان و متخصصان می دانید و می گویید(قریب به اینکه) من آنطور نیستم که تصمیم سریع و عجولانه اقتصادی بگیرم و مثلا تحت تاثیر چند هورا که مردم برایم می کشند بودجه یک شهر را چند برابر کنم و ....
در گزارش ویژه خبری امشب می گویید که من یا به قول خودتان بنده به گونه ای نیستم که کابینه ی بی ثبات داشته باشم، مدام وزیر عوض کنم و بحث وزیر امور خارجه را وسط کشیدید که در سفر که رفته بود آنگونه شد.
شما ادعای آشنایی و هماهنگی با اندیشه امام را دارید ادعای بزرگی کردید!
به حمد الله این صحبت های شما جای بررسی موشکافانه دارد که کم کم به آن می پردازیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
آگاه باشید که انقلاب به عقب باز نمی گردد.
تبیین/ قبل از اینکه به بررسی تفکر و صحبت های این نامزد بپردازیم توجه شما را به عکسهای زیر که در سایت http://www.rouhani.ir/ موجود می باشد جلب می کنم:
به نظر شما عکس یک نفر در تصویر زیر کم نیست؟!!
چرا در حسینیه جماران؟! چرا عکس های فقط امام خمینی(رحمة الله علیه)اون هم با این اندازه و ابعاد؟!
یکی از دوستان می گفت اگر جایی عکس امام خامنه ای بود یعنی اینکه:
اون طرف امام خمینی (رحمة الله علیه) را هم قبول داره و اگر فقط عکس امام خمینی (رحمة الله علیه) بود لزوماً این معنی را نمیده که طرف رهبری را قبول داره!
امیدوارم این پارچه های سیاه برای وفات امام (رحمة الله علیه) زده باشند!
منظور از این پارچه های بنفش چیه؟!
آخه ما هنوز رنگ سبزش را یادمان نرفته،آره سال 88 را می گم.
این هم عکس یار های قدیمی اصلاح طلبشان!
از اینجا به بعد بر می گردیم به بحث خودمان ابتدا کل صحبتشان را می گذارم و بعد کم کم تبیین می کنیم شما هم کمک کنید!
روحانی در جمع جوانان ستاد انتخاباتیاش:(یازده خرداد نود و دو)
فناوری هستهای مربوط به دولت سازندگی و اصلاحات است / عده ای سر سفره آماده نشستهاند
حسن روحانی عصر امروز در همایش ستاد جوانان حامی وی در سراسر کشور که در حسینیه جماران برگزار شد با تشریح روند رسیدن به انرژی صلح آمیز هسته ای در جمهوری اسلامی در دوران وی اظهار کرد: متاسفانه عده ای می آیند و به دروغ می گویند در آن زمان فناوری هستهای تعطیل شده است. بهتر است شما جوانان بدانید که در دولت آقایان هاشمی و خاتمی فناوری هستهای تکمیل شد.
وی افزود: اولین سانتریفیوژ در دولت آقای هاشمی وارد کشور شد و اولین غنی سازی اورانیوم در تابستان 1381 صورت پذیرفت.
روحانی تصریح کرد: در آن ایام بنده به همراه مهندس میرحسین موسوی و عدهای از متخصصان برای بازدید و تایید انجام غنی سازی از مرکز کالا الکتریک بازدید کردیم و در آنجا برای اولین بار غنی سازی اورانیوم مورد تایید قرار گرفت.
وی با تشریح پروسه غنی سازی و رسیدن به چرخه فناوری هسته ای در کشور گفت: برای اولین بار در پاییز 1381 به منظور بازدید از اولین بخش UCF اصفهان بنده به همراه هیئتی با مهندس میرحسین موسوی به اصفهان رفتیم و تست UOTU که اولین بخش UCF بود در پاییز 81 صورت گرفت. همچنین در طول سال های 82 و 83 UCF اصفهان، زیر زمین نطنز، آب سنگین اراک و کیک زرد بندرعباس به نتیجه رسید.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با بیان این که سفره که آماده شد تازه به دوران رسیده ها از راه رسیدند خطاب به افراد مورد خطابش اظهار کرد: شما به انرژی هسته ای افتخار می کنید؟ افتخار این فناوری از آن دولت سازندگی و اصلاحات است.
روحانی ادامه داد: عده ای آمدند شعار دادند، سخن گفتن اتهام زدند اما ما صبر کردیم و سختیها را به خاطر کشور به جان خریدیم البته سکوت نکردیم سخن گفتیم و حرف زدیم بنده هم جز اولین منتقدان از سال 85 تاکنون بوده ام.
وی گفت: با حمایت شما تمام قفلهایی که در این 8 سال بر روی زندگی مردم بسته اند را باز خواهیم کرد. شما دانشجویان عزیز و جوانان قهرمان کسانی هستید که برای نجات کشور، نجات اقتصاد و بهبود زندگی مردم با دلی مجروح به صحنه آمده اید. لذا ما کشورمان را به عظمت و سربلندی مجدد بر خواهیم گرداند.
وی با طرح این سوال که چرا همه جا باید فضای امنیتی حاکم باشد و این موضوع در خیابانها، دانشگاهها، مدارس و مراکز دیده شود اظهار کرد: باید این فضای امنیتی را بشکنیم.
روحانی در ابتدای سخنان خود با گرامی داشت سالگرد ارتحال امام و با اشاره به خاطرات روزهای وفات ایشان در سال 68 خاطرنشان کرد: اگر امروز شما جوانان در حسینیه جماران از آزادی، عزت و سربلندی سخن می گویید ادامه همان راهی است که امام دنبال می کرد جای او خالی است که بعد از بیست و چند سال ببیند حسرت آن ایام در دل جوانان ما شعله می کشد.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به رسیدن قیمت نفت در بالاترین سقف خود در طول تاریخ ایران که به 147 دلار در بشکه رسید و با انتقاد از اینکه زندگی معیشتی مردم در عرض چند ماه به یک سوم تغییر پیدا کرد یاد آور شد: در هیچ سالی در تاریخ ایران به یاد ندارم که این همه فشار بر مردم وارد آمده باشد دشمنان ما در سی و چند سال اخیر تلاش کردند ما را در فشار و تهدید قرار دهند اما دولتهای گذشته با تدبیر و مقاومت از این موضوع عبور کردند.
وی اضافه کرد: در دوران جنگ تلاش کردند پرونده ما را به شورای امنیت ببرند اما موفق نشدند در دولتهای گذشته هر زمان توطئه ای علیه ایران طراحی شد با تلاش و کوشش ما نقش بر آب شد اما امروز متاسفانه سایه شوم تحریم بر سر مردم ما سایه افکنده است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به توضیح خود به مجری تلویزیونافزود: مگر می شود تاریخ را تحریف کرد.
روحانی با اشاره به عملکرد جمهوری اسلامی در برابر واقعه 11 سپتامبر گفت: آن روزی که حادثه 11 سپتامبر به وقوع پیوست در سایه تدبیر و مذاکراتی که با رئیس جمهور و رهبر معظم انقلاب صورت گرفت تصمیم گرفتیم که به مردم آمریکا تسلیت بگوییم این در شرایطی بود که همه لبه های تیز اتهام به سمت جمهوری اسلامی ایران بود. در آن شرایط بحث در این بود که سکوت کنیم یا نه اما با تدبیری که به کار گرفته شد توطئه دشمن خنثی و افکار عمومی جهان آرام گرفت.
وی با ابراز تاسف از تزلزل جایگاه ایران در صادرات نفت افزود: جمهوری اسلامی دومین صادرکننده نفت در جهان بود اما امروز عراق جای ما را در این رده بندی گرفته و ما را به رده سوم فرستاده است. این موضوع به دلیل این است که همسایگان ما از این فرصت به خوبی استفاده می کنند اما کوچکترین استفاده ای را نمی بریم به عنوان مثال قطر از سفره مشترک با ما در پارس جنوبی روزانه 500 هزار بشکه نفت استخراج می کند اما ما حتی برداشت نمی کنیم آیا این به معنای عزت است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با تاکید بر اینکه مردم ما استحقاق زندگی آرام تر و بهتر با رفاه بیشتر با عزت، آزادی و امنیت بیشتر را دارند تصریح کرد: این کار به دست شما جوانان امکان پذیر است. مبادا شما را مایوس کنند اگر کسی پای صندوق رای نرود میدان را به رقیب واگذار کرده است.
روحانی اظهار کرد: یک کلمه بهصورت "مبهم" بگویم، امسال یعنی سال 92 مثل سال 88 نخواهد شد. شما را از صندوق رأی دور نکنند و همه پای صندوقها حاضر شویم و انشاالله پیروزی را به حول و قوه الهی شاهد خواهیم بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: هر گلی در این 8 سال به سر مردم زدهاید دیگر بس است. جوانان عزیز، با شور، با هیجان و با امید به سوی 24 خرداد حرکت می کنیم و پیروزی از آن ماست. زنده باد ایران... زنده باد اسلام... زنده باد دولت تدبیر و امید... دولت تدبیر و امید را تشکیل خواهیم داد.
همچنین حاضران در این مراسم سرود یار دبستانی من و ای ایران را با در دست داشتن پوسترهایی از روحانی، جمع خوانی کردند.
در مراسم مذکور کلیپی که به مناسبت سالگرد امام راحل تهیه شده بود و به قسمتهایی از زندگی امام به ویژه در پایان عمر و مراسم تدفین ایشان اختصاص داشت پخش شد.
دبیرخانه جنبش عدم تعهد ،خبرسازیهای خلاف واقع و دروغین علیه جناب آقای مهندس رحیم مشایی با عنوان «جمعآوری طومار و افسردگی به خاطر رد صلاحیت» را تکذیب کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ،متن تکذیبیه بدین شرح است:
بسمهتعالی
در پی خبرسازیهای خلاف واقع و دروغین علیه جناب آقای مهندس رحیم مشایی با عنوان «جمعآوری طومار و افسردگی به خاطر رد صلاحیت» به اطلاع میرساند که این خبر از اساس کذب محض میباشد.
متاسفانه عدهای بدون واهمه از پیگرد قضایی و قانونی، در چند سال گذشته اخبار دروغ و تهمتهای ناروایی را به صورت سازماندهی شده و هدفمند علیه دولت مطرح و به ویژه ظلم های زیادی علیه مهندس رحیم مشایی تحمیل کردند تا آنها را از مسئولیت اصلی خود یعنی خدمتگزاری صادقانه به مردم و تلاش برای اعتلای کشور غافل کنند که خوشبختانه دولتمردان هیچگاه اسیر این سناریوپردازیها نشده و بدون توجه به خبرسازیهای دروغین با نشاط و امید مسیر انجام مسئولیت اصلی خود را در پیش گرفته و خم به ابرو نیاوردند.بی تردید عاملان انتشار اینگونه اخبار سراسر کذب ، بخوبی میدانند که با دروغپردازی و تولید اخبار ساختگی، هرگز نمیتوانند در عزم و اراده دولتمردان و عاشقانی چون مهندس مشایی که در خدمترسانی صادقانه و بیمنت به ملت فهیم و انقلابی پیشتاز هستند، خللی ایجاد کنند.
برخلاف آنچه در خبر مذکور ادعا شده، دولتمردان با اعمال و رفتار خود نشان دادهاند که یاس و ناامیدی و دنیاطلبی در مجموعه دولت احمدینژاد معنا ندارد و همگان به عرصه خدمترسانی و مسئولیت، نگاهی تکلیفمدار دارند و بدیهی است در وجود کسانی که به وعده الهی ایمان داشته و منتظر بهار حقیقی انسانها هستند، یاس و ناامیدی راه ندارد.
دبیرخانه جنبش عدم تعهد با تاکید مجدد بر کذب محض بودن خبر مذکور برای چندمین بار همگان را به رعایت اخلاق و رفتار اسلامی دعوت میکند و بر این نکته تاکید دارد که هدف اصلی کسانی که اینگونه خبرسازیهای دروغین را منتشر میکنند ناامید کردن خیل عظیم مردمی است که هنوز به درست شدن شرایط امیدوار هستند.
بدیهی است دبیرخانه جنبش عدم تعهد حق پیگیری قضایی این خبر را برای خود محفوظ میداند.
دبیرخانه جنبش عدم تعهد
در گفتگوی زنده تلویزیونی احدی از نامزدهای محترم ریاست جمهوری مطالبی تحت عنوان دانشجویان ستاره دار، بازنشستگی اساتید و محدودیت فعالیت های دانشجویی مطرح نمود که هر چند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بطور کلی قصد پاسخ متقابل به سخنان نامزدهای محترم ریاست جمهوری را ندارد اما موضوعات در این گفتگو به گونه ای خلاف واقع مطرح شد که ارائه توضیحاتی برای تنویر افکار عمومی را ضروری می نماید.
1- نامزد محترم ریاست جمهوری اشاره نمودند که « در سالهای اخیر دانشجویان را ستاره دار کرده اند»، در این زمینه اگر منظور از ستاره دار شدن درج علامتی در کنار اسم برخی از پذیرفته شدگان آزمونهای تحصیلات تکمیلی برای رفع نقص مستندات پرونده یا استعلامات از مراجع ذیربط باشد که به افراد اطلاع رسانی می شود، این موضوع در طی سه دهه قبل و در همه دولتها براساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال 1363 وجود داشته است و آمار موجود نیز بیانگر عدم افزایش چنین داوطلبانی می باشد. ضمن آنکه طرح موضوع ستاره دار کردن دانشجویان و محرومیت از تحصیل توسط وزارت علوم در سالهای اخیر کذب محض است.
2- بر خلاف اظهارات نامزد محترم ریاست جمهوری میزان بازنشستگی اعضای هیأت علمی که در طی دوران اصلاحات بازنشسته شدند به مراتب بیشتر از سال های اخیر است. بطور نمونه بررسی مقایسهای تعداد اعضای هیات علمی بازنشسته دانشگاه های تهران، شیراز، فردوسی مشهد و تبریز در سال های 1382 و 1383 با سال های 1390 و 1391 به خوبی این موضوع را نشان می دهد به نحوی که تعداد اعضای هیات علمی بازنشسته دانشگاه های تهران، شیراز، فردوسی مشهد و تبریز در سالهای 1382 و 1383 به ترتیب 38 ، 29 ، 56 و 46 نفر و در مجموع 169 نفر بوده است. در حالی که در همین دانشگاه ها تعداد اعضای هیات علمی بازنشسته در سالهای 1390 و 1391 به ترتیب 37 ، 22 ، 19 و 16 نفر و در مجموع 94 نفر است که نشان دهنده کاهش تعداد بازنشستگان میباشد. ضمن آنکه در دولت دهم مقررات بازنشستگی اعضای هیأت علمی با پیشنهاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و موافقت شورایعالی انقلاب فرهنگی مورد تجدید نظر قرار گر فت و بین 5 تا 11 سال به سنوات خدمت اعضای هیأت علمی در مرتبه مربی، استادیاری، دانشیاری و استادی افزوده شد و تاکنون نیز هیچ کدام از اعضای هیأت علمی بر خلاف مقررات بازنشسته نشده و علیرغم تمام جوسازیها و سیاهنماییهای صورت گرفته حتی یک نفر هم ادلهای مبنی بر بازنشستگی غیر قانونی ارائه نکرده است.
3- علاوه بر افزایش سنوات خدمت اعضای محترم هیات علمی با موافقت وزیر محترم علوم ، تحقیقات و فناوری زمینه تداوم همکاری آموزشی و پژوهشی اساتید پس از سن بازنشستگی نیز فراهم شده وتعداد زیادی از اساتید بازنشسته که علاقمند به تداوم همکاری هستند هم اکنون مشغول فعالیت آموزشی و پژوهشی در دانشگاهها می باشند. این در حالی است که در چهار سال اخیر حدود 17000 نفر عضو هیات علمی جدید و دانشجوی بورسیه دوره دکتری برای استخدام در دانشگاه ها مورد پذیرش قرار گرفتند.
4- ادعای اینکه فضای دانشگاهها بسته است با سرعت فوق العاده رشد علمی در ایران تناقص دارد. به نحوی که امروزه جامعه دانشگاهی و غیر دانشگاهی اعم از پیر و جوان و حتی دشمنان به نشاط علمی و پویایی دانشگاههای ایران اذعان دارند و آمار تولیدات علمی از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون بیانگر سیر صعودی پیشرفت های علمی بوده اما این رشد در سالهای اخیر بسیار سریعتر است به نحوی که رشد متوسط تولیدات علمی ایران 11 تا 13 برابر متوسط رشد جهانی است.
گفتنی است بر اساس آمار موجود در پایگاه ISIاز سال 1357تا کنون مجموعاً175389 سند و مقاله علمی از پژوهشگران ایرانی در این پایگاه ثبت شده است که بالغ بر 150هزار سند و مقاله علمی آن مربوط به سالهای 1384 لغایت 1392 است یعنی بیش از 85درصد کل تولیدات علمی ایران پس از انقلاب اسلامی و جالب آنکه از این تعداد بیش از 103هزار سند و مقاله علمی یعنی بالغ بر 65 درصد کل تولیدات علمی ایران در بعد از انقلاب اسلامی در پایگاه ISIمربوط به سالهای 1388 تا 1392 می باشد.همچنین کل تولیدات علمی ایران در پایگاه اسکوپوس در بعد از انقلاب اسلامی تا کنون 216108سند و مقاله علمی است که از این تعداد 88 درصد یعنی 192096سند و مقاله علمی مربوط به سالهای 1384 تا 1392 می باشد و فقط 12 درصد آن مربوط به سالهای 1357 تا 1384 است.ضمن آنکه از کل تولیدات علمی ایران در پس از انقلاب اسلامی در پایگاه اسکوپوس بالغ بر 140هزار سند و مقاله علمی پژوهشگران ایران یعنی 59 درصد کل تولیدات علمی مربوط به سالهای 1388 لغایت1392 است و در مقایسه بین دولتهای نهم و دهم نیز می توان گفت بیش از 73 درصد تولیدات علمی ثبت شده ایران در پایگاه اسکوپوس در چهار سال اخیر صورت گرفته است. آیا این رشد سریع علمی و فوق العاده که تعجب همه جهانیان را برانگیخته است می تواند در فضای بسته دانشگاهی صورت گیرد؟
این نشاط علمی در طول چهار سال گذشته بارها مورد تقدیر مقام معظم رهبری قرارگرفته و با عث افتخار جامعه دانشگاهی اعم از اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاهها است و خوب است بدانیم که این نشاط و پیشرفتهای سریع علمی در دانشگاههای ما بهویژه پس از فتنه سال 1388 که گروهی تلاش می کردند دانشگاهها را در دامن آن فرو ببرند، سرعت بیشتری گرفت چرا که جامعه بصیر دانشگاهی با برائت از فتنه اجازه قانون گریزی را نداد و طمع دشمن را از بین برد.
5- نکته دیگر اینکه نسبت به نشاط سیاسی در دانشگاهها دو برداشت متفاوت وجود دارد. در نگاه اول و قدیمی تر نشاط سیاسی هیجان کاذب و ایجاد بی نظمی و آشوب در دانشگاه دیده می شد و در نگاه دوم نشاط و فعالیت سیاسی در دانشگاهها در قالب حاکمیت عقلانیت توام با ایمان است که خوشبختانه در چند سال اخیر دانشجویان فعالیت¬های سیاسی خود را با عقلانیت و آرامش همراه نموده به نحوی که در طی نیمسال دوم تحصیلی سال جاری بالغ بر 1700 نشست انتخاباتی و جلسه نقد و بررسی با حضور کاندیداهای ریاست جمهوری ، نمایندگان و هواداران آنها در کل دانشگاههای کشور برگزار شده که از این تعداد 970 نشست انتخاباتی در دانشگاههای دولتی با حضور نامزدها و نمایندگان آنها برگزار شده و کوچکترین تعرضی به ارکان نظام یا افراد حقیقی و حقوقی صورت نگرفته بلکه دانشجویان عزیز با رعایت شأن دانشگاه نشست های خود را برگزار کردند. در حالی که در سالهای دوران اصلاحات شاهد بودیم که هر نشستی با حاشیه های فراوان و بی نظمی و اهانت و توهین به ارکان نظام همراه بود.
6- بر خلاف اظهارات نامزد محترم ریاست جمهوری مبنی بر تعطیلی فعالیت تشکلهای دانشجویی در طی سالهای 1384 تا کنون تعداد تشکلهای سیاسی دانشجویی از 162 به 234تشکل رسیده و همچنین کانونهای فرهنگی از 495 به 3215 کانون رسیده و نشریات دانشجویی از 2500 به 5366 و انجمن های علمی دانشجویی نیز از 800 به 6324 انجمن افزایش یافته که این آمارها به درستی بیانگر فعالیت های جدی دانشجویی است و لذا از یک فرد دانشگاهی در جایگاه نامزد ریاست جمهوری انتظار می رود به واقعیات موجود در دانشگاهها توجه داشته باشند. اگر فضای دانشگاهها بسته است و تشکلهای دانشجویی نیز فعالیتی ندارند چگونه این نامزد محترم همانگونه که خود اذعان داشته اند از سال 1391 تاکنون در نشست های متعدد در دانشگاهها حضور پیدا کرده و با دانشجویان عزیز به گفتگو نشسته و به نقد دولت و سیاست های جاری پرداخته است.
در پایان باید اضافه نمود که اگر دولت اصلاحات و تبع آن این نامزد محترم ریاست جمهوری شعار توسعه سیاسی و عقلانیت را در دانشگاهها مدنظر داشته و دارند باید قاعدتاً الان خوشحال باشند که به جای آن فضای توهینآمیز، اهانت و آشوب که در دانشگاهها و در زمان اصلاحات حاکم بود در حال حاضر دانشگاهها در فضایی کاملاً عقلانی و با نشاط توأم با ایمان اسلامی هم فعالیتهای سیاسی خود را دنبال میکنند و هم با تولیدات علمی روزافزون به اقتدار و عزت این ملت شریف بیش از پیش میافزایند.
منبع:dolat.ir
در پی انتشار بیانیه اخیر کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی که در آن ادعای این کمیسیون مبنی بر همراهی همسر و فرزند آقای بقایی در سفر رییس جمهور به آمریکا به همراه اسنادی منتشر شده، اداره کل روابط عمومی معاونت اجرایی و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری، دومین اطلاعیه خود را در این زمینه منتشر کرد.
