تبیین"انقلاب اسلامی"

تبیین تفکر و راهبردهای انقلاب اسلامی

تبیین"انقلاب اسلامی"

تبیین تفکر و راهبردهای انقلاب اسلامی

تبیین"انقلاب اسلامی"

هوالحکیم
اهمیت تبیین
من این را به شما جوانانى که احساس مسئولیت میکنید، توى پرانتز عرض میکنم که تبیین خیلى اهمیت دارد. در مبارزات اسلامى، در همه حال تبیین - بیان واقعیت و رساندن واقعیت؛ تبلیغ، بلاغ - خیلى اهمیت دارد و این را نباید از دست داد...
بله، روش اسلامى همین است. روش اسلامى تبیین است و همین تبیین‌ها موجب شد که انقلاب اسلامى بر بسیارى از این پیش‌زمینه‌هاى تاریخى و تربیتهاى غلط فائق بیاید و فائق آمد.
"امام خامنه ای"۸۷/۲/۱۴

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

آخرین نظرات
  • ۹ بهمن ۹۳، ۱۶:۲۱ - سید علی روح الامین
    عالی بود

۴ مطلب با موضوع «تبیین انقلاب اسلامی :: تبیین :: هـاشـمی و مســیـر انـقـلاب» ثبت شده است

صحنه‌ای به نفع عالیجناب

تبیین | يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۰۱ ب.ظ


امروز صحنه انتخابات، توسط فردی طراحی شده که هرچند خود به صورت عیان در این میدان حاضر نیست اما بیش از 6 نامزد از نظر گفتمانی و شخصی به نوعی حامی وی محسوب می‌شوند. نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدی‌ن‍ژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس می‌شود. اما اگر احمدی‌نژاد نیست خدای او هست که فرمود: «و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین...»


ایران-سعید یوسفی پور:اول) بعد از ظهر روز جمعه گذشته که نمایش قابل تأمل صدا و سیما به نام ( مناظرات انتخاباتی 8 کاندیدای ریاست جمهوری!) را ملاحظه کردم جدای از انتقادات جدی که به واسطه مکانیزم برگزاری این جلسات به ذهن متبادر می‌شود نکاتی برایم قطعی شد که از محتوای سخنان 8 نامزد محترم استنباط می‌گردد؛ همگی 8 نامزد فعلی انتخابات ریاست جمهوری فارغ از تفاوت‌های ظاهری و تعلقات گروهی در چند مورد سیاسی، کاملاً مشترک و یکسان هستند:
الف) همگی آقایان همزمان با مطرح کردن برنامه‌های انتخاباتی خود، علاقه وی‍ژه‌ای به نقد و تخریب دولت دارند و یا در برابر نقدهای وارد شده به دولت از سوی دیگر کاندیداها سکوت می‌کنند. پس انتقاد از عملکرد دولت احمدی‌ن‍ژاد، فصل مشترک همگی نامزدها است که به راحتی و با بررسی مواضع یک هفته اخیر آنها قابل اثبات می‌باشد.
ب) هیچ کدام از نامزدهای محترم فعلی و حتی جناب آقای جلیلی که با پشتوانه تمسک به گفتمان دولت در صحنه انتخابات حضور دارد علاقه‌ای به نقد جریان پر نفوذ و پر طمطراق مخالفان دولت در طی 8 سال گذشته از خود نشان نداده و به هیچ وجه وارد این فضا نمی‌شوند. هیچ کس اشاره‌ای به فشارها و حملات تند سالیان اخیر علیه دولت احمدی‌نژاد نمی‌کند و علاقه‌ای به بحث در این خصوص ندارد. این دومین فصل مشترک کاندیداهای محترم انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است.
ج) استفاده شجاعانه و حماسی از شاخصه‌های گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات و گفتار 8 نامزد انتخاباتی یا اصلاً وجود ندارد یا به قدری کم رنگ، محافظه کارانه و دیپلمات مآبانه است که با ذات گفتمان انقلاب اسلامی هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کند.
دوم) بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، جناب هاشمی رفسنجانی اخیراً در دیدار یکی از مسئولان گفته: «از اینکه مرا ردصلاحیت کردند ناراحت نیستم!»
به نظر می‌رسد این جمله هاشمی، کاملاً قرین به صحت است. چرا که نوع رفتار و گفتار ایشان پس از اتفاق عجیب رد صلاحیتش، به خوبی حاکی از همین حقیقت است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به هیچ وجه از تصمیم شورای نگهبان ناراحت که نشده هیچ، بلکه خوشحال نیز هست. به نظر می‌رسد هاشمی، امروز و به واسطه این تصمیم به 3 دستاورد مهم و حیاتی نایل شده است:
الف) جناب هاشمی به واسطه عدم احراز صلاحیت خود و سکوت در برابر این امر به نوعی از جایگاه مظلوم‌نمایی عجیب دست پیدا کرده که اتفاقاً در میان طیف‌های مختلف سیاسیون و خواص با استقبال روبه‌رو شده است. این نکته زمانی حائز اهمیت می‌شود که به یاد آوریم فائزه هاشمی در سال 91، شش ماه حبس را تحمل کرد و مهدی هاشمی نیز هفته‌ها در بازداشت موقت به سر برد. امروز هاشمی وجهه آسیب‌دیده خود به واسطه مواضعش در فتنه 88 را به خوبی ترمیم کرده و جایگاه مناسبی در میان سیاسیون و برخی مذهبیون فراهم نموده است.
ب) نامزد شدن هاشمی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کمک شایانی به برخی تصمیم‌گیران کرد تا نامزد مد نظر دولت را راحت‌تر از میدان حذف کنند. بدین صورت تصمیم‌گیرندگان به واسطه حضور هاشمی در صحنه و رد صلاحیت وی، امروز مدعی هستند فتنه و انحراف را همزمان از میدان رقابت خارج و جلوی معضلات امنیتی انتخابات آینده را گرفته‌اند.