به گزارش پایگا ه اطلاع رسانی دولت در این اطلاعیه چنین آمده است:
گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
گاف بزرگ کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی
1- رییس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، مدتی قبل، گزارشی سراسر دروغ را در رسانه ها در این باره منتشر کرد و پس از اعلام دروغ بودن آن، به جای این که به خلاف واقع بودن و دروغ های آن گزارش اعتراف کنند یا استعفا دهند و به مجازات بدیهی خود تن دهند، این بار بیانیه ای را منتشر نموده و اسنادی! را هم ضمیمه آن کرده اند. ‹‹گل بود به سبزه نیز آراسته شد››! متأسفیم که باید اعلام کنیم بیانیه اخیر را بی تردید می توان گاف بزرگ کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی دانست که از میزان دقت و صحت گزارش های این کمیسیون حکایت دارد. بر این اساس، این اداره کل مجدداً اعلام میدارد: هم گزارش و هم بیانیه این کمیسیون، خلاف واقع و دروغ محض است.
2- علی الاصول، کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، می بایست مرجعی تخصصی و حقوقی باشد و گزارشات خود را بر اساس مستندات متقن و استعلام از مراجع ذیصلاح تنظیم نماید. محض اطلاع آقایان، مرجع اعلام و تأیید سفرهای خارجی اتباع هر کشور، پلیس گذرنامه است. بهتر نبود آقایان این قدر عجله نمی کردند و قبل از هر گونه استنادی به فهرست غلط و یا استعلام از معاون امور مجلس ریاست جمهوری!، از مرجع رسمی و مسیر درست و قانونی اقدام می نمودند؟! آیا واقعاً مشخص نمودن انجام سفرهای خارجی یک فرد، کار مشکلی است؟! اگر کمیسیون اصل نود نتواند موضوعی به این کوچکی را درست مشخص نماید پس وای به حال پرونده های قطور!! در چنین شرایطی، آیا نباید به سایر گزارشات این کمیسیون شک کرد؟ باید گفت: این تذهبون! آیا این است جایگاه رفیع کمیسیون تخصصی مجلس شورای اسلامی؟ گفته می شود کمیسیون اصل نود، مرجع رسیدگی به شکایات مردم و نهادهاست؛ اما در این شرایط- که نمک هم خود غیر قابل استفاده شده است!- باید به کجا شکایت برد؟
3- پرونده سازی و جوسازی های غیر انسانی و غیر اخلاقی، می تواند به یکی از آفت های نهادها و مراجع نظارتی و حقوقی بدل شود. چندی قبل، رییس یک دستگاه بزرگ نظارتی که مدعی مبارزه با فساد است، در مصاحبه های متعدد به دروغ اعلام نمود که قراردادی 450 میلیون یورویی در جزیره کیش منعقد شده و در آن 400 میلیارد تومان تخلف صورت گرفته است! ولی از آن زمان تاکنون از ارائه این قرارداد و اسامی کسانی که این 400 میلیارد تومان را خورده اند و برده اند! خودداری می نماید. متأسفانه اکنون هم کمیسیون اصل 90 مجلس گزارشی دروغ را منتشر کرده و بر این دروغ اصرار هم می ورزد.
منبع:dolat.ir
4- مجدداً از هیأت رییسه و رییس محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم به این تخلف آشکار یعنی انتشار گزارش دروغ و خلاف واقع رسیدگی نموده و در خصوص مجازات عوامل آن اقدام نمایند.
به گزارش شبکه ایران این کتاب در 40 فصل و برای اولین
بار به تبیین نظریه "مدیریت جهانی دینی" از نگاه دکتر احمدی نژاد و نزدیک
ترین چهره دولت به وی یعنی مهندس اسفندیاررحیم مشایی پرداخته است.
حجت
الاسلام و المسلمین بهمن شریف زاده که در این کتاب با شیوه احسن به نقد
کارشناسی نظرات مخالفان پرداخته است،نزدیک به 10 سال مدیر مدرسه علمیه مروی
بوده است . وی در فصل "بزرگترین خطری که انقلاب را تهدید می کند" می
نویسد:
اشکال از آنجا بر می خیزد که معمولا "فقه" در مراکز علوم دینی
سیطره داشته است. فقه بسیار شریف و عالی است و بخش مهمی از دانش دین خداست؛
اما دانش قوانین است نه دانش تربیت. "منحصر کردن اسلام در فقه " یکی از
مهمترین نشانه های تحجر است. و به نظر بنده، به همان اندازه که سکولارها
خطرناکند متحجرین هم خطرناکند."
کتاب" آوای خرد" که چاپ اول آن در نمایشگاه کتاب امسال منتشر شد با استقبال گرم مخاطبان و در کمتر از یک ماه به چاپ سوم رسیده است. شما می توانید فایل پی دی اف این کتاب را از این اینجا دانلود کنید .
چاپ سوم این کتاب در تیتراژ 2000 نسخه و با قیمت 12 هزار تومان هم اکنون در دسترس علاقمندان کشف حقیقت در معمای " جریان انحرافی" است.
شبکه ایران / دولت احمدی نژاد سقف خدمتگذاری به مردم را تا جایی بالا برده است که کاندیداهای حاضر در میدان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری حرفی برای گفتن در این زمینه ندارند و تنها باید بر ادامه سیاست های دولت کنونی در بخش های مختلف تاکید کنند.
به
گزارش ایرنا، با آغاز برنامه های تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری انتظار
می رفت آنهایی که در ماه های اخیر به شدت برنامه های اجرایی دولت را خصوصا
در حوزه اقتصادی زیر سوال برده اند برنامه جامع و دقیقی را برای برون رفت
از شرایط ادعایی خود فراهم آورند اما رفته رفته مشخص شد نه تنها چنته این
دسته از نامزدها از هرگونه برنامه اصلاحی خالی است بلکه گروهی از آنها به
دلیل فقدان طرح جذاب اقتصادی به دنبال مصادره کردن طرح هایی هستند که دولت
دکتر احمدی نژاد با خون دل و تلاش های شبانه روزی آنها را به مرحله اجرا
درآورده است.
مثلا در حالی که با سرمایه گذاری بیش از 150 هزار میلیارد
تومانی دولت و اعطای وام های گسترده مسکن مهر به میزان 4/4 میلیون واحد در
شهرهای مختلف ساخته شده و یا در قالب نوسازی بافت های فرسوده عملیاتی شده،
یک نامزد ادعای صدور سند برای تملک این واحدها را می کند یا نامزد دیگری که
مجموعه تحت امرش نقش ویژه ای در ساخته نشدن مسکن مهر در داخل شهرهای بزرگ
داشته، انتقاد می کند که چرا این واحدها را در بیابان ها ساخته اند!
مثال
دیگر، موضوع سهام عدالت است که با جدیت بی نظیر دولت دکتر احمدی نژاد حدود
50 میلیون نفر از مردم کشورمان صاحب آن شده اند و ارزش سهام دریافتی آنها
نیز در چند سال اخیر حداقل سه برابر شده است. نکته جالب این که یک نامزد
انتخاباتی از امکان خرید و فروش سهام عدالت به عنوان طرح جدید خود نام می
برد در حالی که از همان روزی که دولت شرکت های سودده خود را در قالب سهام
عدالت به مردم واگذار کرد، بنابر این بود که از طریق تعاونی های استانی،
شرایط خرید و فروش این سهام در بازار بورس فراهم آید.
نکته جالب تر این
که نامزدهای محترمی که در سابقه خود موارد متعددی از مخالفت با پرداخت های
نقدی هدفمندی یارانه ها داشته اند این روزها مسابقه افزایش میزان پرداختی
به مردم به راه انداخته اند. این در شرایطی است که برخی از این نامزدها و
همفکران آنها قبلا با عبارتی مانند گداپروری، تنبل کردن مردم، هدردادن
سرمایه ملی و جملات قصار دیگر، این سیاست بی نظیر دولت را مورد تاخت و تاز
قرار داده اند.
مثال های متعدد دیگری از این دست وجود دارد که نشان می
دهد وقتی پای انتقاد باز می شود، سیل ادعاها درباره عملکرد دولت روانه می
شود و طوری سخن گفته می شود که گویی هیچ کار مثبتی در کشور صورت نگرفته اما
وقتی پای میدان عمل به میان می آید، سقف برنامه های ارائه شده، حداکثر
همان چیزی است که دولت انجام داده است.
البته شاید بتوان گفت اشکالی بر
این دسته از نامزدها وارد نیست چرا که دولت خدوم و مردمی دکتر احمدی نژاد
سقف جدیدی از خدمتگزاری بی منت به مردم را به ثبت رسانده است که تا مدت ها
نتوان به نزدیکی این سقف نیز رسید.
به راستی آیا کسی را می شناسید که
رنج تلاش شبانه روزی به مردم، صرف 5/1 سال از عمر دولت هشت ساله در استان
ها و شهرستان ها و هزاران مورد دیگر از این دست را به جان خریده و البته
تحت ناجوانمردانه ترین تاخت و تازهای سیاسی و رسانه ای نیز قرار گرفته
باشد؟
قطعا تاریخ قضاوت درستی از عملکردها ارائه خواهد کرد.
ایران-سعید یوسفی پور:اول) بعد از ظهر
روز جمعه گذشته که نمایش قابل تأمل صدا و سیما به نام ( مناظرات انتخاباتی
8 کاندیدای ریاست جمهوری!) را ملاحظه کردم جدای از انتقادات جدی که به
واسطه مکانیزم برگزاری این جلسات به ذهن متبادر میشود نکاتی برایم قطعی شد
که از محتوای سخنان 8 نامزد محترم استنباط میگردد؛ همگی 8 نامزد فعلی
انتخابات ریاست جمهوری فارغ از تفاوتهای ظاهری و تعلقات گروهی در چند مورد
سیاسی، کاملاً مشترک و یکسان هستند:
الف) همگی آقایان همزمان با مطرح
کردن برنامههای انتخاباتی خود، علاقه ویژهای به نقد و تخریب دولت دارند و
یا در برابر نقدهای وارد شده به دولت از سوی دیگر کاندیداها سکوت میکنند.
پس انتقاد از عملکرد دولت احمدینژاد، فصل مشترک همگی نامزدها است که به
راحتی و با بررسی مواضع یک هفته اخیر آنها قابل اثبات میباشد.
ب) هیچ
کدام از نامزدهای محترم فعلی و حتی جناب آقای جلیلی که با پشتوانه تمسک به
گفتمان دولت در صحنه انتخابات حضور دارد علاقهای به نقد جریان پر نفوذ و
پر طمطراق مخالفان دولت در طی 8 سال گذشته از خود نشان نداده و به هیچ وجه
وارد این فضا نمیشوند. هیچ کس اشارهای به فشارها و حملات تند سالیان اخیر
علیه دولت احمدینژاد نمیکند و علاقهای به بحث در این خصوص ندارد. این
دومین فصل مشترک کاندیداهای محترم انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است.
ج)
استفاده شجاعانه و حماسی از شاخصههای گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات و
گفتار 8 نامزد انتخاباتی یا اصلاً وجود ندارد یا به قدری کم رنگ، محافظه
کارانه و دیپلمات مآبانه است که با ذات گفتمان انقلاب اسلامی هیچ ارتباطی
پیدا نمیکند.
دوم) بر اساس اخبار منتشر شده در رسانهها، جناب هاشمی
رفسنجانی اخیراً در دیدار یکی از مسئولان گفته: «از اینکه مرا ردصلاحیت
کردند ناراحت نیستم!»
به نظر میرسد این جمله هاشمی، کاملاً قرین به
صحت است. چرا که نوع رفتار و گفتار ایشان پس از اتفاق عجیب رد صلاحیتش، به
خوبی حاکی از همین حقیقت است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به هیچ وجه از
تصمیم شورای نگهبان ناراحت که نشده هیچ، بلکه خوشحال نیز هست. به نظر
میرسد هاشمی، امروز و به واسطه این تصمیم به 3 دستاورد مهم و حیاتی نایل
شده است:
الف) جناب هاشمی به واسطه عدم احراز صلاحیت خود و سکوت در
برابر این امر به نوعی از جایگاه مظلومنمایی عجیب دست پیدا کرده که
اتفاقاً در میان طیفهای مختلف سیاسیون و خواص با استقبال روبهرو شده است.
این نکته زمانی حائز اهمیت میشود که به یاد آوریم فائزه هاشمی در سال 91،
شش ماه حبس را تحمل کرد و مهدی هاشمی نیز هفتهها در بازداشت موقت به سر
برد. امروز هاشمی وجهه آسیبدیده خود به واسطه مواضعش در فتنه 88 را به
خوبی ترمیم کرده و جایگاه مناسبی در میان سیاسیون و برخی مذهبیون فراهم
نموده است.
ب) نامزد شدن هاشمی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کمک
شایانی به برخی تصمیمگیران کرد تا نامزد مد نظر دولت را راحتتر از میدان
حذف کنند. بدین صورت تصمیمگیرندگان به واسطه حضور هاشمی در صحنه و رد
صلاحیت وی، امروز مدعی هستند فتنه و انحراف را همزمان از میدان رقابت خارج و
جلوی معضلات امنیتی انتخابات آینده را گرفتهاند.
این در حالی است
که هاشمی در عین عدم احراز صلاحیت خود، همچنان بر جایگاه مهم و استراتژیک
مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده و نامزد حداکثری مد نظرش را نیز در میدان
رقابت حفظ نموده است. ضمن آنکه با سکوت و اتخاذ مواضع هوشمندانه در خصوص
برخورد شورای نگهبان وجهه خود را بازسازی نموده و همزمان احمدینژادی را که
هیچ گزینهای در میدان انتخابات ندارد به مقاومت در برابر تصمیم شورای
نگهبان و قانون متهم میکند!
ج) هاشمی سالها است ایده شورای رهبری و
شورای فقهی را در حالی مطرح میکند که عملیاتی شدن این ایده، نیاز به عقبه
فکری و اجرایی دارد. امروز هاشمی در حالی به واسطه رد صلاحیتش در نظام
جمهوری اسلامی تلاش میکند حمایت روحانیون سنتی را جذب کند که مدتها است
تلاش میشود این طیف در برابر روحانیت انقلابی قرار گیرد. هرچند این دسیسه
با درایت حکیمانه امام خامنهای (حفظه الله) تا به حال نقش بر آب شده است
اما هاشمی در بزنگاهی همچون اجرای ایده شورای فقهی و رهبری به این ظرفیت
احتیاج دارد.
سوم) روزی که احمدینژاد در مناظره انتخاباتی با میرحسین
موسوی حقیقت صحنه انتخابات سال 88 و آرایش 3 در برابر 1 را افشا نمود
محاسبات جبهه مخالفین وی به هم ریخته و فضا تغییر کرد. امروز اما دیگر
احمدی نژادی در صحنه انتخابات وجود ندارد تا آرایش 8 در برابر گفتمان دولت
را افشا کند. اما با یک حساب سرانگشتی در این خصوص به نتایج جالبی میرسیم:
الف) آقایان روحانی، عارف و غرضی رسماً و اسماً حامی هاشمی رفسنجانی بوده و از گفتمان سازندگی و شخص وی حمایت میکنند.
ب)
آقای دکتر ولایتی دوست دیرینه جناب هاشمی است و همان فردی میباشد که سال
84 به نفع هاشمی رفسنجانی از صحنه انتخابات کنارهگیری کرد. او امروز نیز
در سطر به سطر سخنان انتخاباتی خود از هاشمی و دولت وی به نیکی یاد کرده و
حتی ادبیاتی همچون «لزوم صلح با جهان» که تکرار گفتمان این روزهای هاشمی
رفسنجانی است را تکرار مینماید. اتفاقاتی همچون حمایت رسمی حزب موتلفه از
ولایتی نیز قرائنی است که نزدیکی آقای دکتر به رئیس مجمع را بیشتر هویدا
مینماید.
ج) سردار قالیباف رسماً خود را یک «تکنوکرات» میداند و از
«تکنوکراسی» دفاع میکند. او در نطق انتخاباتی اخیر خود در شبکه 2 سیما،
مدل سازندگی دولت هاشمی را مدلی موفق ارزیابی نمود و کیست که نداند این مدل
همان مدل توسعه کارگزارانی است که رهبر انقلاب به واسطه مضرات آن حتی با
استفاده از واژه «توسعه» مخالفت و واژه «پیشرفت» را جایگزین آن نمودند.
د)
محسن رضایی در سالهای جنگ با هاشمی رفسنجانی هماهنگی ویژهای داشته و
سالهاست که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او هرچند همیشه ژست مخالفت با
هاشمی میگیرد اما در عمل هیچ گاه وارد فضای منازعه با رئیس خود نشده است.
ی) حداد عادل و سعید جلیلی هرچند در ظاهر و در گفتمان، متعلق به
اردوگاه مخالفان هاشمی هستند اما طی یک هفته گذشته نه سخنی علیه هاشمی
گفتهاند و نه دفاع جانانهای از دولت و گفتمان دولت کردهاند.
این آقایان ظاهراً احساس میکنند باید در این خصوص سکوت کرده و موضعی خنثی اتخاذ نمایند. امروز صحنه انتخابات، توسط فردی طراحی شده که هرچند خود به صورت عیان در این میدان حاضر نیست اما بیش از 6 نامزد از نظر گفتمانی و شخصی به نوعی حامی وی محسوب میشوند. نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدینژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس میشود. اما اگر احمدینژاد نیست خدای او هست که فرمود: «و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین...»
شبکه ایران / امروز و با نگاهی به
آرایش سیاسی 8 نامزد موجود در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری همان صحنه
انتخابات سال 84 را که دکتر غلامحسین الهام آن را پیشتر، ترسیم کرده بود،
میتوان مشاهده کرد، البته با اندکی تغییرات، چرا که دیگر نه احمدینژاد در
صحنه وجود دارد و نه شخصی که این گفتمان را نمایندگی کند!
شواهد امر
نشان میدهد اکبر هاشمی رفسنجانی از اول هم قصد حضور به عنوان نامزد
یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را نداشته است، اما همانطور که فرزند
کوچکش یاسر تاکید میکند: «قطعاً در ذهن پدر، کنار کشیدن از عرصه سیاسی،
تحریم، دوری یا بیتاثیری در انتخابات جایی ندارد، چرا که پدرم انقلاب را
فرزند خود میداند!»
همسر رفسنجانی (عفت مرعشی) که نقش مهمی در
تصمیمگیریهای سیاسی این خانواده دارد! نیز در حاشیه آخرین دادگاه برگزار
شده مهدی هاشمی، یعنی قبل از ثبتنام نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم به
صراحت در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران میگوید: «حاج آقا بهطور قطع وارد
عرصه انتخابات نخواهند شد» وی تاکید میکند: «انتخاباتی وجود ندارد و اصلاً
مگر برای اینها کاری دارد که رأی ما را همانند دوره قبل عوض کنند!»
عباس
عبدی از تحلیلگران سیاسی اصلاحطلب نزدیک به هاشمی هم خاطرنشان میکند:
«هاشمی مترصد این است که ببیند وضعیت نامزد دولت چه میشود.»
اما نکته قابل تامل چگونگی حضور و تاثیرگذاری در انتخابات پیشرو است.
اکبر
هاشمی رفسنجانی که پس از پایان دوران ریاست جمهوریاش همواره یکی از
معترضان اصلی انتخابات برگزار شده بوده است، چه آن زمان که در رقابتهای
سال 84 گفت گله خود را به پیشگاه الهی میبرم و چه در انتخابات 88 و در پی
نامهنگاری بدون سلام و والسلام به رهبری تا عدم پذیرش نتیجه آرای مردمی!
اینبار آرام و ساکت است! و در برابر اتفاقی که به قول علی عسگری بزرگترین
ردصلاحیت پس از پیروزی انقلاب بوده است، نه تنها درخواستی نمیکند، بلکه
به سیاست سکوت روی میآورد و جنبش نامهنگاریها برای وی هم تنها به زهرا
مصطفوی، علی مطهری و حسن خمینی ختم میشود!
هاشمی بیش از هر زمان دیگری خوشحال است!
اسحاق جهانگیری که ریاست ستادهای هاشمی را عهدهدار بود، میگوید: آیتالله به نظر شورای نگهبان «هیچ اعتراضی!» نخواهد داشت.
وی
تاکید میکند هاشمی رفسنجانی بر «قانونمداری» و «اخلاقمداری» تاکید
دارد! تیمور علی عسگری معاون پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت
نظام با تاکید بر این نکته که هاشمی به تصمیم شورای نگهبان اعتراض نخواهد
کرد، تصریح میکند: «آیتالله هاشمی بیشتر از هر زمان دیگری بشاشیت دارد و
سرزنده و خوشحال است!»
وی با اظهار امیدواری نسبت به حکم حکومتی رهبر
معظم انقلاب خاطرنشان میکند: «اگر آقای هاشمی در عرصه انتخابات حضور داشته
باشد با سرزندگی و نشاط پای او خواهیم ایستاد، در غیر این صورت انتخابات
را از نام هاشمی به گزینه مورد نظر ایشان معطوف خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت
موج حاصل آمده از حضور آقای هاشمی تحلیل رود!»
هاشمی شرایط به وجود آمده را کاملا مطلوب می داند
علی
اکبر جوانفکر، در تحلیل رفتار این دوره هاشمی میگوید: «سرعت عمل آقای
هاشمی رفسنجانی در جمعآوری ستادهای تبلیغاتیاش و عدم ارائه درخواست به
رهبر معظم برای استفاده از حکم حکومتی، نشان میدهد که وی شرایط به وجود
آمده را کاملاً مطلوب خود میداند، زیرا با وضع موجود او به هدف اصلیاش
یعنی حذف مشایی و گفتمان احمدینژاد که همان گفتمان انقلاب اسلامی میباشد،
رسیده است.» وی خاطرنشان میکند: «هنوز همه مردم به یاد دارند که در
انتخابات سال 88 آقای هاشمی خواستار ریاست جمهوری هر فرد دیگری به جز دکتر
احمدینژاد بود و او اینک خواسته دیرینه خود را (حذف احمدینژاد به هر
قیمتی) را با تصمیم شورای نگهبان محقق شده میبیند.»
وی در پاسخ به این
سؤال که آیا معتقدید هاشمی از عدم احراز صلاحیت خود خشنود است؟ تصریح
میکند: «دقیقاً همین طور است. او میداند که در رقابت با آقای مشایی
بازنده اصلی خواهد بود و برای همیشه از صحنه قدرت کنار زده خواهد شد. او
حاضر به پذیرش خطر رقابت با گفتمان دکتر احمدینژاد نیست و از همین رو نظر
شورای نگهبان را درخصوص عدم احراز صلاحیتش پذیرفته است زیرا در این صورت هم
وارد رقابت با آقای مشایی نشده و هم با عدم درخواست از مقام معظم رهبری به
زعم خود راه را برای ورود آقای مشایی به صحنه انتخابات مسدود کرده است.»
جوانفکر
درباره اینکه چرا فکر میکنید شرایط به وجود آمده مطلوب آقای رفسنجانی
است، تاکید میکند: «کاملاً روشن است استراتژی آقای هاشمی طی هشت سال گذشته
انتقام گرفتن از آقای احمدینژاد بوده است. او فکر میکند که دکتر
احمدینژاد عملکرد دولتهای سازندگی و اصلاحات را با ارائه آمارهای
خیرهکننده از آبادانی و پیشرفتهای شگرف زیر سؤال برده است. اینک با تصمیم
شورای نگهبان او هدف خود یعنی حذف گفتمان احمدینژاد را محقق شده میبیند و
بر این باور است که با کنار رفتن از صحنه انتخابات، فرصت ورود مشایی نیز
از دست میرود. او با برخی از نامزدهای مطرح تایید صلاحیت شده، قرابت خاصی
دارد و از ناحیه هیچ کدام از این 8 نفر، احساس نگرانی ندارد.»
2+6، ترکیبی که هاشمی را نگران نمیکند
به
گزارش ایران با نگاهی به گفتمان و عقبه فکری، سیاسی و عملی 8 نامزد فعلی
عرصه یازدهم انتخابات ریاست جمهوری، به وضوح مشاهده خواهیم کرد که 6 نفر از
حاضرین بیواسطه یا با واسطه از قرابت فکری و نظری بالایی با شخص اکبر
هاشمی رفسنجانی برخوردارند و 2 نفر دیگر به رغم فاصله ظاهری، اما موضعی
منفعلانه در برابر او داشتهاند. حسن روحانی، محمد رضا عارف و محمد غرضی،
سه تنی هستند که با افتخار این قرابت و نزدیکی را فریاد میکنند و بر طبل
ادامه سیاستهای هاشمی میکوبند.
حسن روحانی که ریاست مرکز تحقیقات
مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهدهدار است غیر از آنکه با همراهی دو نفر از
فرزندان هاشمی در صحنه انتخابات اعلام حضور کرد و دائماً از تاکید هاشمی
برای ماندن در انتخابات میگوید، تاکید میکند: همه مخالفان افراط به من
رأی میدهند!
وی با بیان اینکه با اصولگرایان معتدل هیچ مشکلی ندارد، میگوید: بنده با اصولگرایان دوست بوده و هستم!
محمد
رضا عارف معاون اول دولت اصلاحات از دیگر نزدیکان هاشمی است. وی پیشتر
تاکید کرده بود که اگر هاشمی به صحنه بیاید، در دقیقه 93 هم باشد، به نفع
وی کنار میرود! حالا نیز زمزمههایی مبنی بر کناره گیری وی به نفع روحانی
به گوش میرسد. محمد محمدرضایی، رئیس ستاد مشترک انتخاباتی اقوام ایرانی
میگوید: آقای عارف برنامههای خوبی ارائه داد که مورد پسند ما نیز هست اما
باید این واقعیت را پذیرفت که ساختار قدرت در ایران به گونهای است که
آقای روحانی بهتر میتواند اهداف اصلاحطلبان را پیش ببرد!
محمد غرضی
72 ساله نیز وزارتخانه پست و تلگراف دولت هاشمی را عهدهدار بوده است و
همانند هاشمی در طرح شعارها و برنامههای انتخاباتی خود، سیاست سیاهنمایی
صرف از اوضاع را سرلوحه قرار داده است. علی اکبر ولایتی، از دیگر وزرای
دولت سازندگی بوده که در سال 84 به نفع هاشمی از عرصه رقابتها کنارهگیری
کرد و در تفسیری دیگر در سال 92 به نفع وی در میدان رقابتها حاضر شد! وی
بارها تاکید کرده هاشمی را رأس فتنه نمیداند و تاکید میکند که: «هیچ گاه
نگفتهام هاشمی در فتنه 88 نقش داشته است.»
محسن رضایی، دبیر مجمع
تشخیص مصلحت نظام که ریاستش را اکبر هاشمی رفسنجانی عهدهدار است، همواره
دبیر جلساتی بوده که به ریاست هاشمی رفسنجانی تشکیل شده است. سابقه همکاری
محسن رضایی با هاشمی تنها به مجمع تشخیص باز نمیگردد! وی در دوران 8 سال
جنگ تحمیلی جز در مواردی اندک از قرابت و نزدیکی بسیاری با وی و سیاستهایش
برخوردار بود. محسن رضایی نیز مانند 7 کاندیدای دیگر برای حضور در عرصه
رقابتها خود را به سلاح انتقاد و تخریب دولت مسلح کرده است.
محمدباقر
قالیباف هر چند خیلی دوست دارد که به مثابه هاشمی، فراجناحی تعریف شود و
خود را متعلق به هیچ کدام از اردوگاههای سیاسی نداند، اما شیوه عملکرد و
گفتمانش چیزی نیست که بخواهد بر آن سرپوش بگذارد و آن را با واژهها تزئین
کند. وی همین چند وقت پیش بود که در یکی از همایشهای شهرداری تهران با
تاکید همیشگی خود بر تعابیری مانند «عقلانیت» و «اعتدال»، تکنوکرات بودن
را پذیرفته و تاکید کرده بود: «ممکن است که بگویند قالیباف، انسان
تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای
استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیادهسازی یک آرمان و یک
عقل متصل به وحی الهی استفاده میشود.» البته سردار در ابتدای ورود هاشمی و
قبل از رد صلاحیت وی، کمی ژست هاشمیستیزی گرفت که بلافاصله با حذف هاشمی،
این ژست نیز فروکش کرد!
هــرچنــد ســـعید جلیلـی و غلامعلی حدادعادل
در سویی قرار دارند که فاصلهشان با هاشمی زیاد است، اما این سبب نمیشود
که این دو را در تقابل با هاشمی و سیاستها و برنامههایش ارزیابی کنیم.
وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی تاکید میکند که سعید در سال 84 به
احمدینژاد رأی نداده و علی باقری، رئیس ستاد جلیلی میگوید: جلیلی نه بدیل
دارد و نه بدل! مشی وی در عرصههای مختلف با خیلیهای دیگر قابل مقایسه
نیست!
غلامعلی حدادعادل نیز همواره به مرد آرام و معتدل! عرصه سیاست
معروف بوده و در این رقابتها با موضعگیری منفعلانه سعی کرده تا در جایگاه
حامی دولت و رئیس آن قرار نگیرد.
* * *
این روزها حفظ فاصله از
احمدینژاد و گفتمان وی، یکی از سیاستهایی است که نامزدهای حاضر به جد آن
را دنبال میکنند تا از هرگونه شائبهای در این حوزه مصون بمانند.
آرایش
2+6 نامزدهای یازدهم نشان میدهد که این سیاست جنبه عملی به خود گرفته و
در میدان رقابت کاندیداها نتیجه 8 به هیچ به نفع هاشمی در حال پیش رفتن
است!
وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمهی بعضیها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضیهای دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است
آیت الله هاشمی رفسنجانی در آستانه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ، با صدور بیانیه ای ضمن بیان روایتی از سیر و سلوک سیاسی - عبادی رهبر بی بدیل انقلاب اسلامی و بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای دوران مبارزه و دفاع مقدس ، تاکید کرد: امروز فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
14 خرداد، در تقویم رسمی ایران و برای مردم، یادآور طنین بغضآلود صدایی است که در غمانگیزترین صبح تاریخ این سرزمین، گفت: «روح خدا به ملکوت اعلا پیوست»
سالروز آغاز غمی به وسعت دلهای همه ایرانیان و پایان استشمام جهان اسلام از گُل وجود شخصیتی است که در سنّ 81 سالگی، جوانترین نهضت مردمی را به بار نشاند و پس از 11 سال رهبری پیامبرگونه، در وصیتنامهاش گفت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.»
مردی که پس از شهادت پدر در راه مبارزه با زیادهخواهان و در دفاع از رعیت مظلوم، کودکی را در دامان مادر و نوجوانی را در مشاهده میدانی اتفاقات روزگار، مخصوصاً مشروطه گذراند و با علم به تأثیر افراط و تفریط در انحراف مسیر نهضتهای مردمی، غمی سنگین در سینه داشت و میفرمود: «یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بیدینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست... خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 273 تا 293)
در جوانی از حجرههای حوزه علمیه و در اوج شهرتِ محبوبیت و مرجعیت، بیرق مبارزه با بیعدالتیهای اقتصادی و سیاسی رژیم پهلوی و تغافل و تجاهل فرهنگی و اجتماعی «ولایتیون» آن روزگار را برافراشت که هر ندای عدالتخواهی و مبارزه با ستم را پرچم ضلالت در زمانه غیبت میدانستند.
تابش حضورش در زمستانیترین فصل ایران اسلامی، تاریخ منجمد شده این سرزمین در 2500 سال استبداد و قرنها استعمار را به همراه دلهای مردم چنان گرم کرد که در کوتاهترین زمان ممکن، آییننامه باغ بهاری را در میثاق ملی قانون اساسی نوشت تا سرنوشت مردم در بیسابقهترین حضور در انتخابات و بالاترین درصد تأیید «جمهوری اسلامی» به دست آنان بیفتد.
مردی بزرگ از سلاله خوبان که کرامت انتسابی، شرافت اکتسابی، شجاعت آسمانی، صراحت بیانی و صداقت عرفانی را در مکتب جعفری آموخته بود که چگونه در چشم مردم، به دور از زهدفروشی، برای آبادانی دنیای آنها، حریر ملاطفت بپوشد و دور از چشم مردم، برای آبادانی آخرت خویش، صوف ریاضت بر تن کند.
در پاسخ به ابراز ارادت پاک و بیآلایش مردم، دست مهربانی از حسینیه جماران تکان میداد و در مواجهه با متملّقان ظاهرفریب، صلابت کلام مولای خویش، علی علیهالسلام را بر زبان میآورد که «اَنَا دُونَ ما تَقُولُ، وَ فَوقَ ما فی نَفسِ، از آنچه بر زبان داری پایینتر و از آنچه در دل داری بالاترم»
در عالم سیاست به درس هیچ یک از مکاتب دنیا نرفته بود، اما در مسئله آموزی به سردمداران دو بلوک شرق و غرب آن روز جهان، نگارگری میکرد و در فراز و فرودهای روزگار که سیاسی کاریها، 15 سال انزوای غربت را بر او تحمیل کرده بود، با تأسی به 25 سال خانه نشینی منتخب آسمانی غدیر، آن خطبه عبرتآموز نهجالبلاغه را میخواند که: «اللهُمَّ اِنَّ تَعلَمُ اَنّهُ لَم یَکُنِ الَّذِی کَانَ مَنّا مُنافََسهً فِی سُلطانٍ، وَ لا التِماسَ شَیءٍ مِن فُضُولِ الحُطامِ، وَلکِن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مَن دینِکَ، وَ نُظهِرَ الاصلاحَ فِی بِلادِکَ. فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ، وَ تُقامَ المُعَطَّلَهُ مِن حُدُودِکَ ؛ خدایا تو میدانی که آنچه ما انجام دادیم برای به دست آوردن قدرت و سلطنت و جمعآوری اموال بیارزش دنیا نبود، بلکه برای آن بود که نشانههای دین تو را باز نماییم و در سرزمینهای تو اصلاح را نمایان سازیم تا بندگان مظلوم تو امنیت یابند و حدود تعطیل شدهات برپا گردد.»
خانواده و خاندانش را چنان در جهاد فیسبیلالله تربیت کرده بود که زمانی با شهادت حاج آقا مصطفی و زمانی با شهامت حاج احمد آقا، روابط عاطفی پدر و فرزندی را با مفاهیم متعالی اسلام پیوند زد و نگذاشت فرزندانش شیرینی تملّق و چاپلوسی را بر تلخی سخنان حق و حقیقت ترجیح دهند.
فرودش در بهمن 57 بر دلها بود و پس از 10 سال رهبری بیبدیل، مهاجرت آسمانیاش بر دستهای عزادار مردمی بود که برای آمدنش اشک شوق میریختند و برای رفتنش سوگمندانه به سر و سینه میزدند.
مردی که آیینه خیالش در شنیدن انتقاد، هرگز آلوده به زنگار کینه نمیشد و تملّق چاپلوسان او را غرّه نمیکرد و باران لطافت طبعش به آبیاری مزارع گروهها و جناحهای سیاسی منحصر نمیشد و همیشه چون پدری مهربان، برای همه به طور یکسان «بشیراً و نذیرا» بوده است.
جان کلام را یادگارش حاج احمد آقا خمینی گفته بود که: «[امام] خمینی(ره) را نیازی به وصف ما نیست که همه وجودش «انقطاع الی الله» بود و در میدان عرفان عملی و مجاهده با نفس، دنیا و جاذبه های دنیایی را پیش از آنکه بشناسیمش، به اهلش وانهاده بود... آری دچار روزمرگی شدن و از ادامه راه در میان آن باز ایستادن، تحت تأثیر وسوسه خناسان قرار گرفتن، ناامید و مأیوس شدن، اهداف و آرمانها و رنجهایی که برای تحقق آنها کشیده شده، فراموش کردن و از مسیر، منحرف گشتن و به گذشتههای شوم بازگشتن، واقعیت تلخی است که احتمال وقوع آن به عنوان یک خطر جدّی، فراروی تمامی انقلابها و نهضتها وجود داشته و دارد، چه رسد به آنکه نسبت به سختیهای راه پیموده و بهای سنگینی که برای رسیدن به وضعیت موجود پرداخت شده است، ناآگاه و ناآشنا باشیم.»
اینک 24 سال پس از آن واقعه عظیم، ماییم و آرمانهایی که آن بزرگوار برای ملتها و امتها ترسیم کرده بود.
هرچند هر روز که از عمر زمینیمان میگذرد، خلاء وجودی آن پیر فرزانه را بیشتر حس میکنیم، اما وظیفه ماست که نگذاریم گذشت زمان و تلاش خزنده مخالفان آن عزیز، غبار فراموشی و انحراف بر آیینه افکارش بنشاند. وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمهی بعضیها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضیهای دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است و شبیه رفتاری است که با پشت کردن به آیه صریحة: «قُل لاّ أَسأَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقَرْبَی» با دو سبط نازپروده پیامبر و ذریّه مقدسش شد، گرچه این جمله فقط تشبیه است و نه تساوی.
سخنم با مردم و بیت شریف امام به عنوان کسی که سالها از انفاس قدسیهاش، سعادت کسب فیض داشت، این است که به نشر آثار آن زعیم عالیقدر و ثبت آنها در تاریخ بکوشید و در این راه ثابت قدم بمانید که اگر در این راه کوتاهی کنیم، دیوارهای فاصله جامعه با امام هر روز بلندتر و بلندتر میشود.
سالگرد رحلتشان که در اتفاقی اعجازگونه همزمان با سالگرد اولین قیام رسمی مردم در پانزدهم خرداد سال 42 شده، فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.
اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
شبکه ایران / تیتر امروز سایت هاشمی رفسنجنانی ناخودآگاه اذهان را به یاد تیتر معروف سایت وی در سال 90 می اندازد، تیتری که با زیرکی خاصی نکته ها در دل داشت، از طرفی حمله می کرد و از طرفی دفاع. کنایه به رهبری در آن موج می زد، زیر سؤال بردن رئیس جمهور بنیان آن بود و دفاع از نامه بی سلام و والسلام خود به رهبری در سال 88 نیز بر آن حاکم بود و همه این ها موقعی اتفاق می افتد که فشارهای گروه های مختلف بر دکتر احمدی نژاد به اوج خود رسیده است.
در آن زمان همه به نوعی در انتظار سخنی از مقام معظم رهبری در تأیید مکشوفات و مسموعات خود بودند، انتظاری که هرگز محقق نشد و در این میان بود که سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی با تیتر "سکوت رهبری در قبال انحراف رئیس جمهور جایز نیست" از فضای موجودی که اصولگرایان ایجاد کرده بودند به نفع خویش سوءاستفاده کرد و موجبات فشار علنی به مقام معظم رهبری را فراهم ساخت. آن روزها سایت هاشمی با ارائه یک مقدمه در آغاز یک بیانیه سعی کرده بود شرایط آن دوران را با شرایط امروزی تطبیق داده و موضوع مقابله با بنی صدر را با واژه تقابل با جریان انحرافی تطبیق دهد و به غایت اصلی خود یعنی حمله به رأس نظام برسد.
حرکتی
که در آن ایام آرام آرام فتنه جدیدی را در دل خود می پروراند تا مشخص کند
تخریب های رایج علیه دولت نهایتا به زیر سوال بردن رهبری ختم خواهد شد
حال پس از گذشت 2 سال از آن ماجرا، ظهر امروز سایت هاشمی رفسنجانی با انتخاب تیتر "گلایه امام به رهبری درباره هاشمی" تاریخ
را تکرار کرد. سایت وی با راه انداختن دوباره بازی با تیترها به طور
همزمان «کنایه به رهبری» و «تایید خود از زبان امام خمینی(ره)» را کلید زند
تا بتواند در فضای پس از ردصلاحیت هاشمی، دوباره شرایطی را برای موج
سواری وی فراهم سازد.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری باید منتظر حرکت جدید هاشمی برای جبران شکست های اخیر خود در سال های 84 و 88 بود.
شبکه ایران/ عضو هیأت علمی دانشگاه
هنر در نشست «شبی با علامه طباطبایی» گفت: علامه ایران باستان را نفی
نمیکرد و قصیده «کیش مهر» را نیز با برداشتی عامدانه با افتخار از ایران
باستان به یادگار میدانست.
به گزارش فارس نخستین نشست از «شبهای
ایرانشهر» عصر جمعه (10 خرداد) با عنوان «شبی با علامه سید محمدحسین
طباطبایی» با حضور مجید سرسنگی، رییس خانه هنرمندان ایران، حسن بلخاری و
انشاءالله رحمتی از اساتید دانشگاه و فرزند علامه طباطبایی در خانه
هنرمندان ایران برگزار شد.
بلخاری در این نشست درباره حسن و زیبایی در
آراء و اندیشههای علامه طباطبایی سخنرانی کرد و گفت: مرحوم علامه در عین
تسلط بر مباحث قرآنی و نگارش تفسیر المیزان، در اندیشههای فلسفی نیز
ژرفنگری داشته است. بنابراین نقش او در احیای فلسفه اسلامی که در حوزهها
بر یک اخباریگری پنهان و مستتر شده، واضح است.
وی با تاکید بر اینکه
علامه طباطبایی برخلاف پیشینیان خود مباحث حکمی، برهانی و فلسفه را با
یکدیگر درآمیخت، گفت: آنچه تا حدودی قابل شناسایی است اینکه در تفسیر علامه
مرز تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر فلسفی و روایی مشخص شده است. در تفسیر
المیزان یک جا تفسیر آیه به آیه بدون ورود روایات صورت گرفته و در جای دیگر
تفاسیر فلسفی و روایی موجود است.
استاد دانشگاه هنر در ادامه درباره
مفهوم هنر و تأثیر آن بر اندیشه علامه طباطبایی گفت: واژهها و اصطلاحات در
طول تاریخ یک تمدن گاهی گسترهای منقبض و گاهی منبسط پیدا میکنند
بنابراین واژهها در حاملیت معنا یا فراگیری آن گاهی بر یک عرصه تنگ و گاهی
گسترده دلالت میکنند. آنچه که امروز از هنر ارایه میشود تعریف متأثر از
اروپاست اما در فرهنگ سنتی ما، هنر آنچنان دامنه فراخی دارد که دیدگاه
مرحوم علامه طباطبایی دقیقاً در این قلمرو قابل تعریف است و نیازی نیست که
از مصداق خاصی وارد بحثش شد.
وی با اشاره به اینکه علامه در برخی آثارش
توجه خاصی به ایران باستان دارد، افزود: این ویژگی انسانهای آزاده است.
ایشان تنها فردی بود که کوروش را همان ذو القرنین قرآن کریم دانست. علامه
ایران باستان را نفی نمیکرد و قصیده «کیش مهر» را نیز با برداشتی عامدانه
با افتخار از ایران باستان به یادگار میدانست.
بلخاری در پایان خاطرنشان کرد: علامه صاحب هنر است و هنرمندیش در نگاه عمیق از هستی بر میخیزد نه استفاده از تکنیکهای خاص.
در دیدار اخیر هاشمی، دوستان مشارکتی و مؤتلفه ای کنارهم نشسته بودند
خبر
اول این که محمد محمدرضایی نماینده اسبق اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی در
گفتوگو با فارس، از رایزنی خود و ستاد مشترک اقوام ایرانی با عارف برای
کنارهگیری وی به نفع روحانی خبر داد و گفت: آقای عارف برنامههای خوبی
ارائه دادند که مورد پسند ما نیز است اما باید این واقعیت را پذیرفت که
ساختار قدرت در ایران به گونهای است که آقای روحانی بهتر میتواند اهداف
اصلاحطلبان را به پیش ببرد.این نماینده دور ششم مجلس، ادامه داد: ما تجربه
تلخ برخوردهای نسنجیده افراطی و خام مجلس ششم را با آقای هاشمی شاهد بودیم
که امروز همه پشیمانند.
دوستان اصلاحطلب ما گویا حاضر نیستند از تجارب تلخ گذشته درس بگیرند. امروز نیز با تعصبات و تعلقات حزبی و کور میخواهند تجارب شکست انتخابات سال 88 را دوباره تکرار کنند.
محمدرضایی
گفت: بنا داریم از طرف نمایندگان و نخبگان اقوام و اهل سنت ایران خدمت
جناب آقای عارف برسیم و ایشان را مجاب به کنارهگیری به نفع آقای روحانی
کنیم، چرا که معتقدیم با تجمیع برنامه این دو کاندیدا و حضور ایشان در سمت
معاون اولی دولت تدبیر و امید آقای روحانی، به نفع کشور و اصلاحطلبان
است.وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آقای روحانی که خود را
اصلاحطلب نمیداند پس چگونه میخواهید از وی حمایت کنید، گفت: مگر آقای
هاشمی که مورد اقبال اصلاحطلبان قرار گرفت صرفاً اصلاحطلب بود. ایشان هم
شخصیتی فراجناحی بودند؛ جالب آنکه در آخرین دیدارشان ما از اینکه دوستان
مشارکتی و موتلفهای کنار هم نشسته بودند خوشحال بودیم!