 این در حالی است که هاشمی در عین عدم احراز صلاحیت خود، همچنان بر جایگاه مهم و استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده و نامزد حداکثری مد نظرش را نیز در میدان رقابت حفظ نموده است. ضمن آنکه با سکوت و اتخاذ مواضع هوشمندانه در خصوص برخورد شورای نگهبان وجهه خود را بازسازی نموده و همزمان احمدی‌نژادی را که هیچ گزینه‌ای در میدان انتخابات ندارد به مقاومت در برابر تصمیم شورای نگهبان و قانون متهم می‌کند!
ج) هاشمی سال‌ها است ایده شورای رهبری و شورای فقهی را در حالی مطرح می‌کند که عملیاتی شدن این ایده، نیاز به عقبه فکری و اجرایی دارد. امروز هاشمی در حالی به واسطه رد صلاحیتش در نظام جمهوری اسلامی تلاش می‌کند حمایت روحانیون سنتی را جذب کند که مدت‌ها است تلاش می‌شود این طیف در برابر روحانیت انقلابی قرار گیرد. هرچند این دسیسه با درایت حکیمانه امام خامنه‌ای (حفظه الله) تا به حال نقش بر آب شده است اما هاشمی در بزنگاهی همچون اجرای ایده شورای فقهی و رهبری به این ظرفیت احتیاج دارد.
سوم) روزی که احمدی‌نژاد در مناظره انتخاباتی با میرحسین موسوی حقیقت صحنه انتخابات سال 88 و آرایش 3 در برابر 1 را افشا نمود محاسبات جبهه مخالفین وی به هم ریخته و فضا تغییر کرد. امروز اما دیگر احمدی نژادی در صحنه انتخابات وجود ندارد تا آرایش 8 در برابر گفتمان دولت را افشا کند. اما با یک حساب سرانگشتی در این خصوص به نتایج جالبی می‌رسیم:
الف) آقایان روحانی، عارف و غرضی رسماً و اسماً حامی هاشمی رفسنجانی بوده و از گفتمان سازندگی و شخص وی حمایت می‌کنند.
ب) آقای دکتر ولایتی دوست دیرینه جناب هاشمی است و همان فردی می‌باشد که سال 84 به نفع هاشمی رفسنجانی از صحنه انتخابات کناره‌گیری کرد. او امروز نیز در سطر به سطر سخنان انتخاباتی خود از هاشمی و دولت وی به نیکی یاد کرده و حتی ادبیاتی همچون «لزوم صلح با جهان» که تکرار گفتمان این روزهای هاشمی رفسنجانی است را تکرار می‌نماید. اتفاقاتی همچون حمایت رسمی حزب موتلفه از ولایتی نیز قرائنی است که نزدیکی آقای دکتر به رئیس مجمع را بیشتر هویدا می‌نماید.
ج) سردار قالیباف رسماً خود را یک «تکنوکرات» می‌داند و از «تکنوکراسی» دفاع می‌کند. او در نطق انتخاباتی اخیر خود در شبکه 2 سیما، مدل سازندگی دولت هاشمی را مدلی موفق ارزیابی نمود و کیست که نداند این مدل همان مدل توسعه کارگزارانی است که رهبر انقلاب به واسطه مضرات آن حتی با استفاده از واژه «توسعه» مخالفت و واژه «پیشرفت» را جایگزین آن نمودند.
د) محسن رضایی در سال‌های جنگ با هاشمی رفسنجانی هماهنگی ویژه‌ای داشته و سال‌هاست که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او هرچند همیشه ژست مخالفت با هاشمی می‌گیرد اما در عمل هیچ گاه وارد فضای منازعه با رئیس خود نشده است.
ی) حداد عادل و سعید جلیلی هرچند در ظاهر و در گفتمان، متعلق به اردوگاه مخالفان هاشمی هستند اما طی یک هفته گذشته نه سخنی علیه هاشمی گفته‌اند و نه دفاع جانانه‌ای از دولت و گفتمان دولت کرده‌اند.