استفاده از لفظ «بهار» را انحراف میدانیم
خبر
دیگر این که علی باقری رئیس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی در نشست خبری روز
گذشته خود در پاسخ به این سوال که آیا جلیلی کاندیدای دولت است یا نه؟ گفت:
سابقه نظری جلیلی در تالیفاتشنشان میدهد که نمیتوان هیچ تردیدی به
التزام عملی وی نسبت به مقام معظم رهبری وارد دانست. باقری گفت: ما الفاظ
دیگر از جمله «بهار» را که برخی به کار میبرند انحراف میدانیم که این
انحراف یا از عدم آگاهی نسبت به جامعیت دین و اسلام سیاسی است و یا
ناخودآگاه صورت گرفته است، از این رو هر شائبهای که ذرهای انحراف از
گفتمان انقلاب اسلامی در آن وجود داشته باشد، نفی میشود و قابل پذیرش
نیست، جلیلی نیز این موضوع را در اعتقاد خود نشان داده است.
وی
افزود: جلیلی نه بدیل دارد نه بدل و مشی وی در عرصههای مختلف با خیلیهای
دیگر قابل مقایسه نیست و دقت و نگاه با موضع گیریهای وی در شرایط حساس
نشان دهنده گفتمان انقلابی مبتنی بر روایت رهبر معظم انقلاب است.
رئیس
ستاد انتخاباتی جلیلی در ادامه نشست خبری درباره پیشنهاد صدا وسیما درخصوص
مناظره هستهای گفت: صدا و سیما به تازگی پیشنهادی در این خصوص به ما داده
است اگر این مناظره صورت گیرد برای روشن شدن ذهنیت مردم مناسب است ولی
قطعاً جلیلی در این مناظره شرکت نمیکند، اگر برگزاری آن جدی شود احتمالاً
من بهعنوان نماینده وی شرکت میکنم.
ادبیات احمدینژاد هنوز برد دارد
شنیدیم
که محمدرضا باهنر، در گفتوگو با خانه ملت درباره آرایش سیاسی انتخابات
ریاست جمهوری و هشت نامزد حاضر در رقابت سیاسی پیش رو به طرح دیدگاههای
خود پرداخت و در پاسخ به پرسش دیگری مبنی به اینکه سال 84 قالیباف در
نظرسنجیها رتبه دوم را داشت اما در انتخابات نفر چهارم شد، آیا این تجربه
میتواند برای او تکرار شود؟ گفت: در عالم سیاست هیچ چیز غیر قابل تصور
نیست و هرگونه احتمالی وجود دارد، اما اگر بخواهد این گونه اتفاقات رخ بدهد
باید منتظر ادبیاتی مثل احمدینژاد یا شبیه او در این رقابتها باشیم.
باهنر همچنین در پاسخ به اینکه آیا جلیلی میتواند این ادبیات را داشته
باشد؟ اضافه کرد: خیر.
خود احمدینژاد هم نمیتواند این کار را
بکند!وی ادامه داد: گاهی در جامعه شایعاتی به وجود میآید مبنی بر اینکه
جلیلی از سوی مسئولان عالی رتبه نظام پشتیبانی میشود که این هم حداقل به
صورت شفاف و روشن از سوی رهبری تکذیب شد، بنابراین این نوع سونامی رأی هم
ایجاد نخواهد شد و از طرف دیگرباید بگویم جلیلی بدون تکیه به این نوع
توهمات که از سوی مقامات بالا مورد حمایت است باید یک ادبیاتی به کار ببرد
که نمیدانیم آن چیست؛ اگر چه نمیتوان گفت برد ادبیات احمدینژاد صفر است
اما دیگر توانایی ایجاد سونامی رأی را ندارد.
جلیلی همان راه برادرم را میرود همه مراقب باشند !
دست
آخر این که برادر رئیسجمهور در گفتوگو با مهر گفته: بنده به نفع وحدت
نیروهای انقلاب از نامزدی انتخابات جمهوری انصراف دادم و این اقدام من به
نفع کسی نبوده است.وی افزود: در متن انصرافم که خطاب به شورای نگهبان نوشته
بودم، نام کسی را نبردم اما آن زمان فضا به گونهای بود که اخبار کذبی
مبنی بر انصراف بنده به نفع آقای جلیلی منتشر شد. داود احمدینژاد گفت: به
نظر من آقای جلیلی همان راه احمدینژاد را میرود و همگی باید مراقب باشند و
برای پیروزی آقای ولایتی تمام تلاش خود را به کار ببندند.
برادر دکتر
احمدینژاد چندی پیش با حضور در نشست انتخاباتی حامیان ولایتی در مسجد
انصار شهرک محلاتی حمایت تلویحی خود از ولایتی را با ذکر ویژگیهای
شخصیتیاش اعلام کرده بود.وی از نزدیکی به ولایت و برخورداری از پختگی
بیشتر نسبت به سایر کاندیداها به عنوان دلایل حمایتش از ولایتی یاد
کرد.انتقاد داوود احمدینژاد از سعید جلیلی به وضوح نشان دهنده این واقعیت
است که مخالفت وی با رئیسجمهور برخلاف ادعایش به دلیل حضور مهندس مشایی و
آنچه وی از آن به عنوان جریان انحرافی یاد میکرد نبوده است، بلکه ظاهراً
وی به دنبال مقاصد دیگری است!
فعالیت ستادهای انتخاباتی پورمحمدی به نفع ولایتی
به
گزارش باشگاه خبرنگاران کلیه ستادهای انتخاباتی حجتالاسلام «پورمحمدی»
رئیس سازمان بازرسی کل کشور و عضو جامعه روحانیت مبارز که پیش از حضور در
عرصه انتخابات ریاست جمهوری از این صحنه کنار کشید، در اختیار «علیاکبر
ولایتی» قرار گرفت.
شایان ذکر است، در حال حاضر ستادهای پورمحمدی 2 روز
است که فعالیتهای خود را برای علیاکبر ولایتی نامزد یازدهمین دوره
انتخابات ریاستجمهوری در عرصه انتخابات آغاز کرده است.
گفتنی است، پیش
از این حزب مؤتلفه اسلامی در بیانیهای تمام ستادهای انتخاباتی خود را که
به منظور حمایت از «یحیی آل اسحاق» تشکیل شده بود، در اختیار علیاکبر
ولایتی قرار داد.
برگزاری کارناوالهای انتخاباتی ممنوع است
سردار
رحیمی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در نشست خبری دیروز خود در
پاسخ به سوالی در خصوص طرحهای ترافیکی ویژه انتخابات گفت: پلیس راهنمایی و
رانندگی تهران بزرگ در جهت روانی ترافیک پایتخت نسبت به اجرای طرح ویژه
ترافیکی در اطراف ستادهای اصلی نامزدهای ریاست جمهوری و متولیان برگزاری
انتخابات شامل وزارت کشور و فرمانداری تهران، شهرری و شمیرانات اقدام
میکند.
وی تاکید کرد: برابر قانون برگزاری هرگونه کارناوال تبلیغاتی
ممنوع بوده و قطعاً پلیس با هرگونه تخلف در این زمینه برخورد میکند اما
خوشبختانه هیچ مشکل خاصی که مغایر ضوابط باشد در خصوص نامزدهای ریاست
جمهوری در پایتخت گزارش نشده است.
نشستهای جامعه مدرسین برای معرفی یک کاندیدا ادامه دارد
عضو
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تداوم جلسات این جامعه برای تفاهم و معرفی
یک کاندیدا برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به عنوان مصداق خبر
داد.
آیتالله حسن ممدوحی روز گاذشته در گفتوگو با ایرنا افزود: مباحث
جلسات جامعه همچنان ادامه دارد و اعضا هنوز به جمعبندی برای معرفی یک نفر
نرسیدهاند.
گاردین هم ادعای حسن روحانی را رد کرد
روزنامه
گاردین چاپ انگلیس که در مقالهای به بررسی وضع نامزدهای انتخاباتی
ریاستجمهوری ایران پرداخته است از فعالیتهای هستهای حسن روحانی طی
سالهای 2003 تا 2005 پرده برداشت.
روزنامه انگلیسی گاردین در مقاله
خود از حسن روحانی بهعنوان اصلاحطلبترین نامزد این دوره از انتخابات
ریاستجمهوری نام میبرد و در اعترافی جالب، یادآور میشود وی فعالیتهای
هستهای ایران را در سالهای 2003 تا 2005 تعلیق کرده است، «در میان 3
نامزد باقیمانده فردی که شاید تمایلات اصلاحطلبانه داشته باشد، حسن
روحانی است. او مذاکرهکننده ارشد ایران در سالهای 2003 تا 2005 بود که
در آن زمان غنیسازی اورانیوم را تعلیق کرد. در آن برهه، ایران بیش از
همیشه، از زمان انقلاب سال 1357 به توافق هستهای نزدیک شد اما روحانی در
داخل شدیداً با انتقاد روبهرو شد و او را متهم به فداکردن منافع کشور
کردند.»
این مقاله گاردین در حالی به چاپ رسیده است که حسن روحانی
نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در یکی از برنامههای تبلیغی
خود، تعلیق فعالیتهای هستهای ایران در زمان مدیریتش را دروغی بیش ندانسته
بود.
ضرغامی ایرادات مناظرهها را پذیرفت
نماینده
شورای نظارت در کمیسیون تبلیغات انتخاباتی با بیان اینکه بعد از پایان
مناظره روز جمعه گفتوگوی مفصلی با رئیس سازمان صداو سیما داشتیم، گفت:
ایرادات و اشکالات کار به آقای ضرغامی گفته شد و قرار شد برای برنامه بعدی
نظر نمایندگان کاندیداها گرفته شود.
سیدرمضان شجاعی کیاسری در گفتوگو
با مهر، درخصوص شیوه برگزاری نخستین مناظره تلویزیونی 8 کاندیدای ریاست
جمهوری که جمعه شب از شبکه اول سیما پخش شد، اظهار داشت: ما به عنوان
کمیسیون تبلیغات انتخاباتی نقشی در طراحی این برنامه نداشتیم و حتی یک ساعت
قبل از آغاز برنامه متوجه این شیوه برگزاری شدیم.
وی افزود: این در
حالی است که مکرراً درخواست کرده بودیم که به ما شیوه برگزاری را اعلام
کنند حتی اسامی مجریها را هم به ما نگفتند و ما از طریق پیامک متوجه شدیم.
نماینده شورای نظارت در کمیسیون تبلیغات انتخاباتی خاطرنشان کرد:
زمانی که آقای ضرغامی برای کاندیداها شیوه برگزاری مناظرهها را توضیح داد
متوجه روند برگزاری شدیم و همان زمان، کاندیداها هم به این شیوه اعتراض
کردند.
کیاسری گفت: پس از پایان مناظره، جلسه مفصلی با آقای ضرغامی
داشتیم و ایرادات و اشکالات کار به وی گفته شد و از آقای ضرغامی خواستیم تا
تجدید نظری در برنامه بعدی مناظرهها داشته باشند.
وی ادامه داد: ما
به لحاظ محتوایی نمیتوانیم ورود پیدا کنیم و صرفاً درخصوص تبلیغات نظارت
داریم و شکل و ساختار برنامهها مربوط به خود صداوسیما است. اما قرار شد
صداوسیما برای برنامههای بعدی نظر نمایندگان کاندیداها را بگیرد. البته
اگر با ما هم مشورتی داشته باشند نظرات خود را به آنان ارائه خواهیم داد.
نماینده
شورای نظارت در کمیسیون تبلیغات انتخاباتی خاطرنشان کرد: یکی از مواردی که
در گفتوگو با آقای ضرغامی مطرح شد ایرادات بخش دوم مناظره بود. این شکل
از مناظره که کاندیدا باید پاسخ بلی و خیر بدهد مناسب نبود و تاکید شد باید
به کاندیدا فرصت داده میشد تا استدلال و توضیح خود را بیان کند. همچنین
خواسته شد تا در بخش تصاویر هم تغییراتی داده شود.
کیاسری گفت: آقای ضرغامی هم وجود این ایرادات را پذیرفت.
شبکه ایران / سخنرانی شب گذشته
حجتالاسلام حسن روحانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در جمع حامیان خود
در حسینیه جماران، با حواشی قابل تاملی همراه بود.
به گزارش خبرنگار
شبکه ایران، در متینگ جماران، جمعی قریب به 700 نفر که عمدا دختران و پسران
جوان بودند، حضور داشتند. در میان این گروه مچ بندهایی به رنگ بنفش و
تصاویری از حسن روحانی توزیع شده بود.
پیش
از حضور حسن روحانی، گروهی محدود با به دست گرفتن تصاویری برخی کاندیداهای
انتخابات پیشین، شعارهای تندی در حمایت از آنان سر دادند. این شعارها، تا
پیش از ورود روحانی، عمدتا با کم اقبالی دیگر حضار همراه بود.
حسن
روحانی به محض ورود به سالن با استقبال جمعیت روبرو شد. وی در سخنانش به
دفاع از عملکرد هسته ای خود و دو دولت هاشمی و خاتمی پرداخت. سخنان روحانی،
اما با توجهی همان گروه محدود همراه بود. آنان هر از چندگاهی شعارهای تند
خود را در حمایت از موسوی، کروبی و زندانیان امنیتی تکرار می کردند؛ اقدامی
که البته همچنان با عدم همراهی باقی حضار مواجه بود.
با این وجود ابراز
جمله ای از سوی روحانی، بقیه حضار را هم به هیجان آورد. او در پاسخ به
شعارهای تند تیم چندنفره حاضر در سالن گفت: بنده یک کلمه به صورت مبهم
بگویم، امسال یعنی سال 92، سال 88 نخواهد شد. ... ما فضای امنیتی را از
خیابانها، دانشگاهها، مدارس و ... خواهیم شکست.
این سخنان روحانی، باقی جمعیت حاضر در سالن را نیز تهییج کرد، طوری که اکثریت حاضران، در تکرار شعارهای ساختارشکنانه همنوا شدند.
روحانی،
اما به جای اعلام موضع قاطع در نفی شعارهای ساختارشکنانه، به ابراز این
جمله بسنده کرد: ما صبوری کردیم شما هم صبر کردید ... امیدوارم این صبوری
شما تا 24 خرداد ادامه داشته باشد.
این جمله روحانی، نه تنها به توقف سردادن شعارهای ساختارشکنانه منجر نشد، بلکه به تشدیدش کمک شایانی کرد.
سخنرانی
حسن روحانی تمام شد، اما شعارهای تند حامیان وی ادامه یافت. بخشی از این
گروه، به هنگام خروج از حسینه جماران، اقدام به تشکیل دسته های کوچک چند
نفره کرده و در خیابان های اطراف به سر دادن شعارهای ساختار شکنانه خود
ادامه دادند. گروه مذکور قصد کشاندن جمعیت به خیابان های اصلی شمال شهر را
داشتند. در نهایت، نیروهای انتظامی وارد عمل شده و غائله مذکور با دستگیری
برخی از این افراد به پایان رسید.
ساعاتی پس از بروز ناآرامی مذکور، ستاد انتخاباتی حسن روحانی با انتشار اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن "هرگونه رفتار هنجارشکنانه و خیابانی" از هواداران او را " به رعایت قانون و صبر و آرامش دعوت" کرد.
شبکه ایران/ اولین دور از مناظره
انتخاباتی برگزار شده از سوی صدا و سیما با انتقادات فراوانی روبه رو شده
است. به طوری که برخی از کاندیداها اعلام کرده اند اگر مناظرات به این سبک و
سیاق ادامه یابد، دیگر در مناظرات حضور پیدا نمی کنند.به همین دلیل با
محمود احمدی بیغش، استاندار خراسان شمالی گفت و گویی انجام دادیم که متن
کامل آن را در زیر می خوانید:
با توجه به اظهارات مسئولان صدا و
سیما مبنی بر اینکه بیش از هزاران ساعت کار کارشناسی برای نحوء و چگونگی
انجام مناظرات تلویزیونی از سوی کارشناسان صورت گرفته است.نظرتان درباره
مناظره اول ریاست جمهوری در صدا و سیما چیست؟
هر کس این مناظره
را دیده است اول یک فاتحه برای منوچهر نوذری خوانده چون مبتکر این مناظره
با این نوع اجرا همان مسابقاتی بود که مرحوم نوذری برای جوانها برگزار
میکرد و تقریبا تست هوش بود حالا کجا ما میرویم که مسابقهای که مرحوم
نوذری برای جوانان میگذاشت امروز ما باید برای یک حکومت دینی ناب محمدی
بخواهیم رئیس جمهور انتخاب کنیم. رئیس جمهوری که باید در برابر همه
زیادهخواهیهای استکبار بایستد. البته این رئیس جمهور باید از فیلتر
مناظره آقای ضرغامی رد شود که ببینیم چقدر هوش دارد آیا عکسی را میتواند
درک کند آیا جادهای را از روی عکس میتواند تشخیص دهد آیا دریایی رو از
روی عکس میتواند تشخیص بدهد ما که چیزی از این مناظره متوجه نشدیم فکر
میکنم این مناظره بابی شد تا مردم چند روزی بیشتر بخندند.
خود صدا و سیما استدلال شان این است که چون 8 کاندید داریم ما وقت نداریم مناظره دو نفره برگزار کنیم مجبوریم چنین کاری انجام دهیم؟
من
تصورم این است که واقعا الان صحنه گردان این کشور صدا و سیما است یعنی
آقای ضرغامی سوار یک جت شده خلبان هم خودش است فنی خودش است خدمه خودش است
همه چیز خودش است فرمان را گرفته هر طرفی که دوست دارد میرود. غافل از
اینکه افکار عمومی مردم چه نظری روی او دارد. این مردم قرار است رای دهند
وقتی مردم میگویند شما رئیس جمهور به ما معرفی میکنید، رانندهاش را هم
معرفی میکند اخیرا صدا سیما کار بدتری انجام میدهد پدران اینها را معرفی
میکند خدا رحمت کند پدرشان را. مگر کسی هست که بگوید پدر اینها آدمهای
بدی است خوب معلوم است هر کدام 10 سال 15 سال قبل مرحوم شدند ما نباید
فراموش کنیم پدران این عزیزان کاندیدا سنتی بودند عزیز بودند آدمهای
محترمی بودند همه کارشان درست بوده در این که مردم شکی ندارند اگر صدا سیما
راست می گوید و میخواهد شفافسازی کند و به مردم بگوید به این شخص که می
خواهید رای دهید خانوادهاش را بشناسید، بچههای اینها را نشان دهد. پسری
که از امروز به بعد میخواهد وارد صحنه شود. ما از طرفی میگوییم
آقازادهها و از طرفی حاضر نیستیم اینها را نشان دهیم. پدری که سالهاست
زیر خروارها خاک خوابیده حالا فرض کنید آن کسی نباشد که ما فکر میکنیم چه
اتفاقی میافتد مهم این است که پسرش آدم عزیزی است ارزشمند است الان آمده
طبق یک شرایطی که شورای محترم نگهبان اعلام کرده ایشان دارای صلاحیت است و
خودش را عرضه کند تا مردم به او رأی دهند حالا پدر اصلاً آدم خوبی نبوده
باشد. پدر چه خوب باشد چه بد روی مدیریت امروز او اثری ندارد. اما رفتار
پسر اثر دارد. ما امروز باید بدانیم کسی که رئیس جمهور میشود در کشور با
فرهنگ و مسلمان ایران، پسرش اهل رانت نباشد دخترش رفتار و کردارش و لباسی
که به تن می کند بهتر از آنهایی باشد که در خیابان امروز به عنوان مصیبت به
آنها نگاه میکنیم. صدا و سیما اینها را نشان بدهد پسرهای نامزدها را
نشان دهد. برخی از این آقایان در مظلوم نمایی یک تندروی هایی انجام
میدهند آیا از آنها پرسیدند که چرا در زمان طاغوت رئیس دفتر فلان جا بودند
و با کانون های قدرت رژیم پهلوی کاملا ارتباط داشتند؟ چرا اینها را
نمیگویند؟
خیلی ها معتقدند مناظرات سال 88 میان احمدی نژاد و موسوی صداو سیما را ترسانده است؟
من
نمیگویم آن فضا را بیاورند یا نه من میگویم این رویه امروز اهانت به
شعور مردم است با آن زمان کاری ندارم چهار سال پیش مال چهار سال پیش بوده
است. من امروز را میگویم وقتی شما هشت نفر را که بین صدها نفر آوردید
خودتان میگویید رسانه ملی ثانیههایش حساب و کتاب دارد بعد میآید اینها
را آنقدر تنزل جایگاه میدهد که در حد مسابقات صبح جمعه باشد آخر کجای دنیا
عکس نشان کسی می دهند که میخواد رئیس جمهور شود بعد بگویند این عکس را
نگاه کن نظرت را در رابطه با ترافیک بگو! این توهین به مردم است. بروند از
مردم بپرسند آیا راه انتخاب رئیس جمهور این است؟ این روش صحیح نیست. از
وقتی که از ماشین پیاده میشوند با راننده و محافظ معرفی میکنند. این شبیه
فرش قرمز بود مدل کن و اسکار و.. این روش تشویق مردم برای آمدن پای صندوق
نیست. مردم می گویند باید با ما صادقانه برخورد شود. مردم بعد از 34 سال
اینها را نمیپسندند. شاید مردم پاسخ ندهند اما پاسخ ندادن مردم به این
معنا نیست که نمیفهمند.