این آقایان ظاهراً احساس می‌کنند باید در این خصوص سکوت کرده و موضعی خنثی اتخاذ نمایند. امروز صحنه انتخابات، توسط فردی طراحی شده که هرچند خود به صورت عیان در این میدان حاضر نیست اما بیش از 6 نامزد از نظر گفتمانی و شخصی به نوعی حامی وی محسوب می‌شوند. نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدی‌ن‍ژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس می‌شود. اما اگر احمدی‌نژاد نیست خدای او هست که فرمود: «و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین...»

  • تبیین


«آقای هاشمی به نوعی نماینده کاندیداهای مرحله اول در مرحله دوم انتخابات سال 84 بود، یعنی هاشمی تبلور همه آنها بود. اما احمدی‌نژاد شخص دیگری بود! آقای احمدی‌نژاد به مرحله دوم رسیده بود. این حقیقت بیانگر این بود که مردم امیدی به تغییر نداشتند، در بین همه گزینه‌ها فقط یک امید وجود داشت و آن احمدی‌نژاد بود! طرف مقابل هم هیچ امیدی به گزینه‌های دیگر غیر از هاشمی نداشت، چرا که آنها همه، همان هاشمی بودند!»

شبکه ایران / امروز و با نگاهی به آرایش سیاسی 8 نامزد موجود در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری همان صحنه انتخابات سال 84 را که دکتر غلامحسین الهام آن را پیش‌تر، ترسیم کرده بود، می‌توان مشاهده کرد، البته با اندکی تغییرات، چرا که دیگر نه احمدی‌نژاد در صحنه وجود دارد و نه شخصی که این گفتمان را نمایندگی کند!
شواهد امر نشان می‌دهد اکبر هاشمی رفسنجانی از اول هم قصد حضور به عنوان نامزد یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را نداشته است، اما همان‌طور که فرزند کوچکش یاسر تاکید می‌کند: «قطعاً در ذهن پدر، کنار کشیدن از عرصه سیاسی، تحریم، دوری یا بی‌تاثیری در انتخابات جایی ندارد، چرا که پدرم انقلاب را فرزند خود می‌داند!»
همسر رفسنجانی (عفت مرعشی) که نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی این خانواده دارد! نیز در حاشیه آخرین دادگاه برگزار شده مهدی هاشمی، یعنی قبل از ثبت‌نام نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم به صراحت در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران می‌گوید: «حاج آقا به‌طور قطع وارد عرصه انتخابات نخواهند شد» وی تاکید می‌کند: «انتخاباتی وجود ندارد و اصلاً مگر برای این‌ها کاری دارد که رأی ما را همانند دوره قبل عوض کنند!»
عباس عبدی از تحلیلگران سیاسی اصلاح‌طلب نزدیک به هاشمی هم خاطرنشان می‌کند: «هاشمی مترصد این است که ببیند وضعیت نامزد دولت چه می‌شود.»
اما نکته قابل تامل چگونگی حضور و تاثیرگذاری در انتخابات پیش‌رو است.
اکبر هاشمی رفسنجانی که پس از پایان دوران ریاست جمهوری‌اش همواره یکی از معترضان اصلی انتخابات برگزار شده بوده است، چه آن زمان که در رقابت‌های سال 84 گفت گله خود را به پیشگاه الهی می‌برم و چه در انتخابات 88 و در پی نامه‌نگاری بدون سلام و والسلام به رهبری تا عدم پذیرش نتیجه آرای مردمی! این‌بار آرام و ساکت است! و در برابر اتفاقی که به قول علی عسگری بزرگترین رد‌صلاحیت پس از پیروزی انقلاب بوده است، نه تنها درخواستی نمی‌کند، بلکه به سیاست سکوت روی می‌آورد و جنبش نامه‌نگاری‌ها برای وی هم تنها به زهرا مصطفوی، علی مطهری و حسن خمینی ختم می‌شود!

هاشمی بیش از هر زمان دیگری خوشحال است!
اسحاق جهانگیری که ریاست ستادهای هاشمی را عهده‌دار بود، می‌گوید: آیت‌الله به نظر شورای نگهبان «هیچ اعتراضی!» نخواهد داشت.
وی تاکید می‌کند هاشمی رفسنجانی بر «قانون‌مداری» و «اخلاق‌مداری» تاکید دارد! تیمور علی عسگری معاون پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر این نکته که هاشمی به تصمیم شورای نگهبان اعتراض نخواهد کرد، تصریح می‌کند: «آیت‌الله هاشمی بیشتر از هر زمان دیگری بشاشیت دارد و سرزنده و خوشحال است!»
وی با اظهار امیدواری نسبت به حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب خاطرنشان می‌کند: «اگر آقای هاشمی در عرصه انتخابات حضور داشته باشد با سرزندگی و نشاط پای او خواهیم ایستاد، در غیر این صورت انتخابات را از نام هاشمی به گزینه مورد نظر ایشان معطوف خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت موج حاصل آمده از حضور آقای هاشمی تحلیل رود!»

هاشمی شرایط به وجود آمده را کاملا مطلوب می داند
علی اکبر جوانفکر، در تحلیل رفتار این دوره هاشمی می‌گوید: «سرعت عمل آقای هاشمی رفسنجانی در جمع‌آوری ستادهای تبلیغاتی‌اش و عدم ارائه درخواست به رهبر معظم برای استفاده از حکم حکومتی، نشان می‌دهد که وی شرایط به وجود آمده را کاملاً مطلوب خود می‌داند، زیرا با وضع موجود او به هدف اصلی‌اش یعنی حذف مشایی و گفتمان احمدی‌نژاد که همان گفتمان انقلاب اسلامی می‌باشد، رسیده است.» وی خاطرنشان می‌کند: «هنوز همه مردم به یاد دارند که در انتخابات سال 88 آقای هاشمی خواستار ریاست جمهوری هر فرد دیگری به جز دکتر احمدی‌نژاد بود و او اینک خواسته دیرینه خود را (حذف احمدی‌نژاد به هر قیمتی) را با تصمیم شورای نگهبان محقق شده می‌بیند.»
وی در پاسخ به این سؤال که آیا معتقدید هاشمی از عدم احراز صلاحیت خود خشنود است؟ تصریح می‌کند: «دقیقاً همین طور است. او می‌داند که در رقابت با آقای مشایی بازنده اصلی خواهد بود و برای همیشه از صحنه قدرت کنار زده خواهد شد. او حاضر به پذیرش خطر رقابت با گفتمان دکتر احمدی‌نژاد نیست و از همین رو نظر شورای نگهبان را درخصوص عدم احراز صلاحیتش پذیرفته است زیرا در این صورت هم وارد رقابت با آقای مشایی نشده و هم با عدم درخواست از مقام معظم رهبری به زعم خود راه را برای ورود آقای مشایی به صحنه انتخابات مسدود کرده است.»
جوانفکر درباره این‌که چرا فکر می‌کنید شرایط به وجود آمده مطلوب آقای رفسنجانی است، تاکید می‌کند: «کاملاً روشن است استراتژی آقای هاشمی طی هشت سال گذشته انتقام گرفتن از آقای احمدی‌نژاد بوده است. او فکر می‌کند که دکتر احمدی‌نژاد عملکرد دولت‌های سازندگی و اصلاحات را با ارائه آمارهای خیره‌کننده از آبادانی و پیشرفت‌های شگرف زیر سؤال برده است. اینک با تصمیم شورای نگهبان او هدف خود یعنی حذف گفتمان احمدی‌نژاد را محقق شده می‌بیند و بر این باور است که با کنار رفتن از صحنه انتخابات، فرصت ورود مشایی نیز از دست می‌رود. او با برخی از نامزدهای مطرح تایید صلاحیت شده، قرابت خاصی دارد و از ناحیه هیچ کدام از این 8 نفر، احساس نگرانی ندارد.»