از نحوه مناظره که بگذریم نقطه مشترک هر 8 کاندیدا در انتقاد تند و شدید نسبت به عملکرد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید
من میخواهم بگویم اولا این ها که این طوری انتقاد میکنند انتقاد اگر
منصفانه باشد خیلی کار خوبی میکنند اگر انتقاد مغرضانه نباشد خیلی کارساز
هم هست حالا چه آقای احمدینژاد بدش بیاید چه بدش نیاید بحث این است که
اینها با این انتقادها احمدی نژاد را زیر سوال نمیبرند نظام را زیر سوال
میبرند ما هشت سال است دست برتر را در دنیا داریم به لحاظ علمی و پیشرفت
که در این هشت سال اتفاق افتاده ما میگوییم جمهوری اسلامی ایران به یک
کشور هستهای تبدیل شده جمهوری اسلامی ایران به کشور فضایی تبدیل شده به
نانو در این دولت دسترسی پیدا کردیم دراین دولت توانستیم جشن برق رسانی به
همه روستاها را بگیریم. ما در این دولت موفق شدیم به لحاظ ساختن مسکن مهر
در دنیا صاحب حرف باشیم. موفق شدیم سانتریفیوژ 20 درصد بسازیم. بعد ما
آمدیم طی هشت سال اینها را به رخ دشمنان کشیدیم حالا به همانها هجمه
میآوریم. برای چه؟ برای اینکه از حسادت نمیتوانیم ببینم یک افتخاری به
اسم احمدینژاد شده است. نکته بعد اینکه این دولت تا دقیقا هفته دولت گذشته
شهریور 91 بوده. تقریبا 9 ماه پیش. حضرت آقا این دولت را به بهترین وجه
تحسین کرده اند. حضرت آقا فرمودند پرکارترین استکبارستیزترین دولتی که به
انقلابی گری خودش افتخار میکند. دولتی که ارزشها و شعارهای اول انقلاب را
زنده کرده دولت پرکار، دولت ضد استکبار دولتی که اسم ائمه را در عالی ترین
مجامع بینالمللی مثل سازمان ملل یاد کرده است بعد اینها میگویند این
دولت تخریب کرده است. این دولت به کشور خیانت کرده است. من نمیگویم احمدی
نژاد ایرادی ندارد حتما هم دارد این را جدی میگویم. در روز 1 فروردین در
سخنرانی حضرت آقا در مشهد بود که فرمودند دولتها تا به حال هم نکات مثبت
داشتن هم نکات منفی. فرمودند حتی خود ما هم نکات منفی داریم کسی که معصوم
نیست معصومیت متعلق به چهارده معصوم بود. همه نقاط ضعف دارند و نقاط قوتی
دارند. مقام معظم رهبری دوباره چند روز پیش اعلام کرد تخریب نکنید. اگر
تخریب کنید سوابق این هشت سال را یعنی عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران را
تخریب کردید. آیا این انصاف است. مردم فراموش نمی کنند عزتی را که امروز به
دست آورده اند که زیر سایه اسلام و انقلاب و امام و رهبری و دولت احمدی
نژاد است. آیا شایسته است کسی که عمامه پیامبر را به سر می گذارد بیاید و
یک کلید به دست بگیرد و کلید پرانی کند. بنده شخصا در مترو شنیدم که اگر
این آقا با یک کلید می خواهد مشکلات کشور را حل کند من 10 ثانیه ای این کار
را می کنم و دیگری شوخی دیگری می کرد. مردم این را توهین می دانند. مردم
پشتکار و ساده زیستی را خدمت می دانند.
یکی همین بحث مسکن مهر است که
در مناظره مطرح شد. یک عکسی نشان دادند مربوط به مسکن مهر کاندیداها نظر
دادند. مثال میزنم شما این را یکی از افتخارات دولت نهم و دهم می دانید.
آقای ولایتی انتقاد کرد که چرا ظاهر این ساختمانها معماری اسلامی نیست؟
آقای حداد گفت اگر عکس رهبری آن بالا نبود ما فکر میکردیم این ساختمان ها
در آمریکا هستند یا قالیباف گفت تهران این همه جا دارد چرا این ساختما ن ها
را در بیابان ساخته اند.کسانی که میگویند این ساختمان ها هیچ نشانه ای از
اسلام ندارد بیایند منزل خود را نشان بدهند که مردم ببینند ظواهرش به
اسلام میخورد؟ رفتار خودشان و اطرافیان شان را ببیند به اسلام میخورد؟
اگر خودشان یک یا 4 تا خانه دارند من نمیدانم اگر آنها اسلامی هستند بعد
بیایند بگویند دهها هزار و صدها هزار مسکن مهر اسلامی نیست. ما اول باید
یک سوزن به خودمان بزنیم و این را باز میگویم مسکن مهر، هدفمند شدن
یارانهها از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی است و من خودم میدانم در مجلس
هم دیدم بعد مجلس هم رصد کردم آنهایی که ایراد میگیرند هم عقده حقارت
دارند چون خودشان نمیتوانند این شکل کار کنند. چون نتوانستند میخواهند
خرابش کنند اما مردم خوب میفهمند.
نظرتان در خصوص
انتقادات وارده از سوی 8 کاندیدای ریاست جمهوری به وضع موجود و عدم ارائه
برنامه از سوی آنان برای رفع مشکلات از جمله تورم و گرانی چیست؟
این
8 نفر در ایران زندگی می کرده اند یا خیر؟ خودشان را مسلمان می دانند یا
خیر؟ امروز به این علم رسیده اند یا 2 ماه پیش و یکسال پیش و یا 4 سال پیش.
یک سند بیاورند که ما فلان برنامه را به احمدی نژاد ارائه دادیم اما او
نپذیرفت. چرا تا به حال عنوان نکرده اند. ای کاش صدا و سیما یکسال دیگر
همین وعده و وعیدهای الان این آقایان کاندیدا را به مردم نشان دهد تا همگان
ببینند تا چه میزان صداقت در گفتار نامزدهای ریاست جمهوری وجود دارد.
بسیاری معتقدند احمدی نژاد نمی پذیرد و برخی قوانین تصویب شده در مجلس را نیز اجرا نمی کند؟
اگر احمدی نژاد قانونی را اجرا نکرده قطعا آن قانون مشکل داشته است.
رهبری
فرموده بودند قانونی تصویب کنید که قابلیت اجرا داشته باشد نه اینکه در
عمل نشود اجرا کرد. مگر می شود دست کسی را ببندیم و بعد بخواهیم آن فرد شنا
کند. اگر قانونی اجرا نشده قطعا آن قانون مشکل داشته است.
وضعیت ائتلاف آقایان حداد و قالیباف و ولایتی را چطور ارزیابی می کنید؟
قدرت
به حدی شیرین است که کمتر کسی از آن دست می کشد. این از زمان هابیل و
قابیل بوده و تا امروز هم ادامه داشته و خواهد داشت. سر سیدالشهدا را به
خاطر لذت قدرت بریدند. عمرسعد با آرزوی حکمرانی ری به جنگ با امام حسین
رفت. بنده قصد مقایسه ندارم فقط لذت قدرت را بیان می کنم. این 8 نفر را 6
فقیه تایید صلاحیت کرده اند و قطعا مومن هستند. اما احتمالا در روز اول با
خود گفته اند ما ائتلاف می کنیم تا ببینیم چه می شود حالا قول خود را زیر
پا می گذارند. مردم سوال می کنند که سه نفری که از یک گروه با هم نمی
توانند کنار بیایند و قول خود را زیر پا می گذارند چطور می خواهند در آینده
به وعده های انتخاباتی خود عمل کنند. مردم تریبون ندارند در غیر این صورت
این سوالات را می پرسند. من حکایتی نقل می کنم. عده ای می روند خدمت شهید
بروجردی که مسئولیت مهمی به ایشان بدهند. شهید بروجردی به آنان می گوید من
همین مسئولیتهایی را که دارم را نمی توانم فردای قیامت پاسخگوی آن باشم.
شانه هایم تحمل بار به این سنگینی را ندارد. اکنون چه شده است که این
دوستان برای نیل به قدرت قول خود را هم زیر پا می گذارند.
آقای
غرضی خودشان هم می گویند که انتظار تایید صلاحیت را نداشتند و گفته هاشان
هم نشان می دهد که از فضای کار اجرایی به دور بوده اند اما در کنار ایشان
کسانی ردصلاحیت شدند که سوابق و کارنامه هاشان مشخص است و توانمندی هایشان
محرز. این تناقض نیست؟
من مایل نبودم که اسم ببریم. به هر حال
کسانی که تایید شده اند قطعا صلاحیت داشته اند چون تاییدیه از شورای محترم
نگهبان دارند. حال جناب غرضی با توجه به اینکه سالها نبوده اند برای اداره
کشور مشکل خواهند داشت.
آقای جلیلی در ثانیه های آخر و غافلگیر کننده
ثبت نام کردند و علی رغم نداشتن سابقه مناسب اجرایی و مدیریتی تایید شدند.
مناظره هم ظاهرا برای ایشان چندان جدی نبود و حتی سوالات را با اکراه پاسخ
می دادند.مثل اینکه خودشان را رئیس جمهور می دانستند.
وضعیت آقای جلیلی را در انتخابات را چگونه می بینید؟
آقای
جلیلی فاقد سابقه اجرایی هستند. در اذهان اینطور می گویند که آقای احمدی
نژاد و دولت از جلیلی حمایت می کنند. در حالیکه ما از آقای احمدی نژاد سوال
کردیم و ایشان گفتند من این را الان می شنوم و تا الان هم از هیچ
کاندیدایی حمایت نکرده ایم. آقای جلیلی تنها سابقه مهم کاری که در پرونده
خود دارند همین مذاکرات هسته ای است.
نظرتان راجع به پشتکار آقای رضایی برای کاندیداتوری درانتخابات ریاست جمهوری چیست؟
مردم
شعورشان افزایش هم پیدا کرده است و بعید است به کسی که 4 سال پیش رای
نداده اند این بار نظری داشته باشند. البته خدمات آقای رضایی در سپاه بر
هیچ کس پوشیده نیست و غیر قابل خدشه است. اما ای کاش آقای رضایی همان برادر
محسن می ماند. یادمان باشد که مردم وقتی می خواهند به کسی رای بدهند حتما
به سراغ فرزندان ایشان هم می روند و نتیجه آن را مورد توجه قرار می دهند.
وضعیت
آقای عارف و روحانی را چطور ارزیابی می کنید؟ چون ظاهرا پایگاه اجتماعی
اصلاح طلبان در حال رایزنی برای ائتلاف بین این دو هستند که ظاهرا ائتلافی
رخ نخواهد داد.
در ائتلاف این دو فرد هم باید عرض کرد وقتی مدعیان اصولگرایی نمی توانند با هم کنار بیایند از این عزیزان چه انتظاری می توان داشت.
اصولگراها
ماه هاست که می گفتند دولت برای انتخابات برنامه دارد و در صورت ردصلاحیت
مشایی چه اقدامات محیرالعقولی که انجام نخواهد داد! اما الان می بینیم که
کوچکترین اعتراضی از جانب دولت صورت نگرفته است، نظرتان نسبت به تخریب های
صورت گرفته علیه دولت چیست؟
مردم ایران متدین و دارای هزاران سال فرهنگ هستند و اصول خود را برای مطامع دنیایی و کاستی های عده ای زیر پا نمی گذارند. مردم کار خود را به خوبی انجام می دهند و برای نظام خود ارزش قائلند و در صحنه حضور خواهند داشت. طبیعتا برای حفظ نظام و انقلاب باید برخی از رفتارهای ناشایست فعلی را تحمل کنند. مردم در صحنه خواهند بود چون می دانند دشمن نظاره گر آنان است. اما نکته اینجاست که نباید ارزش مردم را از بین برد. مردم از خود سوال می کنند که حاکمیت 8 سال گفت این دولت بهترین است و رهبری همین 9 ماه پیش فرمودند این دولت انقلابی و سختکوش است و حالا همین ها می گویند که دولت بد است و ضعیف است و منحرف است. من امیدوارم به مردم آدرس اشتباه ندهند.
باید گفت که روسیاهی
به زغال ماند. یک عده ای برای موجه نشان دادن خودشان و برای اینکه جلوی
منافعشان گرفته شده بود از ماهها قبل تخریب را آغاز کردند و حتی صدا و سیما
هم به این موضوع دامن زد. کسانی که این پروژه را کلید زدند می خواستند به
قول خودشان پیش دستی و جلوگیری کنند. مگر این آقایان نمی گفتند مشایی منحرف
است و مگر معتقد به این نیستند که مردم می فهمند خب اجازه می دادند مردم
بین منحرف و سالم انتخاب کنند. پس از رد صلاحیت مشایی دیدیم که دولت و شخص
آقای مشایی به حکم شورای نگهبان گردن نهادند. این نشان داد که احمدی نژاد
نه در حرف که در عمل از بسیاری مدعیان ولایت مداری، به رهبری و ولایت بیشتر
پایبند است. احمدی نژاد در 8 سال گذاشته و در حالی که به او هجمه می شود و
با آبروی او بازی می شود باز هم مطیع رهبری است. مگر رهبری از رئیس جمهور
به غیر از کار و تلاش و تبعیت و کوتاه نیامدن در مقابل دشمن چه می خواهد.
کدام یک از این خصوصیات در احمدی نژاد نبوده است.
همین سکوت امروز باعث شده که این گمانه زنی تقویت شود که کاندید احمدی نژاد از ابتدا جلیلی بوده است؟
خیر.
کاندید احمدی نژاد از ابتدا مشایی بود و نه دیگران و اکنون هم هیچ کاندیدی
ندارند. زمانی هم که کاندید مدنظرش رد صلاحیت شد به حکم شورای نگهبان
احترام گذاشت. احمدی نژاد در همه حال تابع قانون و رهبری است. ایشان با
اینکه کاندیدشان رد شده و دولتشان هم رو به پایان است باز هم مانند روز اول
تلاش می کند.احمدی نژاد بیش از بسیاری مدعیان به رهبری علاقه مند هستند.
به نظر شما احمدی نژاد پس از ترک مسند ریاست جمهوری،چه می کند؟
با
شناختی که من از ایشان دارم فکر می کنم بعد از دولت بدون محدودیت و محافظی
به میان مردم می آیند و همانطور که قبلا گفتند به دانشگاه و کلاس درس باز
می گردند.
شبکه ایران / محمدرضا عارف کاندیدای
دولت اصلاحات در مناظره اخیر در حالی به تثبیت 5 ساله نرخ ارز در دولت مورد
حمایتش اشاره کرده بود که از رشد 400 درصدی نرخ رسمی ارز در این دولت سخنی
به میان نیاورد.
به گزارش تسنیم، محمد عارف در بخشی از مناظره
تلویزیونی با اشاره به برنامههای عملیاتی دولت خود برای مهار گرانی و تورم
گفت: تورم مشکل حل شده در دنیاست و بیش از 160کشور دنیا تورم یکی رقمی
دارند اما کشور ما با تورم 2 رقمی روبروست و بر اساس آمار بانک مرکزی، تورم
کشور 30 درصد است.
وی ادامه داد: در دولت اصلاحات در مورد مهار تورم دستاوردهای خوبی داشتیم. در سال 1376 تورم 17.3 درصد را داشتیم که در سال 84 به 10.4 درصد رسید. جهتگیری اصلی اصلاح ساختار است که باید در دولت آینده جهتگیری این موضوع باشد، تقریبا 5 تا 6 سال نرخ ارز در کشور ما ثابت بود و مسائل و مشکلاتی که ناشی از چندنرخی بودن ارز بود را رها کردیم.
فارغ از اینکه بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی که در دولت اصلاحات منتشر شد، نرخ تورم در دولت اصلاحات نیز همواره دو رقمی بوده و در این دولت نیز کشور ما رکورددار بالاترین نرخهای تورم در جهان بود، در این گزارش به بخشی از سخنان عارف می پردازیم که گفته است، 5 تا 6 سال نرخ ارز در کشور ما ثابت بود.
یکی از مهمترین انتقادهایی که اقتصاددانان همواره بر سیاستهای ارزی دولت های گذشته داشته اند، دستوری کردن نرخ ارز بوده است، به گونه ای که دولت ها به شکل دستوری و غیرطبیعی نرخ ارز را پایین نگه داشته اند. در دولت اصلاحات نیز همین انتقادها وجود داشت به گونه ای که دولت اصلاح طلبان که خاتمی سکاندار آن بود، به شکل دستوری نرخ ارز رسمی را در عدد 175 تومان نگه داشته بودند، این در حالی بود که در همان سال 76 که نرخ رسمی ارز 175 تومان بود، دلار در بازار آزاد 487 تومان معامله می شد که حدود 3 برابر ارز رسمی است.
همین حالت را مقایسه کنید با وضع امروز که نرخ ارز در بازار آزاد (3500 تومان) حدود 3 برابر نرخ رسمی ارز (1226 تومان) است.
در حالی دولت اصلاح طلبان به شکل دستوری نرخ ارز را در عدد 175 تومان تا سال 80 نگه داشته بود، که نرخ ارز در بازار آزاد در این سالها تا مرز 800 تومان هم افزایش یافته بود، تاجایی که دولت دیگر توان نگه داشتن نرخ رسمی ارز در عدد 175 تومان را نداشت و مجبور شد در یک شوک ارزی نرخ رسمی ارز را به یکباره به عدد 795 تومان افزایش دهد.
افزایش نرخ رسمی ارز در این دولت تا سال 83 به رقم 871 تومان ادامه داشت و نرخ ارز در بازار آزاد نیز در این راستا به همین ارقام رسید.
این وضعیت در دولت اصلاحات در حالی بود که نرخ رسمی ارز در دولت نهم و دهم نیز از 900 تومان در سال 84 تا 1226 تومان در سال 91 ادامه داشت و نرخ ارز در بازار آزاد نیز از 900 تومان در سال 84 به 1233 تومان تا شهریور 90 رسید که رشد متوازنی را نسبت به نرخ رسمی ارز نشان می دهد. از مهر ماه سال 90 درپی تشدید تحریم ها و برخی بی تدبیری ها در دولت نرخ ارز در بازار آزاد تا مرز 3500 تومان تاکنون افزایش یافته است.
مقایسه دو دولت اصلاحات و احمدی نژاد نشان می دهد که دولت اصلاحات در خصوص مساله ارز نه تنها کارنامه موفقی ندارد بلکه در برخی مواقع عملکرد ضعیف تری هم داشته است، ضمن اینکه فشارهای تحریمی در دولت اخیر را در دولت اصلاحات نداشته ایم.
inn.ir:استاندار اردبیل گفت: جای تأسف است که با همراهی نکردن مجلس با دولت در اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها جای شاکی و متهم عوض شده است.
به گزارش فارس، اکبر نیکزاد عصر امروز در آیین افتتاح 284 پروژه عمرانی و تولیدی و 25 هزار واحد مسکن در اردبیل اظهار داشت: دولت احمدینژاد در اجرای کامل هدفمندی یارانهها مظلوم واقع شد و بنده خود شاهد بودم که چگونه رئیسجمهور از مجلس خواهش کردند که اجازه بدهند فاز دوم اجرایی شود تا اثر مرحله اول از دست نرود.
وی تصریح کرد: همراهی نکردن نمایندگان و رأی ندادن آنها جالب و جای تأسف داشت و به جرأت میتوان گفت در این مسئله جای شاکی با متهم عوض شده بود.
نیکزاد با قدردانی از زحمات رئیس جمهور و وزرای خدوم دولت دهم خاطر نشان کرد: در موضوع هستهای ما هیچ وقت در برابر مستکبران کوتاه نیامدیم و در حالی که در دولتهای گذشته تنها چند مورد محدود سانتیوفیوژ کار میکرد در دولت احمدینژاد به رغم تهدیدها و تحریمها هزاران سانتیوفیوژ فعالیت کرد.
این مسئول هدفمندی یارانهها را از اقدامات سرآمد دولت احمدینژاد توصیف کرد و ادامه داد: اگر این طرح به صورت کامل اجرا شود دستاوردها و تحول عظیمی را در بخش اقتصادی شاهد میباشیم.
وی به شدت تحریم دشمنان علیه کشورمان اشاره کرد و یادآور شد: به رغم شیطنتهای مستکبران روزگار ما در این هشت سال در سرفصلهای مختلف پیشرفتهای محسوسی را شاهد بودیم.
استاندار اردبیل اضافه کرد: به رغم تحریمهای زیاد ما در بنزین به خودکفایی رسیدیم و توانستیم حرکتهای زیربنایی را انجام دهیم.
نیکزاد بازسازی مناطق زلزلهزده لرستان و آذربایجانشرقی را در دولت نهم و دهم آن هم در کمتر از دو ماه یک رکورد در دنیا اعلام کرد و گفت: مسئولان ارشد کشور در حالی دو ماه به مردم وعده دادند تا عمران و آبادانی صورت بگیرد تا مسئولان دستگاههای اجرایی بتوانند ظرف چند ماه این بازسازی را به سرانجام برسانند.
اقدامات احمدینژاد و گفتمان او در تاریخ کشور ثبت و ضبط میشود
استاندار اردبیل سفر استانی را از دیگر دستاورد دولت و همراه با برکت و سودمندی بسیار توصیف کرد و افزود: به یقین اقدامات و گفتمان انقلابی احمدینژاد در تاریخ این کشور ثبت و ضبط شده و به عنوان فرزند انقلاب همیشه از این اقدامات به نیکی یاد میشود.
نیکزاد کار ارزشمند دولت را در دو حوزه یادآور شد و تصریح کرد: رئیس جمهور تاکید داشتند که در اواخر دولت از شروع و کلنگزنی پروژههای تبلیغی پرهیز شود چرا که معمولاً در اواخر دولتها کلنگزنیهایی صورت میگیرد که هیچ سود و ثمری ندارد.
وی دومین خواسته رئیس جمهور را از استانداران و وزرا جمع و جور کردن پروژههای در حال اجرا توصیف کرد و اظهار داشت: ما در استان اردبیل نیز سعی داریم ظرف چند ماه آینده این پروژهها را جمعبندی کرده و به افتتاح برسانیم.
شبکه ایران / متن کامل سخنان مهم رحیم
مشایی در جمع اعضای ستاد یاران خورشید در تحلیل راهبردی دولت های هاشمی،
خاتمی، ریشه یابی شکست های پیاپی اصلاح طلبان، انتخابات نهم و دهم ریاست
جمهوری، چرایی پروژه حذف احمدی نژاد، ماجرای هسته ای و... که در تاریخ
چهارشنبه 4 شهریور 1388 ارائه شده، تقدیم می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا
من تقدیر می کنم از زحمات و تلاش های شما که در دوره انتخابات، در یک فضای
پرشور در مسیر ابلاغ پیام ها و اندیشه های ریاست محترم جمهور در کشور کوشش
کردید و خدا را شاکر هستیم این تلاش های صادقانه و مخلصانه به نتیجه رسید و
به بار نشست و بار دیگر برای نظام جمهوری اسلامی ایران، برای ولایت فقیه و
برای مردم ارزشمدار این سرزمین، عزت دوباره ای پدید آمد و فرصت بسیار مهمی
شکل گرفت تا بتوانیم در راستای فراهم ساختن زمینه های اجرایی و عملیاتی و
فکری و نظری و بستر سازی برای جامعه جهانی مهدوی گام های مؤثرتری برداریم
* ریشه یابی شکست های پیاپی اصلاح طلبان
موضوع
این است که با شکست یا عدم توفیق اصلاحات یا اصلاح طلبان در طول 8 سال که
در واقع بعد از 8 سال دوره آقای هاشمی برای گشایش در فضای سیاسی و فکری
تلاش های خیلی وسیعی صورت گرفت و البته اثر گذار هم بود و جامعه ما متفاوت و
متحول شد، نتیجه و هدف اصلاحات آن طور که در برنامه اصلاح طلبان پیش بینی
شده بود محقق نشد.