2+6، ترکیبی که هاشمی را نگران نمی‌کند
به گزارش ایران با نگاهی به گفتمان و عقبه فکری، سیاسی و عملی 8 نامزد فعلی عرصه یازدهم انتخابات ریاست جمهوری، به وضوح مشاهده خواهیم کرد که 6 نفر از حاضرین بی‌واسطه یا با واسطه از قرابت فکری و نظری بالایی با شخص اکبر هاشمی رفسنجانی برخوردارند و 2 نفر دیگر به رغم فاصله ظاهری، اما موضعی منفعلانه در برابر او داشته‌اند. حسن روحانی، محمد رضا عارف و محمد غرضی، سه تنی هستند که با افتخار این قرابت و نزدیکی را فریاد می‌کنند و بر طبل ادامه سیاست‌های هاشمی می‌کوبند.
حسن روحانی که ریاست مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده‌دار است غیر از آن‌که با همراهی دو نفر از فرزندان هاشمی در صحنه انتخابات اعلام حضور کرد و دائماً از تاکید هاشمی برای ماندن در انتخابات می‌گوید، تاکید می‌کند: همه مخالفان افراط به من رأی می‌دهند!
وی با بیان این‌که با اصولگرایان معتدل هیچ مشکلی ندارد، می‌گوید: بنده با اصولگرایان دوست بوده و هستم!
محمد رضا عارف معاون اول دولت اصلاحات از دیگر نزدیکان هاشمی است. وی پیشتر تاکید کرده بود که اگر هاشمی به صحنه بیاید، در دقیقه 93 هم باشد، به نفع وی کنار می‌رود! حالا نیز زمزمه‌هایی مبنی بر کناره گیری وی به نفع روحانی به گوش می‌رسد. محمد محمدرضایی، رئیس ستاد مشترک انتخاباتی اقوام ایرانی می‌گوید: آقای عارف برنامه‌های خوبی ارائه داد که مورد پسند ما نیز هست اما باید این واقعیت را پذیرفت که ساختار قدرت در ایران به گونه‌ای است که آقای روحانی بهتر می‌تواند اهداف اصلاح‌طلبان را پیش ببرد!
محمد غرضی 72 ساله نیز وزارتخانه پست و تلگراف دولت هاشمی را عهده‌دار بوده است و همانند هاشمی در طرح شعارها و برنامه‌های انتخاباتی خود، سیاست سیاه‌نمایی صرف از اوضاع را سرلوحه قرار داده است. علی اکبر ولایتی، از دیگر وزرای دولت سازندگی بوده که در سال 84 به نفع هاشمی از عرصه رقابت‌ها کناره‌گیری کرد و در تفسیری دیگر در سال 92 به نفع وی در میدان رقابت‌ها حاضر شد! وی بارها تاکید کرده هاشمی را رأس فتنه نمی‌داند و تاکید می‌کند که: «هیچ گاه نگفته‌ام هاشمی در فتنه 88 نقش داشته است.»
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که ریاستش را اکبر هاشمی رفسنجانی عهده‌دار است، همواره دبیر جلساتی بوده که به ریاست هاشمی رفسنجانی تشکیل شده است. سابقه همکاری محسن رضایی با هاشمی تنها به مجمع تشخیص باز نمی‌گردد! وی در دوران 8 سال جنگ تحمیلی جز در مواردی اندک از قرابت و نزدیکی بسیاری با وی و سیاست‌هایش برخوردار بود. محسن رضایی نیز مانند 7 کاندیدای دیگر برای حضور در عرصه رقابت‌ها خود را به سلاح انتقاد و تخریب دولت مسلح کرده است.

محمدباقر قالیباف هر چند خیلی دوست دارد که به مثابه هاشمی، فراجناحی تعریف شود و خود را متعلق به هیچ کدام از اردوگاه‌های سیاسی نداند، اما شیوه عملکرد و گفتمانش چیزی نیست که بخواهد بر آن سرپوش بگذارد و آن را با واژه‌ها تزئین کند. وی همین چند وقت پیش بود که در یکی از همایش‌های شهرداری تهران با تاکید همیشگی خود بر تعابیری مانند «عقلانیت» و «اعتدال»،‌ تکنوکرات بودن را پذیرفته و تاکید کرده بود: «ممکن است که بگویند قالیباف، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده‌سازی یک آ‌رمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می‌شود.» البته سردار در ابتدای ورود هاشمی و قبل از رد صلاحیت وی، کمی ژست هاشمی‌ستیزی گرفت که بلافاصله با حذف هاشمی، این ژست نیز فروکش کرد!
هــرچنــد ســـعید جلیلـی و غلامعلی حدادعادل در سویی قرار دارند که فاصله‌شان با هاشمی زیاد است، اما این سبب نمی‌شود که این دو را در تقابل با هاشمی و سیاست‌ها و برنامه‌هایش ارزیابی کنیم. وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی تاکید می‌کند که سعید در سال 84 به احمدی‌نژاد رأی نداده و علی باقری، رئیس ستاد جلیلی می‌گوید: جلیلی نه بدیل دارد و نه بدل! مشی وی در عرصه‌های مختلف با خیلی‌های دیگر قابل مقایسه نیست!
غلامعلی حدادعادل نیز همواره به مرد آرام و معتدل! عرصه سیاست معروف بوده و در این رقابت‌ها با موضعگیری منفعلانه سعی کرده تا در جایگاه حامی دولت و رئیس آن قرار نگیرد.
* * *
این روزها حفظ فاصله از احمدی‌نژاد و گفتمان وی، یکی از سیاست‌هایی است که نامزدهای حاضر به جد آن را دنبال می‌کنند تا از هرگونه شائبه‌ای در این حوزه مصون بمانند.
آرایش 2+6 نامزدهای یازدهم نشان می‌دهد که این سیاست جنبه عملی به خود گرفته و در میدان رقابت کاندیداها نتیجه 8 به هیچ به نفع هاشمی در حال پیش رفتن است!

  • تبیین


وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمه‌ی بعضی‌ها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضی‌های دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است

آیت الله هاشمی رفسنجانی در آستانه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ، با صدور بیانیه ای ضمن بیان روایتی از سیر و سلوک سیاسی - عبادی رهبر بی بدیل انقلاب اسلامی و بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای دوران مبارزه و دفاع مقدس ، تاکید کرد: امروز فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.




به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

14 خرداد، در تقویم رسمی ایران و برای مردم، یادآور طنین بغض‌آلود صدایی است که در غم‌انگیزترین صبح تاریخ این سرزمین، گفت: «روح خدا به ملکوت اعلا پیوست»

سالروز آغاز غمی به وسعت دل‌های همه ایرانیان و پایان استشمام جهان اسلام از گُل وجود شخصیتی است که در سنّ 81 سالگی، جوان‌ترین نهضت مردمی را به بار نشاند و پس از 11 سال رهبری پیامبرگونه، در وصیت‌‌نامه‌اش گفت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.»

مردی که پس از شهادت پدر در راه مبارزه با زیاده‌خواهان و در دفاع از رعیت مظلوم، کودکی را در دامان مادر و نوجوانی را در مشاهده میدانی اتفاقات روزگار، مخصوصاً مشروطه گذراند و با علم به تأثیر افراط و تفریط در انحراف مسیر نهضت‌های مردمی، غمی سنگین در سینه داشت و می‌فرمود: «یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی‌دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاری‌تر از اغیار بوده و هست... خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 273 تا 293)

در جوانی از حجره‌های حوزه علمیه و در اوج شهرتِ محبوبیت و مرجعیت، بیرق مبارزه با بی‌عدالتی‌های اقتصادی و سیاسی رژیم پهلوی و تغافل و تجاهل فرهنگی و اجتماعی «ولایتیون» آن روزگار را برافراشت که هر ندای عدالت‌خواهی و مبارزه با ستم را پرچم ضلالت در زمانه غیبت می‌دانستند.

تابش حضورش در زمستانی‌ترین فصل ایران اسلامی، تاریخ منجمد شده این سرزمین در 2500 سال استبداد و قرن‌ها استعمار را به همراه دل‌های مردم چنان گرم کرد که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، آیین‌نامه باغ بهاری را در میثاق ملی قانون اساسی نوشت تا سرنوشت مردم در بی‌سابقه‌ترین حضور در انتخابات و بالاترین درصد تأیید «جمهوری اسلامی» به دست آنان بیفتد.