علت این است که ماجرای مدیریت یک جامعه و کشور یک
ماجرای کاملاً پیچیده است. اینکه بخشی از مدیران جامعه بخواهند گفتمانی را
در جامعه جاری کنند اگر چه مدیریت به آنها کمک خواهد کرد که فضا بسازند و
ابزار و امکانات در اختیار آنها قرار دهد اما وقتی کسی یا جناحی مسئولیت
اجرایی کشور را برعهده می گیرد، مسئول بسیاری از امور جامعه است و پاسخ
گفتن به همه امور جامعه امر ساده ای نیست و دشواری های خودش را دارد.
به
دلایل فراوان که خارج از این بحث است اصلاح طلبان موفق نشدند در فرایند
اداره امور جامعه توفیقاتی را در آن حد به دست بیاورند که بتوانند روند
دولتهای گذشته را ادامه بدهند.
البته این به معنای آن نیست که ماجرای
اصلاحات پایان یافته یا جامعه از اصلاح روی برگردانده اما وقتی کسی در یک
بخشی برای اداره امور جامعه متولی و مصداق می شود او باید پاسخگوی بسیاری
از امور باشد و اصلاح طلبان در طول 8 سال واقعاً نتوانستند مسایل جامعه را
به پیش ببرند
الان من نمی خواهم وارد بشوم و بگویم اصلاحات کجا جلو رفت و
کجا عقب ماند؟ چه چیزی درست بود و چه چیزی غلط بود؟ چون همه مؤلفه های
اصلاحات که غلط نیست. اصل اصلاح که غلط نیست. اصل تحول که غلط نیست. من نمی
خواهم وارد این بحث شوم. ولی با توجه به اینکه بخش مهمی از دو دولت پیش از
دوره اصلاحات، در فرایند اصلاحات هم درگیر بود و اصلاً آنها خودشان را
پدیدآورندگان اصلاحات می دانستند، با شکست اصلاحات بازگشت به گذشته مورد
تردید قرار گرفت که حالا اگر اصلاحات شکست خورده جایگزین و آلترناتیو آن
چیست؟ چه چیزی به عنوان جانشین دوره اصلاحات دیده می شود.
در این خصوص
اصلاح طلبان طیف های مختلفی بودند و تحلیل های متفاوتی داشتند برآوردهای
مختلفی هم داشتند. اما آنچه در بین همه آنها به طور مشترک وجود داشت این
تحلیل بود که روند موجود بعد از 8 سال قابل دوام نیست. به همین دلیل شما می
بینید که در مدعیان اصلاح و تغییر هم شکاف وجود داشت .
در انتخابات
ریاست جمهوری نهم افراد مختلفی به عنوان کاندیدای انتخابات در صحنه حضور
پیدا کردند؛ از کسانی که یک مقداری مشی تندتر داشتند تا کسانی که مشی نرم
تری داشتند و این طیف تا کارگزاران ادامه می یابد
علت مشکلات اصلاح
طلبان این بود که از یک سو آنها از نظر کارکردی در بخش مدیریت جامعه با ضعف
های فراوانی مواجه بودند و عدم توانایی آنها در مدیریت آشکار شده بود و از
سوی دیگر یک موج جدیدی در اصول گرایان ایجاد شده بود که همزمان با
انتخابات شورای دوم در تهران، در شورای تهران رأی آوردند و آقای دکتر احمدی
نژاد، شهردار تهران شد.
در طول 2 سال یک فضای جدیدی به وجود آمد و یک
موجی از تهران شکل گرفت و به سمت استان ها حرکت کرد و یک فرصتی پدید آمد.
البته آن موقع بحث اصولگراها بحث داغی نبود بلکه بحث آبادگران بود و این
آبادگران بود که به عنوان یک جریان جدید و نو این موج را ایجاد کرد.
* زمینه سازی برای حضور هاشمی در انتخابات نهم ریاست جمهوری
در
این شرایط اصلاح طلبان دچار مشکل شدند و برنامه ای برای آمدن آقای هاشمی
در صحنه انتخابات طراحی شد. هر چند که آقای هاشمی صحنه انتخابات را طوری
مدیریت می کند که تا آخرین لحظه سوخت نرود چراکه اقبالی به ایشان برای حضور
در انتخابات نبود و کاندیداتوری ایشان در جامعه مورد اقبال عمومی قرار
نداشت به همین دلیل اصلاح طلبان نگران بودند که اگر از روزهای اول اسم آقای
هاشمی مطرح باشد ممکن است باز یک فرصت سوزی بزرگ دیگری اتفاق بیفتد و یک
موج مثبت قویتر برای آبادگران شکل بگیرد. آنان می دانستند که نام آبادگران
در مواجهه و مقابله با برخی هسته ها و محفل های سیاسی که مصداق بارزش هم
خود آقای هاشمی بود، رونق یافته بنابراین اگر از اول نام آقای هاشمی مطرح
می شد این موج سنگین تر می شد لذا آقای هاشمی را در انتخابات نهم ریاست
جمهوری تا آخرین لحظات نگه داشتند.
در همین چارچوب اصلاح طلبان سعی
کردند موضوع کاندیداتوری آقای هاشمی را پنهان کنند. از سوی دیگر مقام معظم
رهبری هم در بیاناتشان تأکید بر نو گرایی و جوان گرایی داشتند که این
موضوع، اصلاح طلبان را با محدودیت های بیشتری مواجه کرد چون دیگر در تبلیغ
آقای هاشمی رفسنجانی هر کاری برای اصلاح طلبان قابل انجام بود جز اینکه
بگویند آقای هاشمی رفسنجانی از جمله جوانان این سرزمین است که این یکی دیگر
شدنی نبود.
* محسن هاشمی گفت 20 میلیون رأی خاتمی، رأی پدر من است
در
پایان دوره 8 ساله اصلاحات، فروغ و امید بسیار ضعیفی برای رأی آوری اصلاح
طلبان به چشم می خورد زیرا از یکسو مقبولیت اجتماعی آنان بسیار کاسته شده
بود و از سوی دیگر، موجی شکل گرفته بود که در رأس آن آقای دکتر احمدی نژاد
قرار داشت که بدون ساختار و تشکیلات و حزب و گروه حرکت می کرد.
این
وضعیت باعث شد که یک نگرانی بسیار جدی در میان اصلاح طلبان ایجاد شد. در 8
سال اصلاحات یک دوره پرچالش بین کارگزاران و اصلاح طلبان شکل گرفته بود چون
کارگزاران معتقد بودند که اصلاحات محصول آنها است و بر همین اساس، رأی
اصلاح طلبان به کارگزاران تعلق دارد.
من یادم است که پس از دوم خرداد 76
در ستاد انتخابات وزارت کشور نشسته بودیم و انتخابات برگزار شده بود و
آقای خاتمی 20 میلیون رأی آورده بود و این در تاریخ کشور ما بی نظیر بود.
ما هرگز انتخاباتی این همه پرشور و با این همه رأی نداشتیم. ما بعد از
انقلاب، انتخابات، با رقابت به این شدت نداشتیم و در انتخابات ریاست جمهوری
سال 76 اولین بار بود که رقابتی به این شدت شکل گرفته بود. در همان ایام
در وزارت کشور نشسته بودیم که آقای محسن هاشمی آمد. ایشان در ابتدا علیه
آقای جنتی سخن گفت و بعد اظهار داشت که رای آقای خاتمی، رأی پدر من است و
این رأی، رأی آقای خاتمی نیست. این را من بی واسطه می گویم و خودم آنجا
نشسته بودم که آقای محسن هاشمی گفت رأی خاتمی، رأی پدر من است.
کارگزاران
به دنبال این بودند که اصلاحات را ادامه دولت آقای هاشمی تلقی کنند
انتخابات دوم خرداد 76 که تمام شد در شرایط که رییس جمهور، آقای خاتمی بود
رفتند به سراغ آقای هاشمی و از ایشان در مورد ترکیب دولت سؤال کردند. آقای
هاشمی هم خیلی شفاف و صریح گفت که به زودی دولت را تشکیل می دهیم. ادبیات
آقای هاشمی چنان ادبیاتی بود که گویا دوباره آقای هاشمی رفسنجانی رییس
جمهور شده است.
البته این رفتار آقای هاشمی رفسنجانی، واکنش های خیلی
تندی را در میان نخبگان سیاسی فعال پشت سر آقای خاتمی که در حلقه های اول
بودند، ایجاد کرد که بعد آقای خاتمی مجبور شد مصاحبه کند و بگوید که بعد از
رهبر در ایران نفر دوم من هستم.
از همین نقطه، جریانی در میان اصلاح
طلبان علیه آقای هاشمی شکل گرفت که بعد به یک هجمه خیلی تند و تیز علیه
آقای هاشمی و افراد نزدیک به ایشان تبدیل شد تا آنقدر علیه آقای هاشمی، در
انتخابات مجلس ششم تبلیغات کرده بودند که ایشان استعفا داد.
البته آقای
هاشمی استعفا داد چون نگران بود در انتخاب ریاست مجلس با مشکل مواجه شود.
آن زمان، بعضی ها گفتند که آقای هاشمی از حق خودش گذشت یعنی ایثار کرد که
در واقع امر، اینطور نبود بلکه فضای مجلس به نحوی بود که ایشان نه به عنوان
رییس مجلس و نه به عنوان نایب رییس مجلس رأی نمی آورد و این مسئله، برای
ایشان مایه سرشکستگی بود. در حقیقت، دلیل اصلی استعفای آقای هاشمی در
انتخابات مجلس ششم همین موضوع بود.
* فشار هاشمی رفسنجانی برای تغییر مشی رهبری در اداره امور کشور
آقای
هاشمی و برخی از نخبگان سیاسی و مذهبی در کشور، یک زاویه ای را که از
ابتدا با مقام معظم رهبری در موضوع مدیریت جامعه داشتند؛ در هشت سال
اصلاحات بزرگتر شد.
آقای هاشمی مایل بود از پشتیبانی عمومی و مردمی برای
فشار بر رهبری استفاده کند تا مشی رهبری در اداره امور کشور تغییر کرده و
آنچه که آنها مایل بودند، اتفاق بیفتد.
در دوم خرداد 76 آنها تلاش می
کردند که آقای ناطق به عنوان کاندیدای رهبری معرفی شود و آقای خاتمی به
عنوان کاندیدای آزاد مطرح باشد که بعد هم یک رأی خیلی سنگین برای آقای
خاتمی نتیجه آن باشد تا همه چیز در آقای هاشمی تمرکز یابد تا آنها از این
طریق بگویند که این آقای هاشمی است که از محبوبیت بالای مردمی برخوردار است
و لذا فرایند مدیریت جامعه باید تغییر کند.
در انتخابات ریاست جمهوری
نهم در سال 84 ، ضعف اصلاح طلبان در منظر افکار عمومی، نداشتن عنصری جدی و
مؤثر برای جلب افکار عمومی بودکه نهایتاً در آقای معین متوقف مانده بودند و
ایشان هم واقعاً آرای چندانی نداشت و نمی توانست این مسئولیت را برعهده
بگیرد ولی برای اصلاح طلبان هم دیگر چاره ای نبود.
* ترفند اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نهم
در
خصوص کاندیداتوری آقای معین، اصلاح طلبان از خدا می خواستند که شورای
نگهبان او را حذف کند تا آنان بتوانند از انتخابات کناره گیری کنند. در این
شرایط بود که شکست اصلاح طلبان اثبات نمی شد و می توانستند دوره فترتی را
پشت صحنه بمانند و با مظلوم نمایی ادعا کنند که ما را به قدرت راه ندادند
اما این حربه آنان با تدبیر مقام معظم رهبری در جریان تائید صلاحیت آقای
معین از اصلاح طلبان گرفته شد.
اما یکی دیگر از ماجرای پشت پرده در
انتخابات دوره پیش، توجه به این نکته است که در آن شرایط جایی برای آشکار
شدن اختلافات بین اصلاح طلبان و کارگزاران نبود زیرا اینها هر دو به آخر خط
رسیده بودند و در برابر یک رقیب جدیدی قرار گرفتندکه این رقیب جدید، برای
عده ای اصولگراها و در منظر برخی دیگر، فقط شخص احمدی نژاد است و هیچ رقیب
دیگری وجود ندارد.
مهم آن است که آنها به این نتیجه رسیده اند که با
ورود عده ای به صحنه (نام، تفاوتی نمی کند آیادگران باشد یا اصولگرا) ؛
جایگاه و موقعیت رهبری اهمیت یافته و با افزایش قدرت رهبری، پایه های نفوذ
ایشان در صحنه اجرا و سیاست در جامعه نیز تعمیق یافته است. طرف دیگر ماجرا،
توجه به این نکته است که در مرحله اول، اصولگرایان در قالب «شورای هماهنگی
نیروهای انقلاب» به وحدتی نرسیدند اما طرف مقابل، تمام تلاش خود را برای
نیل به وحدت به کار گرفت و نهایتاً در مرحله دوم انتخابات یعنی با آمدن
آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی، عملاً و به طور صد درصد این اتفاق افتاد که
دو رقیب مقابل هم قرار گرفتند.
نکته در خور تأمل اینکه هیچ وقت در تاریخ
بعد از انقلاب اسلامی سابقه نداشته که کاندیدایی به این سطح مورد تأیید و
تشویق افراد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه قرار بگیرد و این خیلی
عجیب و عمیق بود. تقریباً همه جریانات سیاسی (صرف نظر از اینکه خیلی ها با
هم دشمن بودند کاملا مخالف هم بودند) آشکارا اعلام موضع کردند و از آقای
هاشمی در دور دوم انتخابات گذشته، حمایت خودشان را اعلام کردند.
حتی خود
آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی هم به همین صورت مواضع خودشان را اعلام
کردند. آنها هم به این نتیجه رسیده بودند که چاره ای جز ممانعت از قدرت
گیری جناح مقابل که طرفداران رهبری شناخته می شدند، وجود ندارد.
بحث
شورای رهبری، بحث مجلس خبرگان و انتخاب رهبر جدید؛ حرف هایی بود که در آن
زمان زده می شد و ادبیات تند و هتاکانه ای که به کار گرفته شد، قصدش تنزل
جایگاه ها بود. اما انتخابات برگزار شد و آقای احمدی نژاد انتخاب شد.
حمایت
های خارجی و گفت گو ها و مذاکرات خارجی را در انتخابات پیشین هم داشتند
اما در این انتخابات بیش از پیش، آشکار شد. آنها با بهره گیری از ظرفیت های
رسانه های بیگانه؛ زمینه های جشن، شادمانی و سرور را فراهم کرده بودند اما
موفق نشدند این سازماندهی را انجام دهند.
سر این که آقای هاشمی بیاید
یا نیاید خیلی بحث شد و اختلافات بسیاری بین آنها وجود داشت. اما خود آقای
هاشمی امیدوار بود که در انتخابات پیروز می شود و به همین دلیل هم، به صحنه
آمد. البته عده ای در تلاش بودند که آقای هاشمی انصراف دهد. با دو مرحله
ای شدن انتخابات و فراگیر شدن موج در روزهای آخر، انصراف آقای هاشمی دیگر
معنا نداشت زیرا همه چیز شکل گرفته بود و این، همان هدایت الهی است که کار
از دست همه خارج شود.
شکست در انتخابات، ترس و نگرانی عمیقی را در آنها
موجب شد به گونه ای که (در ابتدای کار دولت نهم) با استمداد جستن از یک
دولت خارجی(عربستان) با تأکید بر اینکه دولت (نهم) نمی تواند و شش ماه
بیشتر دوام نخواهد آورد، زمینه را برای شکست دولت فراهم کردند.
مثلاً در مورد پرونده
شبکه ایران / استاد بهمن شریف زاده،
رئیس گروه مطالعات دینی مرکز ملی مطالعات جهانی شدن چندی قبل در مناظره ای
با حضور حجة الاسلام رمضانی در دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین
شرکت کرد که به خوبی گویای نوع نگرش طیف فکری جبهه پایداری و از سوی دیگر
حامیان گفتمان دولت دکتر احمدی نژاد است.
نظر به اهمیت این مناظره، متن کامل آن در ادامه تقدیم می شود:
شریف زاده: بیش از هر سخنی تشکر می کنم از میهمانان گرامی در این نشست. از خدا می خواهم که خیر و برکت بر این جلسه ما نازل فرماید، چون زمان کوتاه است بدون ذکر مقدمه، بحث را آغاز می کنم. از اصل الاصول و محور اندیشه جناب دکتر احمدی نژاد و مهندس مشایی آغاز می کنم. بارها از دکتر احمدی نژاد درباره انسان شنیده اید، انسان محور تفکر این شخصیت است. از کرامت انسان و تکریم او و انسان کامل بارها در سخنان ایشان یاد شده است. موضوع انسان و تعریف انسان نقش مهمی در پیدایش تمدن های بشری داشته است وقتی از تمدن یاد می کنیم نه می خواهیم داوری مثبت درباره تمدن بکنم و نه داوری منفی. نوع تعریف از انسان، تمدن های بشری را بوجود آورده است.
با تعریفی از انسان در قرون وسطی روبرو هستیم. منظور از تعریف از انسان تعریف یک عبارت و یا یک واژه نیست بلکه مقصود ما بیان ظرفیت های انسان است. در قرون وسطی از انسان تعریف بسیار کوچکی ارائه می شد به همین دلیل بشر از فرصت های بسیاری محروم شده بود، از جمله این فرصت ها، فرصت دانش اندوزی بود. با دادگاه های تفتیش عقاید در این قرون همگی آشنا هستیم. انسان کوچک تعریف شد و بر همین اساس تمدن قرون وسطی شکل گرفت. بسیاری از فرصت هایی از انسان ها گرفته می شد و انسان تحقیر می شد به خاطر همین تعریف محدود از انسان بود که علم در جامعه غربی رشد نکرد. همین فشارها در نهایت باعث شد که عده ای از روشنفکران در جامعه غربی نهضتی را به پا کنند که این نهضت با بازتعریفی از انسان آغاز شد. این تعریف جدید از انسان تمدن جدیدی را در غرب پی ریزی کرد که تمدن نو و یا مدرنیسم لقب گرفت. با این تعریف جدید از انسان، فرصت های زیادی در برابر انسان قرار گرفت و رنسانس علمی در غرب بوجود آمد. رنسانس علمی محصول همین فرصت ها بود که در برابر انسان قرار داده شد. و بعد از 500 سال از گذشت مدرنیسم ما شاهد رشد این علم و تکنولوژی و صنعت در دنیا هستیم. بنده اصلا در مقام ارزش گذاری نیستم. نهضت روشن اندیشی با اومانیزم و یا همان انسان محوری آغاز شد. این تعریف روشن اندیشان غرب با تعریف کلیسای کاتولیک در قرون وسطی بسیار متفاوت است.
همین تفاوت در تعریف موجب تفاوت در تمدن شد. تمدن قرون وسط کنار رفت و تمدن مدرن احیا شد اما چون فرصت در وقت اول کوتاه است دو اشکال را بررسی می کنم یک اشکال در قرون وسطی و یک اشکال در مدرنیسم. این دو اشکال هم بخاطر تعریفی است که از انسان شده است. اگر چه تعریف مدرنیسم از انسان بهتر از تعریف قرون وسطی از انسان بود اما این تعریف هم باز محدودیت های زیادی بود و باز انسان کوچک دیده شده بود. من از یک تشبیهی در اینجا استفاده می کنم. یک طنابی بین قرون وسطی و مدرنیسم قابل تصور هست که یک سر این طناب، خدا را گرفته و یک سر دیگر، انسان را. در قرون وسطی این سر طناب که نام خدا بر آن گذاشته شده است، کشیده می شد و در مدرنیسم سر دیگر که نام انسان را بر آن نام نهاده اند. در واقع یک مسابقه طناب کشی بود. کلیسای کاتولیک با نام خدا بر سر انسان می کوبید چون می گفت بسیاری از آن چیزهایی که انسان می خواست کسب کند، ویژه خداست. مثل دانش و توانایی های بسیار دیگر.
ایران-حسین مهدیزاده نراقی:اگرچه
دیدگاهها در مورد ولایت فقیه را میتوان در دستههای متفاوت و متنوع
دستهبندی نمود ولیکن در یک دستهبندی کلی، مواضع افراد و جریانهای مذهبی -
سیاسی در برابر نظریه ولایتفقیه را میتوان در چهار دسته عمده
جای داد:
دسته
اول: گروهی که اساساً به نظریه ولایتفقیه اعتقادی نداشته و تصریحا بر این
نکته تاکید نیز کردهاند. دسته دوم: گروهی که اگرچه به اصل مقوله ولایت
فقیه معتقدند ولیکن تمام اختیارات ائمه معصومین علیهم السلام را برای وی
جایز نمیدانند و به تعبیر رسا، قائل به ولایت مطلقه فقیه نیستند چرا که آن
اختیارات وسیع تعیینی برای ائمه را به جهت عصمت آن بزرگواران میدانند.
بحث در مورد این گروهها را به کناری نهاده و اساساً مورد بحث اخیرالاشاره
در ارتباط با دو دسته دیگر موجود در جامعه است.
دسته سوم: گروهی که
معتقد به ولایت مطلقه فقیه بوده و تمامی اختیارات ائمه را نیز برای ولی
فقیه جایز میدانند و علل این اختیارات را نیز به جهت عصمت ایشان
دانستهاند.