مردی بزرگ از سلاله خوبان که کرامت انتسابی، شرافت اکتسابی، شجاعت آسمانی، صراحت بیانی و صداقت عرفانی را در مکتب جعفری آموخته بود که چگونه در چشم مردم، به دور از زهدفروشی، برای آبادانی دنیای آنها، حریر ملاطفت بپوشد و دور از چشم مردم، برای آبادانی آخرت خویش، صوف ریاضت بر تن کند.

در پاسخ به ابراز ارادت پاک و بی‌آلایش مردم، دست مهربانی از حسینیه جماران تکان می‌داد و در مواجهه با متملّقان ظاهرفریب، صلابت کلام مولای خویش، علی علیه‌السلام را بر زبان می‌آورد که «اَنَا دُونَ ما تَقُولُ، وَ فَوقَ ما فی نَفسِ، از آنچه بر زبان داری پایین‌تر و از آنچه در دل داری بالاترم»

در عالم سیاست به درس هیچ یک از مکاتب دنیا نرفته بود، اما در مسئله آموزی به سردمداران دو بلوک شرق و غرب آن روز جهان، نگارگری می‌کرد و در فراز و فرودهای روزگار که سیاسی کاری‌ها، 15 سال انزوای غربت را بر او تحمیل کرده بود، با تأسی به 25 سال خانه نشینی منتخب آسمانی غدیر، آن خطبه عبرت‌آموز نهج‌البلاغه را می‌خواند که: «اللهُمَّ اِنَّ تَعلَمُ اَنّهُ لَم یَکُنِ الَّذِی کَانَ مَنّا مُنافََسهً فِی سُلطانٍ، وَ لا التِماسَ شَیءٍ مِن فُضُولِ الحُطامِ، وَلکِن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مَن دینِکَ، وَ نُظهِرَ الاصلاحَ فِی بِلادِکَ. فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ، وَ تُقامَ المُعَطَّلَهُ مِن حُدُودِکَ ؛ خدایا تو می‌‌دانی که آنچه ما انجام دادیم برای به دست آوردن قدرت و سلطنت و جمع‌آوری اموال بی‌ارزش دنیا نبود، بلکه برای آن بود که نشانه‌های دین تو را باز نماییم و در سرزمین‌های تو اصلاح را نمایان سازیم تا بندگان مظلوم تو امنیت یابند و حدود تعطیل شده‌ات برپا گردد.»

خانواده و خاندانش را چنان در جهاد فی‌سبیل‌الله تربیت کرده بود که زمانی با شهادت حاج آقا مصطفی و زمانی با شهامت حاج احمد آقا، روابط عاطفی پدر و فرزندی را با مفاهیم متعالی اسلام پیوند زد و نگذاشت فرزندانش شیرینی تملّق و چاپلوسی را بر تلخی سخنان حق و حقیقت ترجیح دهند.

فرودش در بهمن 57 بر دل‌ها بود و پس از 10 سال رهبری بی‌بدیل، مهاجرت آسمانی‌اش بر دست‌های عزادار مردمی بود که برای آمدنش اشک شوق می‌ریختند و برای رفتنش سوگمندانه به سر و سینه می‌زدند.

مردی که آیینه خیالش در شنیدن انتقاد، هرگز آلوده به زنگار کینه نمی‌شد و تملّق چاپلوسان او را غرّه نمی‌کرد و باران لطافت طبعش به آبیاری مزارع گروه‌ها و جناح‌های سیاسی منحصر نمی‌شد و همیشه چون پدری مهربان، برای همه به طور یکسان «بشیراً و نذیرا» بوده است.

جان کلام را یادگارش حاج احمد آقا خمینی گفته بود که: «[امام] خمینی(ره) را نیازی به وصف ما نیست که همه وجودش «انقطاع الی الله» بود و در میدان عرفان عملی و مجاهده با نفس، دنیا و جاذبه های دنیایی را پیش از آنکه بشناسیمش، به اهلش وانهاده بود... آری دچار روزمرگی شدن و از ادامه راه در میان آن باز ایستادن، تحت تأثیر وسوسه خناسان قرار گرفتن، ناامید و مأیوس شدن، اهداف و آرمان‌ها و رنج‌هایی که برای تحقق آنها کشیده شده، فراموش کردن و از مسیر، منحرف گشتن و به گذشته‌های شوم بازگشتن، واقعیت تلخی است که احتمال وقوع آن به عنوان یک خطر جدّی، فراروی تمامی انقلاب‌ها و نهضت‌ها وجود داشته و دارد، چه رسد به آنکه نسبت به سختی‌های راه پیموده و بهای سنگینی که برای رسیدن به وضعیت موجود پرداخت شده است، ناآگاه و ناآشنا باشیم.»

اینک 24 سال پس از آن واقعه عظیم، ماییم و آرمان‌هایی که آن بزرگوار برای ملت‌ها و امت‌ها ترسیم کرده بود.

هرچند هر روز که از عمر زمینی‌مان می‌گذرد، خلاء وجودی آن پیر فرزانه را بیشتر حس می‌کنیم، اما وظیفه ماست که نگذاریم گذشت زمان و تلاش خزنده مخالفان آن عزیز، غبار فراموشی و انحراف بر آیینه افکارش بنشاند. وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمه‌ی بعضی‌ها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضی‌های دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است و شبیه رفتاری است که با پشت کردن به آیه صریحة: «قُل لاّ أَسأَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقَرْبَی» با دو سبط نازپروده پیامبر و ذریّه مقدسش شد، گرچه این جمله فقط تشبیه است و نه تساوی.

سخنم با مردم و بیت شریف امام به عنوان کسی که سالها از انفاس قدسیه‌اش، سعادت کسب فیض داشت، این است که به نشر آثار آن زعیم عالی‌قدر و ثبت آنها در تاریخ بکوشید و در این راه ثابت قدم بمانید که اگر در این راه کوتاهی کنیم، دیوارهای فاصله جامعه با امام هر روز بلندتر و بلندتر می‌شود.

سالگرد رحلتشان که در اتفاقی اعجازگونه همزمان با سالگرد اولین قیام رسمی مردم در پانزدهم خرداد سال 42 شده، فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.

 

اکبر هاشمی رفسنجانی

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

 

  • تبیین


سایت وی با راه انداختن دوباره بازی با تیترها به طور همزمان «کنایه به رهبری» و «تایید خود از زبان امام خمینی(ره)» را کلید زند تا بتواند در فضای پس از ردصلاحیت هاشمی، دوباره شرایطی را برای موج سواری وی فراهم سازد.


شبکه ایران / تیتر امروز سایت هاشمی رفسنجنانی ناخودآگاه اذهان را به یاد تیتر معروف سایت وی در سال 90 می اندازد، تیتری که با زیرکی خاصی نکته ها در دل داشت، از طرفی حمله می کرد و از طرفی دفاع. کنایه به رهبری در آن موج می زد، زیر سؤال بردن رئیس جمهور بنیان آن بود و دفاع از نامه بی سلام و والسلام خود به رهبری در سال 88 نیز بر آن حاکم بود و همه این ها موقعی اتفاق می افتد که فشارهای گروه های مختلف بر دکتر احمدی نژاد به اوج خود رسیده است.

در آن زمان همه به نوعی در انتظار سخنی از مقام معظم رهبری در تأیید مکشوفات و مسموعات خود بودند، انتظاری که هرگز محقق نشد و در این میان بود که سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی با تیتر "سکوت رهبری در قبال انحراف رئیس جمهور جایز نیست" از فضای موجودی که اصولگرایان ایجاد کرده بودند به نفع خویش سوءاستفاده کرد و موجبات فشار علنی به مقام معظم رهبری را فراهم ساخت. آن روزها سایت هاشمی با ارائه یک مقدمه در آغاز یک بیانیه سعی کرده بود شرایط آن دوران را با شرایط امروزی تطبیق داده و موضوع مقابله با بنی صدر را با واژه تقابل با جریان انحرافی تطبیق دهد و به غایت اصلی خود یعنی حمله به رأس نظام برسد.


حرکتی که در آن ایام آرام آرام فتنه جدیدی را در دل خود می پروراند تا مشخص کند تخریب های رایج علیه دولت نهایتا به زیر سوال بردن رهبری ختم خواهد شد
حال پس از گذشت 2 سال از آن ماجرا، ظهر امروز سایت هاشمی رفسنجانی با انتخاب تیتر "گلایه امام به رهبری درباره هاشمی" تاریخ را تکرار کرد. سایت وی با راه انداختن دوباره بازی با تیترها به طور همزمان «کنایه به رهبری» و «تایید خود از زبان امام خمینی(ره)» را کلید زند تا بتواند در فضای پس از ردصلاحیت هاشمی، دوباره شرایطی را برای موج سواری وی فراهم سازد.


در آستانه انتخابات ریاست جمهوری باید منتظر حرکت جدید هاشمی برای جبران شکست های اخیر خود در سال های 84 و 88 بود.

  • تبیین