دسته چهارم: گروهی که معتقد به ولایت مطلقه فقیه بوده و
تمامی اختیارات ائمه را نیز برای ولی فقیه جایز میدانند و لیکن در تبیین
دلایل این اختیارات به عصمت معتقد نبوده و اساساً ولایت فقیه را زمینه
تشکیل حکومت مهدوی دانسته و زندگی در دوران ولی فقیه را تمرین زیستن در
جامعه مهدوی میدانند. معتقد به ولایت یک فقیه خاص و برتری و ولایت این
فقیه بر دیگر فقها بوده و اساساً شأن ولی فقیه را اجل و اعظم از دیگر علما
میدانند. ولیفقیه را دروازه ورود به حکومت امام زمان عجلالله تعالی فرجه
الشریف دانسته و معتقدند باید ولایت فقیه را متعلق به همه جمعیت ملت
(کشور) دانست و نه یک گروه خاص. وجه مشترک دسته سوم و چهارم اعتقاد به
ولایت مطلقه فقیه « همسو با بیانات حضرت امام خمینی(ره) » و تفاوت عمده
آنان در علت و دلیل وجود ولایت مطلقه فقیه میباشد.
بر خلاف تصور
بسیاری از سیاسیون، تدقیق در بیانات حضرت امامخمینی(ره) و جانشین خلف
ایشان امام خامنهای موید این واقعیت برجسته است که نظرات این دو رهبر
انقلاب ایرانیان، بیشتر نزدیک به دسته چهارم است تا دسته سوم! برای نمونه
حضرت امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه (حکومت اسلامی-مجموعه سخنرانیهای
امام خمینی(ره) در نجف اشرف) صفحه 51 میفرمایند: «وقتی میگوییم ولایتی
را که رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) داشتند، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد، برای
هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه(ع) و رسول
اکرم(ص) است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست؛ بلکه صحبت از وظیفه است.
ولایت،
یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم
است؛ نه اینکه برای کسی شأن و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد
انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، «ولایت» مورد بحث، یعنی حکومت و
اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه
وظیفهای خطیر است.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز در اجوبه
الاستفتائات خود و در بحث «ولایت فقیه و حکم حاکم و پاسخ به سؤال 61 (وظیفه
ما در برابر کسانی که اعتقادی به ولایت فقیه جز در امور حسبیه ندارند، با
توجه به اینکه بعضی از نمایندگان آنان این دیدگاه را ترویج میکنند،
چیست؟) میفرماید: «ولایت فقیه در رهبری جامعه اسلامی و اداره امور اجتماعی
ملت اسلامی در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقّه اثنیعشری است که ریشه در
اصل امامت دارد، اگر کسی به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم
اعتقاد به آن رسیده باشد، معذور است، ولی ترویج اختلاف و تفرقه بین
مسلمانان برای او جایز نیست.» معظم له در پاسخ به سؤال 59 (آیا کسی که
اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، مسلمان حقیقی محسوب میشود؟) نیز
میفرمایند: عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد
باشد یا تقلید، در عصر غیبت حضرت حجت (ارواحنا فداه) موجب ارتداد و خروج از
دین اسلام نمیشود.
از طرفی مهندس مشایی در بین وبلاگنویسان حامی
دولت در 10 اردیبهشت امسال در مورد جایگاه ولایت فقیه میگوید: «ما مثل
بعضی از آقایان از ادامه راه منصرف نشدهایم و معتقدیم انقلاب اسلامی و
ولایت فقیه این ظرفیت فکری را دارد که به مردم دنیا افقهایی را نشان دهد
که از سر عشق، معرفت و محبت به آن افقها روی بیاورند؛ ولایت فقیهی که ما
میشناسیم و تعریفی که ما از آن داریم، متعلق به 75 میلیون ایرانی و حتی
فراتر از آن متعلق به همه مردم جهان است. اگر ولی فقیه شایستهترین فرد
برای هدایت جامعه است، تبعیت از او باید جهانی باشد؛ ولی فقیهی که ما
پرچمدار آن هستیم، مهربانترین چهرهای است که در دلها و ذهنها نقش
میبندد و نسبت او به همه آحاد جامعه یکسان تعریف میشود. البته ادبیات
معرفی ولایت فقیه بسیار مهم است و مردم هر تعریفی را از هر کسی قبول
نمیکنند.»
وی در 17 اردیبهشت 1392 نیز در مورد ولایت فقیه اینگونه
سخن میراند: «ما ولایت فقیه را در یک فقیه خاص متجلی میبینیم که باید به
ایشان بگوییم رهبرا از تو به یک اشاره از من به سر دویدن» مهندس مشایی 30
اردیبهشت سالجاری و در دیدار با بانوان فرهیخته قم و تهران نیز این گونه
نگاه خود به مقوله ولایت فقیه را تبیین میکند: «من روز ثبت نام، قبل و بعد
از آن هم گفتم، اگر صلاحیت بنده احراز نشود، از مسیر قانون حق خود را
پیگیری خواهیم کرد و این به معنای شلوغ کاری نیست، چراکه معتقد هستیم با
شلوغ کردن مملکت، اتفاقی نخواهد افتاد. مملکتی که ولی فقیه دارد، ظلم را
برنمیتابد و ما از این مسیر، حقمان را خواهیم گرفت.»
با توجه به
بیانات امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و مهندس مشایی، آیا تعابیر
زندهکننده ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل که از سوی امام خامنهای
به دولتهای نهم و دهم منتسب شد چیزی جز در تراز بینالمللی مطرح کردن
انقلاب و اندیشههای پیر جماران خواهد بود؟
شبکه ایران - دکتر عبدالرضا داوری / تحلیل محتوای فضای رسانهای کشور پس از شامگاه آخرین روز اردیبهشت 92 که مقارن با اعلام خبر ردصلاحیت مهندس اسفندیار رحیم مشایی بود ، نشان میدهد که کلید واژه «جریان انحرافی» ناگهان از فضای رسانهای کشور رخت بربسته است، چنان که گویی شبحی که طی دوسال اخیر برسر فضای رسانهای کشور با برچسب جریان انحرافی سایه افکنده بود و احمدینژاد و مشایی را دائما متهم میساخت، ناگهان دود شد و به هوا رفت!
در این رابطه ذکر چند نکته ضروری است:
اول: از اردیبهشت 89 که برای اولینبار سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی ، محمود احمدینژاد را با بنی صدر مشابهت داد و جریان حرکت دولت نهم و دهم را جریانی انحرافی نامید تا اردیبهشت 90 که آیت الله محمدتقی مصباح یزدی اطرافیان رئیسجمهور را فراماسونر و شدیدترین خطر از صدر اسلام تا کنون یعنی خطرناکتر از یزید و معاویه و ابن ملجم و شمر و خولی و حرمله و ... لقب داد و بر همین موج تبلیغاتی انواع و اقسام اتهامات و مفاسد مالی و اخلاقی به نزدیکان رئیسجمهور نسبت داده شد، یک امپراطوری عظیم رسانهای ، متشکل از دهها روزنامه و سایت خبری ، تکلیف شرعی خود را لجن مال کردن احمدینژاد و مشایی می دانست و در یک حاشیه امنیت کامل به هتاکی و اتهامزنی مشغول بود و حتی با تذکر رهبر عزیز انقلاب نیر ترمز ماشین تهمت زنندگانی که خود را تابع رهبری معرفی میکنند کشیده نشد!
این امپراطوی عظیم رسانهای علاوه بر آنکه همه روزه سخنان لشکری از چهرههای سیاسی و امنیتی را روانه صفحات خود میساخت، با خبرسازیهای بیپایه و غیرمستند و عملیات روانی مبتنی بر منبع سیاه، مداوما سیلی از اتهامات را به سمت احمدینژاد و نزدیکانش، بویژه اسفندیار رحیم مشایی که با برچسب «لیدر جریان انحرافی» او را مینواختند، جاری میساختند.
این جریان که تاکتیکش مبتنی بر آموزه گوبلزی «دروغ بزرگ» بود، تلاش کرد تا از یک سو با انتشار گزارههای شبه نظری در حمله به مهندس مشایی وی را متهم به فراماسونری، احساسات شووینیستی، ضدانقلابیگری و مرتبط با فتنهگران نموده و از سوی دیگر تصویری راسپوتین گونه از مهندس مشایی تصویر کند که همه تصمیمات دولت زیر سایه او اتخاذ میشود و در دولت کسی بدون اجازه مشایی قطرهای آب نمی نوشد!
طی سه سال گذشته رسانهای را نمی دیدید که خبری در خصوص جریان انحرافی منتشر نکرده باشد تا آنجاکه در بعضی ایام که این امپراطوری دروغ پرداز با کمبود سوژه روبرو میشد به ابتذال خبری میافتاد از واردات گوسفند توسط جریان انحرافی سخن می گفت!
دوم: پایین آمدن فتیله برچسب زنی علیه مهندس مشایی با اسم رمز «جریان انحرافی» بلافاصله پس از اعلام ردصلاحیت وی این گمانه را تقویت میکند که مدیران امپراطوری رسانهای کشور و رانندگان ماشین اتهام زنی که در سه سال اخیر تمام تلاش خود را برای انهدام شخصیت مهندس مشایی مصروف نمودند تا کسی جرأت نداشته باشد از صلاحیتهای مشایی سخن بگوید اکنون مأموریت خود را پایان یافته میبینند و بر همین اساس توپخانههایشان را از اول خرداد 92 خاموش ساختند، غافل از آنکه تاریخ هرگز نمیخوابد و بهزودی درباره عملکرد این جریان مخوف رسانهای قضاوت خواهد نمود.
پایان مأموریت این امپراطوری رسانهای و خاموش شدن توپخانه اتهامزنی با برچسب جریان انحرافی بلافاصله بعد از اعلام ردصلاحیت مهندس مشایی، عکس تاریخی شاپور ریپورتر فرمانده عملیات رسانهای سرویس امنیتی انگلستان در دادگاه مرحوم مصدق را به خاطر نگارنده آورد. آنجا که شاپور ریپورتر پس از دوسال اتهامزنی رسانهای و اختلافافکنی سیاسی از طریق شبکه بدامن در دادگاه مصدق حاضر شد و در حاشیه عکس یادگاری خود نوشت: Mission accomplished (مأموریت انجام شد!)
شبکه ایران / عضو مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در سیستان و بلوچستان گفت: وجود روحیه افراط و تفریط در کشور باعث شده است برخی اقدامات خوب دولت نادیده گرفته شده و یا حتی به طور غیر منصفانه مورد انتقاد قرار گیرد.
آیت الله 'عباسعلی سلیمانی'
شنبه شب در نشستی با معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی و
گردشگری کشور در زاهدان گفت: توجه به پیشینه تاریخی یک اصل قرآنی است و
نباید دولت را به خاطر پرداختن به تاریخ کهن ملت ایران که ریشه عمیقی دارد
مورد شماتت و انتقاد قرار داد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر این
که تاریخ ایران را باید از دیدگاه دینی مورد بررسی قرار داد، اظهار کرد:
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با پرداختن به سوره کهف ذوالقرنین را به
کوروش تشبیه کرده است.
آیت الله سلیمانی افزود: وقتی تفسیر قیم المیزان
پیشینه تاریخی ملت را این گونه مطرح می کند و ذوالقرنین را به یک تعبیر
کوروش بزرگ می داند و از دیگر سو منشوری هم که از کوروش باقی مانده یک
منشور اخلاقی و وحیانی است، باید پیشینه تاریخی ملت ما مورد توجه بیشتر
قرار داد.
نماینده رهبر معظم انقلاب در امور اهل سنت استان های سیستان و
بلوچستان و کرمان با بیان این که توجه به پیشینه تاریخی ملت ایران امری
ضروری و مهم است، اظهار کرد: این آثار تاریخی در کشور ما واقعا اسناد
افتخار آمیزی برای جمهوری اسلامی است اما متاسفانه مقداری مورد کم توجهی
قرار گرفته است.
آیت الله سلیمانی گفت: البته حالات افراط و تفریط در
کشور ما وجود دارد، یا بطور کلی همه چیز را فراموش می کنیم و یا وقتی می
خواهیم آن را مطرح کنیم از سوی بعضی از عزیزان مورد حمله قرار می گیریم.
امام
جمعه زاهدان تصریح کرد: متاسفانه برخی از علمای بزرگواری که تا دیروز دولت
آقای احمدی نژاد را با تمام وجود مورد حمایت قرار می دادند اکنون مساله
طرح یک سری از سرمایه های ملی را ضد ارزش های دینی مطرح می کنند که این خود
نوعی افراط است.
آیت الله سلیمانی با تاکید بر اطلاع رسانی و آگاه سازی
عمومی از آثار باستانی، تاریخی، فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان گفت:
شناساندن آثار باستانی و تاریخی این استان از جمله شهر سوخته، کوه خواجه،
دهانه غلامان، قلعه های متعدد در شمال و جنوب این استان باید مورد توجه
بیشتر رسانه ها و دستگاههای دست اندرکار قرار گیرد.
نماینده ولی فقیه در
سیستان و بلوچستان افزود: برگزاری همایش ها و جشنواره های فرهنگی و هنری
آن هم در فضای امن و آرام سیاسی و امنیتی نشان دهنده توانمندی و ظرفیت
بالای این استان و وسیله ای برای زدودن ذهنیت های منفی از چهره واقعی
سیستان و بلوچستان است.
معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری که در راس هیاتی متشکل از معاونین و مدیران ستادی این
سازمان به منظور شرکت در همایش اقوام ایرانی به زاهدان سفر کرده است، گفت:
سیستان و بلوچستان با داشتن آثار باستانی، تاریخی، فرهنگی و گردشگری محیطی
امن و آرام و با مردمی مهربان و خونگرم آماده پذیرایی از گردشگران ایرانی و
خارجی است.
'محمد شریف ملک زاده' اظهار کرد: برگزاری جشنواره ها، کنگره
ها و همایش های مختلف فرهنگی، هنری، علمی، آموزشی و اقتصادی در این استان
نشان دهنده وجود فضای امن و آرام است.
وی با اشاره به برگزاری نخستین
همایش اقوام ایرانی در شهر سوخته گفت: مهمترین هدف از برگزاری این همایش
تبادل تجربیات اقوام و طوایف مختلف و از همه مهمتر نشان دادن امنیت و آرامش
سیستان و بلوچستان و وجود مردمی مهربان و خونگرم در این خطه از سرزمین
ایران اسلامی است.
وی افزود: متاسفانه ذهنیت منفی و نامناسبی از سیستان و
بلوچستان در اذهان عمومی ترسیم شده بود بطوری که حتی برخی از اقوام و
طوایف برای شرکت در این همایش نگران بودند اما وقتی به این منطقه سفر کرده و
امنیت و آرامش و مهربانی مردم را دیدند بسیاری از واقعیات برای آنان روشن
شد.
معاون رییس جمهوری بیان کرد: در گذشته برخی اقدامات ضد امنیتی
نوکران استکبار که با تحریک دشمنان نظام اسلامی انجام شده بود، سبب ایجاد
ذهنیت منفی از این استان شد در حالی که اکنون امنیت و آرامش این منطقه قابل
مقایسه با گذشته نیست.
ملک زاده ادامه داد: گروه های مختلفی از اقوام و
طوایف سایر استان ها که برای شرکت در این همایش وارد سیستان و بلوچستان
شده اند شب گذشته درخواست داشتند در مجتمع فرهنگی پژوهشی شهرسوخته واقع در
65 کیلومتری مرکز شهرستان زابل بیتوته کنند که تعدادی از آنان نیز با خیالی
آسوده و بدون هیچ نگرانی شب را در همین محل به استراحت پرداختند.
رییس
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: برگزاری همایش ها و
جشنواره های مختلف مانند جشنواره صدای بهار و همایش اقوام ایرانی در شهر
سوخته و سایر شهرستان های سیستان و بلوچستان موجب ارتباط بیشتر مردم سایر
نقاط کشور با این استان و آشنایی با چهره واقعی و آرام ان شده است.
وی
از همکاری و هماهنگی موجود میان علما، روحانیون و مسوولان سیستان و
بلوچستان تقدیر کرد و گفت: همدلی مسوولان و مردم این استان زمینه را برای
پیشرفت، توسعه، امنیت و آرامش منطقه فراهم کرده است.
همایش اقوام ایرانی
با حضور استانهای سراسر کشور در مجتمع فرهنگی پژوهشی شهر باستانی 'شهر
سوخته' در 65 کیلومتری شهرستان زابل برگزار شد.
شهر سوخته از قدیمی ترین
شهرهای متمدن ایران حدود 5 هزار سال قدمت باستانی دارد و اکتشافاتی نظیر
چشم مصنوعی تمدن و علم بالای ایران را به نمایش گذاشته است.
شبکه ایران / رئیسجمهور با بیان
اینکه امروز باید در هر شرایطی بر داشتههای خود به خصوص در زمینه ارتباطات
تکیه کنیم، گفت: برخی نگاههای محدود و کوته بینیهایی در این زمینه وجود
دارد که باید از آن عبور کرد.
محمود احمدینژاد در مراسم افتتاح
پروژههای ملی زیرساخت ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور با تسلیت شهادت حضرت
زینب (س) به ملت ایران و جامعه بشری ارتباطات و اطلاعات را مسئله اصلی
انسان دانست و گفت: خدا انسان را خلق کرده تا به بالاترین مراتب انسانی
دسترسی پیدا کند و برای این منظور استعدادهای بزرگی در نهاد انسان قرار
داده و از او خواسته که با تلاش و البته بهره گیری از پیام آوران الهی همه
استعدادها را در وجود خود شکوفا کرده و به قدری خود را ارتقاء دهد که آینه
تجلی خدا در روی زمین باشد.
رییسجمهور خاطرنشان کرد: انسان باید تمام صفات و اسماء الهی را در وجود خود متجلی کند و به قدری بزرگ شود که بر تمام هستی احاطه یافته و آن را تحت اراده خود درآورد.
احمدینژاد با طرح این سوال که بستر تحقق هدف اصلی از خلقت انسان چیست، اظهار داشت: بستر معنوی آن را می توان ارتباط با خدا دانست و بستر مادی و عینی آن ارتباطات و اطلاعات است.
رییسجمهور خاطرنشان کرد: ویژگیهای انسانی انسان زمانی فرصت بروز و ظهور پیدا می کند که با سایر انسانها ارتباط برقرار کند اگر ارتباط با انسان نباشد مفهوم انسان آشکار نمی شود همه ارزشهای انسان در ارتباط بین انسانها با سایر انسانها متجلی می شود.
احمدینژاد علم و دانش را بستر دیگر تحقق هدف اصلی از خلقت انسان دانست و گفت: هر چقدر ارتباطات گسترده تر و دانش انسان انبوهتر باشد فرصت شکوفایی انسان مهیاتر خواهد بود. انسان برای احاطه بر جهان و هستی نیازمند دانش و ارتباطات است چنانچه اگر ارتباطات گسترش یابد انسان می تواند هر زمان به همه جا دسترسی داشته باشد. شبکه اطلاعاتی و ارتباطاتی تمام دانش بشری را در یک لحظه به دانش امروز انسان پیوند می زند.
کسانی که در شهر تهران هم هنوز نتوانستهاند به همه
مناطق مختلف شهری سری بزنند و بافتهای فرسوده را نوسازی کنند، معلوم است
که در عرصه کشور نمیتوانند کار بکنند و حرفی برای گفتن داشته باشند و جالب
این است که طرح مسکن مهر را با دو برابر هیکل شهر تهران از لحاظ مسکن، زیر
سؤال میبرند همین که عدهای از سفرهای استانی هیات دولت و اثربخشی آن
انتقاد میکنند به تنهایی نشان میدهد آن سفرها چقدر موثر بوده است.
ایران/ «مقام معظم رهبری بارها با
تاکید بر اهمیت سفرهای استانی فرمودهاند این کار بسیار برجسته، ارزشمند و
لازم است. ارزش این کار خیلی واضح است اما نمیدانم چرا برخی آن را انکار
میکنند، خیلی زحمت برای دولت دارد.
برنامهریزیها را غنیسازی و
جهتدهی میکند و سرعت را افزایش میدهد، روحیه کار و خدمترسانی را بیشتر
کرده است.» افزایش کارآمدی نظام مدیریت و بهینه کردن نظم تخصیص منابع و
روند تلاشها از دستاوردهای این سفرهاست.
اما به همان اندازه که این
سفرها کارامد و مردم محور و مردم حضور بوده، با مخالفتهای گروهها و
رسانههای محروم از استقبال مردمی (در عرصههای سیاسی، اقتصادی و... سفرهای
تفریحی) هم روبهرو شده است.
برایند تجارب و رقابتهای سیاسی در دنیا
هم نشان میدهد در موارد زیادی، بدیهیترین مسائل را خیلیها که مدعی هم
هستند، انکار میکنند اما باید بدانند مردم از عقلانیت سیاسی برخوردارند و
دیگر نمیتوان آنها را با الفاظ فریب داد، مردم عمل میخواهند نه ادعا.
کسانی
که در شهر تهران هم هنوز نتوانستهاند به همه مناطق مختلف شهری سری بزنند و
بافتهای فرسوده را نوسازی کنند، معلوم است که در عرصه کشور نمیتوانند
کار بکنند و حرفی برای گفتن داشته باشند و جالب این است که طرح مسکن مهر را
با دو برابر هیکل شهر تهران از لحاظ مسکن، زیر سؤال میبرند. همین که
عدهای از سفرهای استانی هیات دولت و اثربخشی آن انتقاد میکنند به تنهایی
نشان میدهد آن سفرها چقدر موثر بوده است.
از مخالفان دولت خدمتگزار هم
انتظاری جز این نمیرود که با رفتارهای مردم محور و مردمی دولت احمدینژاد
نگران باشند و آن را زیر سؤال ببرند. البته چون خودشان حوصله ندارند یا
شجاعت رو در رو شدن با مردم را ندارند، میخواهند این الگوی موفق جهانی را
زیر سؤال ببرند.
هنر متعالی مدیریت اجرایی
هنر
برتر اقتصادشناسان و سیاستشناسان این است که همواره بر صیانت از تمامیت
اقتصادی و سیاسی و جغرافیایی تاکید میورزند و برای حفظ این ارزشها و
هویتها، نگرش فعال با قدرت بازدارندگی صد درصدی در مقابل همه دشمنان یک
سرزمین دارند.
سفر دکتر محمود احمدینژاد رئیسجمهور حتی به جزیره
ایرانی ابوموسی در چارچوب سفرهای استانی سبب شده است همه جگرگوشههای این
سرزمین ایران مورد توجه همه ارکان قرار گیرد، هر چند هنوز همه ظرفیتهای
ایران اسلامی برای احیای همه مزیتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و جغرافیای
آن بهکار گرفته نشده است. سفر رئیسجمهور به همه نقاط ایران نشان داده است
برای ساختن ایران باید از الگوهای تازه توسعه و رشد اقتصادی هم استفاده
شود (بومی، اسلامی، ایرانی، مردمی و عدالت محور).
تاکنون همه تئوریهای
توسعه بر الگوهای «مرکز به پیرامون» مبتنی بوده است و برنامهها و
تلاشهای گذشته نشان میدهد که نمیتوان فقط با این روشها به توسعه پایدار
و مبتنی بر گفتمان عدالت اقتصادی رسید.
به همین خاطر دولتهای نهم و
دهم با ابتکار و اجرای کامل و موثر سفرهای استانی هیات وزیران تلاش کرده
است، عدالت اقتصادی را در همه عرصههای توسعه به همه بخشهای سرزمین ببرد و
همه نقاط ایران اسلامی ایران این حق را دارند که مشمول توزیع بستههای
توسعهیافتگی شوند. خوشبختانه مردم به وطن خود ایران اسلامی افتخار میکنند
و تا پای جان حاضرند از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کنند و خادمان خود را از
خائنان به خوبی و بارها تشخیص دادهاند و در حماسه 9 دی هم ثبت کردند.
سفرهای استانی؛ تقویت مقبولیت نظام اجرایی
دولت
خدمتگزار که غنیترین پشتوانه مردمی را در دوران حیات طیبه انقلاب اسلامی
به خود اختصاص داده که در جهان کاملاً بینظیر است، تلاش کرده مشروعیت نظام
اجرایی و اداری کشور را که پیش از این همزاد با فساد اقتصادی پنداشته
میشد، تقویت کند.
دستاورد 4 تا 100 برابری نسبت به دولتهای قبلی و
«ممتاز بودن در سطوح اندیشه، رفتار و بسترسازی توسعه اقتصادی پایدار» نشان
داده است قوه مجریه هنوز ظرفیتهای زیادی برای خدمترسانی به همه ملت دارد.
دکتر محمود احمدینژاد در این 8 سال مشروعیت نظام اجرایی و اداری را در
بخش مهمی از نظام، بازسازی و تقویت کرد و در دولت دهم ضریب این مشروعیت را
متناسب با مشارکت 85 درصدی مردم در انتخابات 22 خرداد، قوی تر کرده و امسال
زمینه خلق حماسه سیاسی و اقتصادی و البته از جنس حماسه 9 دی در راه است.
دولتی
که خود را موجب بهسازی و ارتقای کارآمدی نظام اجرایی و اداری میداند،
هرگز نمیتوانست با شبکههای نوشته یا نانوشته فساد و شکلگیری پنهان گروه
اقلیت موسوم به «کاخ نشینان انقلابی» همزیستی داشته باشد.
این فساد
مانند موریانهای، اقتدار نظام و ظرفیتهای عمرانسازی دولت را خدشهدار
میکرد که متأسفانه هزینه زیادی هم تاکنون تحمیل کرده است و فتنه 88 به
اندازه 20 سال ضربه زد و به فرموده مقام معظم رهبری خسارت فتنه جبران
ناپذیر است. طرفه این است که هنوز هم عدهای در کشور مبارزه با فساد
اقتصادی را بهشدت منحرف میکنند و گاهی آن را برخورد با مدیران تجربه دیده
ارزیابی میکنند، همان کسانی که عدالت را توزیع فقر و آزادی را هم در عمل
به رهایی فقیران برای گدایی تعبیر میکنند.
احمدینژاد که نقش
موفقترین سرمربیگری تیم قوه مجریه را ایفا کرده است برای توسعه اقتصادی و
افزایش رفاه همراه با عدالت و استقرار به عنوان شعار دهه پیشرفت و عدالت،
تلاش میکند.
متأسفانه در دو دهه اخیر پدرسالاران پدیده فساد اقتصادی و
اباحیگری رشد اقتصادی به نفع عده خاص، باعث شدند پدیدهای شبیه به
کاخنشینان انقلابی در جامعه شکل بگیرد که البته هنوز هم قدرت رونمایی از
تکاثر ثروت خود را ندارند.
از سوی دیگر همین عملکرد چند برابری دولت
خدمتگزار نشان داد که چه ظرفیتهایی از اقتصاد این سرزمین هدر رفته یا به
نفع عدهای خاص مصادره شده است.
در ایران حداقل نیمی از مسیر رشد و
توسعه عدالت محور را میتوان با ریشهکنی فساد اقتصادی تحقق بخشید. در
کشورهای در حال توسعه و فقیر، فساد اقتصادی
دو هزینه دارد یکی فساد
مقامات اجرایی و دیگری فساد شرکتهای پیشرفته و خارجی. با گسترش دامنه
درستکاری میتوان دامنه فساد را محدود کرد اما اگر جلوی فساد اقتصادی گرفته
نشود به صورت «نمایی» رشد میکند یعنی به صورت یک برابر یا دو برابر و سه
برابر، رشد نمیکند بلکه به توان خودش رشد کرده و در یک لحظه چند برابر
میشود.
خوشبختانه هوشمندی نظام اجرایی در ایران در 8 سال اخیر به شدت افزایش یافته است و در دورههای آینده باید به مرز
100 درصد برسد.
با
نگرش از بالا به پایین نمیتوان این شبکه را ایجاد کرد بلکه باید از سطح
مناطق محروم و عقب نگه داشته شده کشور آغاز شود و در سفر استانی این اتفاق
افتاده است. در مدل بالا به پایین، گروههای نخبگان قدرت و حاکم؛ فرمان
میدهند و زیردستان باید فرمان ببرند. قدرت به صورت عمودی توزیع میشود و
اقتدار انحصاری شکل میگیرد که کاملاً ضدعدالت اقتصادی و مانع توسعه
مردمسالار است.
اما در مدل پایین به بالا؛ قدرت به صورت افقی پخش
میشود تا برای هیچکس با هیچ بهانهای، قدرت تصمیمسازی و اقتصادی انحصاری
شکل نگیرد و هرکس بهطور جداگانه مسئول و پاسخگو درباره کار خویش باشد.
باید
نظام اجرایی تمامیتخواه جای خود را به ساختاری بدهد که مردم هم اظهارنظر
کنند. دولت باید بخشی از فرصتها و قدرتهای تصمیمسازی را در میان نهادهای
«بخشداریها، دهداری و دهیاریها» توزیع کند که با تصمیمات سطح بالاتر نیز
همگراتر باشد. خدمات دولتی باید کارآمد و هم سودمند و در رشد پایدار و
همهجانبه کشور موثر باشد نه اینکه مسئولان فقط تماشاگر باشند.
حکومت
باید مبتنی بر قانون توسعه باشد، شهروندان باید در برابر خودسری و خودکامگی
محافظت شوند، راهبردهای توسعه باید متضمن منافع کل ملت باشد و همه اقشار
فقیر و آسیبپذیر از منابع آن بهرهمند شوند؛ نه اینکه فقط علایق نخبگان
مرفه و بیدرد مورد توجه باشد. فساد هم باید به امری پرمخاطره و بیارزش یا
حتی ضدارزش، تغییر کند. موثرترین روش برای تحقق کارآمدی ملی، «عملیاتی
کردن فعالیت همه ادارات و همه بخشهای قوه مجریه و همراهسازی دیگر قواست».
ایران-سید مهدی طباطبایی:سنت غلط و شرمآور تخریب دولت در سال آخر خدمت، ارثی شوم از دهههای گذشته است که خلاف سنت پسندیده ایرانی که مهمان خود را بدرقه میکنند، سایه سیاه خویش را بر فضای سیاسی و رسانهای این روزهای کشور گسترده است اما این روزها اتفاق ناپسند دیگری هم به موازات آن حرکت زشت در حال رخ دادن است. دوستان از راه خسته به همراه بیتقوایان حرفهای دشمن شادکنی بر زبان و قلم جاری میسازند که حتی ارزش پاسخ گفتن ندارد.
حرفهای سخیف و بیارزشی برای ترور شخصیت بزرگ و جهانی دکتر محمود احمدینژاد. کسی که جان و آبروی خویش را برای اعتلای کلمه حق بر طبق اخلاص نهاده و خدمات او به محرومان و مستضعفان مرزهای جغرافیایی و نژادی را درنوردیده است. احمدینژاد بزرگ بی آن که به تملقگوییها محتاج باشد، آنچنان در انظار عموم حقطلبان جهان خوش درخشیده است که در راستای پرتوهای نجاتبخش خورشید هدایت با هیچ خاک پاشیدنی، تیره روی نخواهد شد.
دکتر احمدینژاد گرچه ثابت کرد شعارهای
اصیل اسلامی- انقلابی دارای جذابیت ذاتی و قابلیت جهانی شدن دارند، اما
خود نیز فراتر از وظایف قانونی و ملی، تصویر روشن و روحبخشی از «سرباز
حقیقی اسلام» به نمایش گذاشت. هر چند شناخت این شخصیت بزرگ محتاج کارهای
دقیق علمی و تحقیقی است اما یادآوری سرفصلهایی از تفکر و منش صالحانه
بزرگمرد تاریخ ایران اسلامی، اجتناب از فراموشی این وظیفه حیاتی است.
1- مردمی بودن
گرچه
مردمی بودن در ادیان و فرهنگهای مختلف، تعریفهای متنوعی داشته و همواره
از برتریهای انسانهای بزرگ است، اما برپایه مبانی متقن اسلامی، مردمی
بودن و مردمی زیستن فراتر از یک اخلاق یا ژست شخصی، خود شاخصهای برای
رهروان راه حقیقت است. بر این اساس، همه راهبران صراط حق نوع خاصی از مردمی
بودن را به نمایش گذاشتند که خود مشتمل بر اعتقاد به همه مبانی معرفتی
توحیدی و عمل به اصول و فروع وحیانی است.
عرفای اسلامی که ریشه مردمی بودن را در ذیل «اسفار اربعه» تبیین میکنند، این مشی و مرام رحمانی را نه صرفاً براساس سادهزیستی و همکلامی با مردم و همشکل و همراه بودن با آنها ارزشگذاری میکنند بلکه اهمیت مردمی و خَلقی بودن را در مراحل چهارگانهای برمیشمرند که همه راهیان صراط مستقیم را گریزی از آن نیست.
این
چهار سیر آسمانی به اختصار عبارتند از: سفر از خلق به حق، سفر در حق، سفر
از حق به خلق، سفر در خلق با حق. به بیان سادهتر «مردمی بودن» آن هنگامی
معنای آسمانی مییابد که در همه سکنات خویش با حق و بهسوی حق و حقیقت در
جریان باشد. بر این اساس دکتر احمدینژاد به عنوان سرباز حقیقی راه حق
همچون پیشوایان راستین توحیدی از ابتدای قبول مسئولیت که بر مبنای وظیفه
الهی و تبیین حقیقت بود تا همه همراهیها و همکلامیها با مردم و همه افکار
و اعمال در حد وسع وجودی خویش ملازم حقگویی و پاسبانی از حقیقت بوده است.
2- عدالتگستری
عدل
به عنوان دومین اصل اعتقادی موحدین از منظرهای مختلفی به بحث گذارده شده و
خصوصاً در حیطه عمل از جذابیت و معنویتآفرینی بسیار بالایی بهرهمند است
لیکن با گذر از جنبه ظلمانی حجاب علم، عدل و عادل از پربهاترین و البته
کمیابترین گوهرهای زندگی بشر است.
از انحرافات فکری در ایسمهای مختلف قدیم و جدید گرفته تا شیوههای خشن و بیروح اقتصاد و سیاست سوسیالیستی ، همه از مدعیان دروغین این رکن توحیدی زندگی مومنانه هستند که پیش چشم بشر امروز رنگ باخته و حتی منفور گشتهاند. با این حال انسانها هنوز به دنبال این گمشده دیرین خویش هستند که از شعار بیشعور فرسنگها فاصله داشته و از اعمال شاقه بیروح هم منزجر است.
گویی مردم گذشته از دین و قوم خود و فراتر از جغرافیا و سطح معلومات اکتسابی خود جانمایهای از عدل و عادل حقیقی در نماد خویش سراغ دارند که از یک سو ریشه در مردمیبودن راستیناش دارد و از سوی دیگر برای مستضعفان و محرومان شیرین و آرامبخش و برای مستکبران و متعدیان، دردآور و تحملناپذیر است. با این مقدمه مشی عدالتگسترانه احمدینژاد بیآن که نیازمند تعریف و تمجید باشد هویدا میگردد.
او همواره در ضمن مردمیبودن، شادیبخش قلبهای
مستضعفین و محرومین بوده و آماج تیرهای زهرآگین مرفهین بیدرد و ظالمان و
چپاولگران حقوق مردم بوده است. احمدینژاد در حد توان سعی کرده است براساس
اصول توحیدی هرچیزی را به جای خویش بازگرداند،از جایگاه مردم کوچه و بازار
گرفته تا مدعیان علم و عمل و از ملتهای محروم آفریقا و امریکای جنوبی و
آسیای شرقی گرفته تا نظام سلطه و شبکه صهیونیستی که خود را منجی بشریت
قلمداد میکرد، از پیر و جوان غریبه و یقه چرکین گرفته تا فامیل و دوستان
فریبکار سهمخواه؛ همه و همه را در حد توان ظرفیت خود به جایگاه واقعیشان
باز گرداند.
3- ولایتمداری
گذشته از آنکه اعتقاد به ولایت و درک
این حقیقت بلند اسلامی از لوازم ایمان کامل است، اما از آنجا که در بین
مناصب رهبران الهی «ولایت» نزدیکترین نقطه به «حکومت» و بلکه عینیت آن
است، از اهمیت زیادی برخوردار است که همه ارکان اعتقادی و اصول عملی را
قوام میبخشد.
بر این اساس امام راحل از بدو نهضت اسلامی بر اصل ولایت کلیه امام عصر(عج) و ولایت فقیه جامعالشرایط اصرار میکردند تا مبادا حکومت اسلامی در نبود ولایت فقیه یا با فاصله گرفتن از ولایت معصوم(ع) از محتوای خویش تهی شود. دکتر احمدینژاد نیز بر پایه همین نگاه آسمانی همانطور که بسیاری از اصول به فراموشی سپرده شده انقلاب را به متن جامعه آورد، توجه واقعی و غیرشعاری به ولایت کلیه امام عصر(عج) و التزام عملی به ولایت فقیه را به عرصه اجتماع ایران اسلامی و حتی جهان بازگرداند.
بیشک
ولایتمداری احمدینژاد که اساساً با افکار و اعمال مدعیان و شعارگویان
بیعقیده متفاوت و بلکه متضاد است، هزینههای فراوانی برایش ایجاد کرد، اما
این حقیقت هویدا گشت که مدافعان حقیقی ولایت همواره در معرض تهمت و ترور
شخصیت قرار دارند همچنان که در طول تاریخ اینگونه بوده است.
4- جهانشمولی افکار و اعمال
بیشک
از اهداف بلند انقلاب اسلامی، جهانی شدن است. آرزویی که در هیاهوی
رسانههای صهیونیستی و بیخبری و بداخلاقیهای داخلی رفته رفته تحقق
مییابد. اگر امروز رئیس جمهور امریکا صریحاً و کراراً تقاضای گفتوگو
میکند- هرچند با همه منطق مستکبرانه- اگر امروز بسیاری از معادلات و
بحرانهای منطقهای و فرامنطقهای بدون نظر جمهوری اسلامی حل نخواهد شد،
اگر ملتهای مظلوم و گمنام این روزها شهره عام و خاص شدهاند و بیآنکه
کوچکی و دورافتادگی کشورشان به نظر بیاید به صدر اخبار و تحلیلهای جهانی
راه یافتهاند.
اگر پایتخت رژیم صهیونیستی با موشکهای ساخت جمهوری اسلامی مورد هدف قرار میگیرد و اگر هر یک از جنگهای او با حزبالله و مقاومت به شکستی فضاحتبار بدل میشود و اگر... همه و همه نشان از اقتدار بیش از پیش نظام اسلامی دارد، اما به راستی بعد از توکل به خدا و رفتن به طریق اسلام ناب چه عاملی باعث این همه محبوبیت و اثرگذاری بینالمللی برای ما شده است؟
آیا جز اینکه نماینده ملت مقتدر ایران با ایدههای جهانی خود و گذر کردن از محدودیتهای جغرافیایی و نژادی، حرفهای صریح و دقیق و شعارهای افتخارآفرین انقلاب اسلامی را به گوش همه حقطلبان و خستگان از ظلم سلطهگران رسانده است؟ آیا جز این است که احمدینژاد بزرگ با شجاعت مثالزدنی خویش رودرروی سران کفر و الحاد سخن حق را با آرزوی دیرین بشر برای ظهور منجی کل بر زبان جاری ساخت؟
آیا جز این است که عصاره ملت
مسلمان ایران به رسانهای جهانی برای عدالتخواهان و استکبارستیزان بدل گشته
است؟ آری دکتر محمود احمدینژاد افکار خود را به سطحی جهانشمول رساند و
افقی انسانی و کمالآفرین پیشروی خود قرار داده است. سفرهای او، مراودات
او و نوع نگاه و عمل او در مواجهه با مستضعفان جهان نشانگر اعمالی بر مبنای
معرفتی توحیدی است که سیاه و سفید، قوم و نژاد و فقیر و غنی نمیشناسد و
وجهه همت خویش را تکریم انسان قرار داده است.
5- اخلاق مداری
اخلاق
به عنوان محصول دینداری از توصیههای اکید انبیا و اولیای آسمانی و ذاتاً
شیرین و جذاب است اما اگر دینداری انسان را امری فردی بدانیم همین موجود
زیبای شیرین به اژدهای بیرحم و آتشافروزی بدل میشود که به دشمنترین
دشمنان انسان و جامعه انسانی بدل خواهد شد لذا هنگامی حسن و صحت اخلاق فرد
اثبات میشود که در میان مردم فعلیت یابد. در همین راستا گذشت و صبر در
کنار مدارا با مردم سرآمد اخلاقیات و ثمره آنها شمرده شدهاند.
حال با گذری به دوره ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد بارزترین ویژگیهای او صبر در برابر ناملایمات و دشمنیها و تهمتهای بیحد و حصر دشمن و دوستان از راه مانده است. او در حالی که علی رغم تحمل این حجم عظیم از بداخلاقیها به پاسخهای منطقی و نهایتاً افشای مفاسد فکری و اقتصادی تهمتزنندگان مبادرت میکند بیش از پیش به مردم مهر ورزیده و سعی در ایجاد روحیه امید در اقشار مختلف مردم دارد.
بیشک این سعه صدر و این تحمل بالا در کنار این
رأفت همهگیر نشان شخصیت برجسته و ساخته شده احمدینژاد دارد هر چند حمله
به این خصلتهای بزرگ انسانی او به همراه وارونه جلوه دادن صداقت، صراحت و
حقمداری او اقدام ناجوانمردانهای است که صدها و هزارها بار در سکوت
دستگاه قضایی از سوی متحجران و تضییعکنندگان بیتالمال نشر یافته است.
در
پایان با ابراز امیدواری نسبت به باز شدن راه شناختن و شناساندن دقیق و
صحیح عصاره ملت، باز هم تاکید میگردد دکتر احمدینژاد به عنوان سرباز
فداکار اسلام و ولایت از هر تمجید و تملقی بینیاز است و هر گوینده منصفی
با ورود به این عرصه در واقع از حقیقت اخلاق و انسانیت دفاع میکند واین
امری لازم برای جامعه اسلامی رو به کمال ما است.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
شاید
در چند روز گذشته بیش از دهها بار این جمله را شنیده ای که «همه سلایق
آمده اند» یا «همه جریانها در انتخابات نماینده دارند» و از این دست جملات
شبیه به هم. رسانه ملی و جریانات خاص سیاسی پرچمدار این جملات هستند تا با
تکرار و تکرار و ... آن بتوانند بنابر یک قاعده کهنه تبلیغاتی و رسانه ای
آن را به مردم بباورانند.
پرسشی که ذهن افکارعمومی را به خود معطوف
کرده و به عنوان یک مطالبه جدی مدتی است که مطرح شده این است که آیا به
راستی همه جریانات سیاسی و دقیق تر بگوییم همه سلایق آمده اند؟
نگاهی به 8 نفر کاندیداهای احراز صلاحیت شده توسط شورای محترم نگهبان قانون اساسی پاسخ را صریح بیان می دارد.
**حسن روحانی؛ از روحانیون نزدیک و چهرههای وابسته به کارگزاران سازندگی و طبعا آقایهاشمی رفسنجانی. او که سالها سابقه دبیری شورای امنیت را داشت پس از جایگزینیاش با علی لاریجانی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در کنار هاشمی ماند. در بسیاری مجافل سیاسی به او هاشمی کوچک یا هاشمی جوان نیز میگویند. البته آقای روحانی مورد وثوق بسیار از اصلاحطلبان نیز بوده است و در این انتخابات میتواند به عنوان گزینه پررنگی در غیاب احتمالیهاشمی رفسنجانی مطرح باشد.
شبکه ایران / چندی قبل رجانیوز طی مطلبی از 40 سایت تبلیغاتی قالیباف برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم خبر داد.
بر پایه این گزارش، تعدادی از کاربران لینک تعدادی دیگر از سایت های تبلیغاتی حامی شهردار تهران را ارسال کردند که با این حساب، تعداد آنها تا این لحظه به بیش از 50 سایت رسیده است.
گفتنی است قالیباف اخیرا اعلام کرده که هزینه تبلیغاتی اش در سال 84 فقط 3400000000 (سه میلیارد و چهارصد میلیون تومان) بوده است و البته حجم و مدل تبلیغاتش در آن سال اشتباه بوده و این دوره اشتباه سال 84 را تکرار نخواهد کرد اما به نظر می رسد در عمل اتفاق دیگری افتاده و شهردار تهران تا این لحظه فقط "شکل" تبلیغاتش را تغییر داده و به جای پوستر و بنر و ... ترجیح داده با سایت های خبری و تبلیغاتی پر تعداد وارد عرصه شود که درباره هزینه و نحوه اداره آنها سوالات فراوانی مطرح است.
شبکه ایران / مرکز آمار ایران در تازه ترین گزارش خود با اعلام نرخ بیکاری در سال 91، جدولی مقایسه ای از نرخ بیکاری در 16 سال گذشته یعنی دو دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و دولت های نهم و دهم محمود احمدی نژاد منتشر کرد که با یک نگاه ساده به این روایت گویا می توان بسیاری از شانتاژهای رسانه ای و ادعاهای دولتمردان گذشته را ارزیابی کرد.
همین یک نگاه ساده کافی است: